وب نوشت

وب نوشت

۵۳ مطلب با موضوع «اخلاق و عرفان» ثبت شده است

ماییم و یک زبان و دنیای حرف گاهی سخن به تعریف و تمجید از کسی می گشایم ، گاهی عبادت می کنیم ، گاهی غیبت می کنیم و گاهی تهمت می زنیم ، این زبان عضوی کوچک از بدن ماست که تأثیرات زیادی در سرنوشت دنیوی و اخروی ما دارد. از آنجایی که نمی دانیم آنچه بر زبان می آوریم چه اثری دارد بهتر است که مدام زبانمان را کنترل کنیم که بیهوده نچرخد. کنترل نکردن زبان پیامدهای بسیار مخربی در زندگی دارد که در پاره‌ای موارد، جبران آنها امکان‌پذیر نخواهد بود. در روابط خانوادگی شاهدیم که این زبان و کنترل نکردنش چه پیوندهای عاطفی عمیقی را از هم گسسته است، والدین را از فرزندانشان جدا کرده و همسران را از هم متنفر ساخته است. چه دوستی های عمیقی که توسط آن به دشمنی تبدیل شده است . و چه بدبختی ها که به بار نیاورده است. از همین رو در روایات ما بسیار به کنترل زبان سفارش شده است و از آفات زبان بر حذرمان می دارند. آفات زبان بسیار زیاد هستند و توضیح هر کدام مبحثی جدا می طلبد، در این مجال سعی میکنیم به آفتی بپردازیم که بسیار گزنده و تلخ است، و چون نیش مار تا عمق جان یک شخص فرو می رود و دل آزرده و غمگین رهایش می کند. صحبت از "زخم زبان زدن " است عادت زشتی که خیلی ها دارند ، که با کنایه و شاره نقطه ضعف های طرف مقابل را به رخ او می کشند.

محمد رضا باب الخانی

انسان موجودی برتر است یکی از ویژگی های برتری او این است که هر آنچه در بیرون وجود دارد برای ورود قسمتی مخصوصی از درون را باید راضی کند چه نیک باشد و چه بد و تا از درون اجازه صادر نشود حق ورود ندارد. انسان برای جذب آنچه در بیرون آن وجود دارد نیاز به قدرتی در درون دارد و تا آن نباشد چیزی توان ورود ندارد. مثلا: دلیل یا همان حجیت که در روایات بدان اشاره شده است: «یَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَیْنِ‏ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ـ علیهم السلام ـ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‏». براساس این روایت حجت بیرون رسول و انبیاء و ائمه هستند و حجت درون عقل است. تا زمانی که انسان حجت درون را نداشته باشد حجت بیرون کار ساز نیست. نمونه بارز آن مردانی هستند که در زمان انبیا و ائمه می‌زیستند اما با آنکه حجت بیرون را می دیدند اما به دلیل نبود عقل آن را نمی‌پذیرفتند. درون انسان یک جهان کامل و مانند دژ می‌ماند اگر خودش اجازه دهد کسی یا چیزی اجازه ورود دارد. این دژ دروازه‌های ورودی خاص دارد. برای تغذیه جسم، دهان دروازه آن است و برای تغذیه روح، چشم و گوش راه ورود هستند. 

محمد رضا باب الخانی

اسلام عزیزی که هم ما را خوب می شناسد و هم محیطمان را، رابطه ی دقیق و زیبایی میان ما و محیط زیست تعریف می کند؛ البته این رابطه صوری و قراردادی نیست چون هردوی ما بخشی از خلقت خداییم و فلسفه ی آفرینش ما به هم گره خورده است و قطعاً تعامل مشخصی بین اجزای نظام آفرینش برقرار است... . طراوت زندگی و حال خوش ما، وابسته به چیزهای مختلفی است. اول، اصل حال و هوای خودمان. بعد آدم های دور و برمان؛ از خانواده و فامیل و دوست، تا همسایه و همکار و هم محل. و بعدش محیطی که در آن زندگی می کنیم. اصل حرفمان درباره ی همین محیط زندگی است. اجداد خیلی خیلی دور ما جایی زندگی می کردند که جز طبیعت نبود. آب و هوا و جغرافیای متفاوت، چهره های گوناگونی از طبیعت رقم زده بود و انسان ساکن در هر محیط، اثرگذاری و اثرپذیری خاصی از طبیعت خود داشت. اما قصه ی امروز ما و طبیعت یا بهتر بگوییم، ما و محیط زیست، از زمین تا آسمان فرق کرده. نه محیطمان به آن اندازه طبیعی است، و نه ما و رفتارهایمان به اجدادمان می مانیم.

محمد رضا باب الخانی

اسفند که فرامی رسد حال و هوای خانواده ها دگرگون می گردد. صحبت ها بیشتر می شود. شور و نشاطی خاص میان اعضای خانواده جریان می یابد. هر کس پیشنهادی دارد تا تعطیلات عید را هر چه بهتر و با خاطراتی خوش سپری نمایند. بسیاری از مردم، به ویژه ساکنین شهرهای بزرگ، سفر را بهترین گزینه برای فرار از روزمرگی های طول سال و مناسب ترین راه برای با هم بودن می دانند. سفر کردن سنتی است دیرینه که مردم تمامی زمان ها و مکان ها بدان اقدام می نمودند. سیرۀ پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) نیز به خوبی نشان می دهد که ایشان اهتمامی ویژه به این امر داشته و مواردی خاص را در سفرها مدنظر قرار می دادند. در مجال بر آن شدیم تا با بررسی زندگی آن بزرگ مرد، این عید را با تمسک به سیرۀ ایشان پشت سر گذاریم.

محمد رضا باب الخانی

خانه هایی که برق می زند، دلهایی که می تپد، نگاه ها و لبخندها رد و بدل می شود ، همه چیز آماده است، آماده دگرگونی و تحول، هر چه لحظه تحویل سال نزدیکتر می شود نفس ها عمیقتر می شود و زمزمه ها تندتر نگاه ها از سفره هفت سین جمع می شود و به آسمان دوخته می شود  ، لحظه تولد سالی جدید نزدیک است خیلی چیزها جمع کرده بودم که با خدای خود در میان بگذارم خداوندا یاریم کن همه را بگویم تو باید بشنوی تا برایم اجابت کنی.... اضطرابی که از دوران نوجوانی، هر سال یک بار آن را تجربه  کرده ایم لحظه آغاز، آغاز تحولی تازه،آغاز سال نو، حرکتی جدید، و فرصتی مجدد. فرصتی برای محاسبه، فرصتی برای جبران، فرصتی برای برنامه‌ریزی و شروعی دوباره و خلاصه فرصتی امید‌بخش! و چه اسرار آمیز این سفره هفت سین  تبلور حیات است و منشأ امید ، نورانیت و معنویتش دل ها را می رباید ، ماهی قرمز و  کوچک هم لحظه ای آرامش ندارد ، قرآن به عنوان مهمترین جزء سفره هفت سین ایرانی، در مناسب‌ترین و دسترس‌ترین جای سفره قرار می‌گیرد. قرآن در اینجا است تا همراهی کند، آرامش بخشد و هدایتگر باشد. قرآن، ثقل اعظم و جلوه‌ای از عظمت و حکمت خالق یکتا است و در اینجاست تا به این مراسم و تمام وقایع آن معنا دهد.

محمد رضا باب الخانی

خداشناسی و توحید از جمله مباحث مهم اعتقادی و پایه و اساس اعتقادات است. اما شاید این سوال قابل طرح باشد که هدف از بحث درباره ی خدا توسط اندیشمندان و موحدان در طول تاریخ چه بوده است؟!! یعنی عامل بحث انسان از خدا چیست؟ پاسخهای کلامی و عقلی به این سوال می تواند راهگشای خداشناسی ما باشد!

محمد رضا باب الخانی

علم آموزی از جمله توصیه های موکد دین شریف اسلام است و این مساله تا جایی در دین ما حائز اهمیت است که شاید بیشترین حجم روایات ما در خصوص این موضوع و مقام و رتبه ی اهل علم است. قرآن کریم نیز به صراحت مسلمین را به فراگیری علم ترغیب و تشویق می نماید. امّا سوال اینجاست که چه علمی؟! ما باید در جستجوی چه علمی کوشش نماییم که به دستور الهی و اسلامی و وظیفه ی خویش عمل کرده باشیم؟! مقصود از «علم» و معرفت در روایات ما چیست؟!

محمد رضا باب الخانی

گرچه هستی ما از خداست، لیکن سبب زندگی و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه ای از وجود این دو عزیزیم و میوه ای از بوستان محبت و تربیت و مهر و عاطفه بی نظیر پدر و مادریم. آنان سزاوارترین انسان‏ها براى احترام و قدردانى‏اند و بهترین احترام و قدرشناسى، محبت و اطاعت از آن‏ها است. نقشی که پدر و مادر در به وجود آمدن فرزند خود دارند، به هیچ وجه براى فرزند نسبت به پدر و مادر جبران‏پذیر نیست.

محمد رضا باب الخانی

اگر ما دانستیم که بایستی عبادت کنیم و خداوند عبادت را از ما می خواهد حال می توان از انگیزه های پیش برنده ی عبادت پرسید! به چه انگیزه ای خدا را عبادت کنیم؟ از ترس دوزخ و یا به امید ثواب و یا بقای خودش و یا .... چرا خدا را عبادت کنیم؟ برخلاف تصور اولیه که حد برتر انگیزه های عبادت را لقا و رضای الهی می شمارند ما می خواهیم در این نوشتار بگوییم بیایید انگیزه ی عبادتمان را امید ثواب و ترس از دوزخ بگذاریم! بیایید خدا را نه بخاطر لقای او که به خاطر ثواب او عبادت کنیم!! تعجب نکنید جدی گفتیم! اما اینکه چرا باید بگوییم، کلی دلیل و مدرک معتبر قرآنی و روایی هم داریم! همراه ما باشید تا قدم به قدم خدا را عبادت کنیم!

محمد رضا باب الخانی

آیـیـن مـقـدّس اسـلام کـه بـرنـامه اى جامع براى سعادت بشر در دنیا و آخرت است و همه ابعاد و نـیـازمندی هاى فردى و اجتماعى، جسمى و روحى او را مورد توجّه دقیق قرار داده ، در مورد همسایه دارى نیز گفتنی هاى سودمند، فراوان دارد. پیامبر بزرگوار اسلام کیفیّت رفتار همسایگان با یکدیگر را در تأمین‌ سعادت و آسایش انسان‌ها مۆثّر مى‌دانست و به یارانش توصیه مى‌کرد تا در جایى مسکن گزینند که بتوانند از نعمت وجود همسایگان شایسته‌ترى برخوردار شوند. وقتى یکى از اصحاب از ایشان پرسید: اى رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! تصمیم دارم خانه‌اى بخرم، به نظر شما کدام محلّه را انتخاب کنم؟ حضرت بدون آن که محلّه خاصّى را به او پیشنهاد کند، فرمود : الْجَوارُ ثُمَّ الدَّارُ، الرَّفیقُ ثُمَّ السَّفَرُ؛نخست همسایه سپس خانه، نخست رفیق آنگاه سفر.

محمد رضا باب الخانی