وب نوشت

وب نوشت

۷۲ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

حتماً در طول زندگی با آدم‌هایی برخورد داشته‌اید که علی‌رغم داشتن زندگی‌های ساده و خالی از خرج‌های زیاد و تجملات امروزی، حال دل‌شان خوب و لب‌شان پرخنده و به قولی همیشه شاد هستند. اما این نوع شادی و نشاط از کجا نشأت می‌گیرد؟ دامنه یک حالت روحی چگونه می‌تواند انقدر وسیع و گسترده باشد به‌طوری که همگان را بهره‌مند سازد؟ درباره این موضوع با حجت الاسلام سرلک مشاور و کارشناس امور مذهبی گفت‌وگو کرده‌ایم. روحانی جوانی که پیش‌تر با حضور در برنامه خندوانه از شاد بودن و توصیه‌ها دین اسلام در خصوص شادی‌آفرینی سخن گفت."شادی اصلی و اصیل عبارت است از هیجانی که به هنگام نزدیک شدن به هدف روی می‌دهد. این هیجان و نشاط محصول دو متغیر اساسی و مهم بوده: یکی هدفمندی و دیگری تلاش و حرکت جدی برای رسیدن به  هدف." وی ادامه داد: «در کنار داشتن هدف و تلاش برای رسیدن به آن، باید توجه داشت که در چه مسیری و چگونه تلاش می‌کنیم. آدم‌هایی که اهداف کوتاه داشته و مثلاً دنیا و مصادیق ضعیف آن چون شهرت و مقام را هدف و مقصد خودشان در نظر می‌گیرند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند ، چون هدف‌هایشان بزرگ نبوده این‌ها، به تعبیر قرآن کریم به  زندگی تنگ گرفتار خواهند شد: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَه ضَنْکًا» یا درجایی دیگر می‌فرماید: «أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ» این انسان‌ها لاجرم در دریایی از غم‌ها، استرس‌ها، افسردگی‌ها و ناخرسندی‌ها گرفتار خواهند شد. از آن‌طرف هم اگر افراد اهداف بزرگ و بلندی داشته باشند اما به‌اندازه هدفشان تلاش نکنند، این‌ها هم مستحق آشفتگی‌هایی هستند که زمینه ناشادی و ناخرسندی‌ها را فراهم می‌کند.»

محمد رضا باب الخانی

حضرت زهرا (سلام الله و علیها) در حالى که از شدت گرسنگى شکمش به پشت چسبیده، و چشم‌هایش به گودى نشسته و در محراب عبادت ایستاده‌ بود، در همین هنگام جبرئیل نازل شد و عرض کرد این سوره را بگیر، خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مى‏‌گوید. مرحوم علامه امینی در کتاب الغدیر از ۳۴ تا از منابع اهل سنت اعم از منابع حدیثی و روایی شبیه همین مضمون را نقل کرده‌اند در تفسیر کشاف و غیره مجامع روایی و تفسیری اهل سنت هم فراوان آمده که وجود مبارک حسنین سلام الله علیهما بیمار شدند وجود مقدس نبی اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم برای عیادت این دو بزرگوار وقتی آمدند در بستر بودند. ظاهرا به امیرالمومنین فرمودند که نذر روزه چرا نمی ‌کنید برای شفای آن ‌ها حضرت نذر سه روز روزه کردند وجود مقدس فاطمه‌ ی زهرا هم نذر کردند و حسنین هم خودشان را ملحق کردند حتی فضه‌ی خادمه هم مشارکت کرد سه روز بنا شد روزه بگیرند این بزرگوار‌ها از بستر بیماری برخواستند سه روز بنا شد روزه بگیرند در نقل است چیزی در منزل نبود حضرت سه من جو خریدند در مقابل کاری که فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها بکنند و مقداری پشم بود بریسند برای صاحب آن گندم‌ها حضرت روز اول یک سوم این کار را انجام دادند و یک سوم این جو بود یا گندم بود آرد کردند و پنج قرص نان پختند برای افطار در نقل است که شب اول آیه‌ی قرآن است وقتی سفره‌ی اطعام پهن شد اولین لقمه را که حضرت رفتند بردارند کسی در زد که «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً» (انسان/۸) من مسکینی هستم حالا با خصوصیاتی که در روایات است حضرت نان خودشان را دادند بقیه هم همین طور با آب افطار کردند روز دوم باز همین ماجرا تکرار شد یک ثلث دیگر این گندم‌ها یا جو‌ها آرد شد نان پخته شد و باز سر افطار یتیمی آمد و رجوع کرد و حضرت نان خود را دادند بقیه هم همین طور شب سوم اسیری رجوع کرد.

محمد رضا باب الخانی

اعیاد و تعطیلات زمانی برای شادی و نشاط و لذّت از لحظات با هم بودن است. با این حال؛ طبق معارف دینی، هیچ شادی و نشاطی نباید انسان را غافل کند. یکی از هشدارها در همه لحظات و سرگرمی های دنیا، یاد مرگ است. در این نوشتار، به ضرورت یادآوری مرگ، حتّی در ایّام شادی و خوشی، می پردازیم.

محمد رضا باب الخانی

امام صادق(علیه السلام) چنین نقل کرده است: از چهار گروهی که از چهار چیز می ترسند و نسبت به آن نگران هستند، تعجب می کنم، چرا به چهار چیز پناه نمی برند... در ادامه به بررسی اجمالی این چهار پناه که از لسان قرآن کریم بیان شده است می پردازیم. تا حالا شده که در زندگی احساس کنید که نیاز دارید به جایی یا کسی پناه ببرید تا در پناه او از خطرات و آسیب ها در امان باشید؟ دلایلی که انسان در زندگی به داشتن پناهگاه نیاز دارد بنا بر مواقع و موضوعات مختلف، متفاوت است ... گاهی ترس و غم و اندوه و مکرها و حیله هایی که با دنیا و زندگی دنیایی عجین است آدمی را به داشتن یک پناهگاه قوی ترغیب می کند و گاهی هم داشتن دنیا و زینت های حلال برای یک زندگی خوب، به انسان انگیزه ای می دهد که به پناهگاه های مختلف پناه ببریم.

محمد رضا باب الخانی

در قرآن دست کم ۹ اسم برای خانه خدا وجود دارد که یکی از آنها، "البیت العتیق" است. آیا می دانید چرا به خانه خدا، گفته شده: "بیت عتیق"؟ می گویند: در عرش حضرت رحمن، برای فرشتگان خانه ای است بسان کعبه بر روی زمین، که قرآن "بیت معمور"ش می خواند. فرشتگان گرداگرد این بیت معمور تسبیح گویان طواف می کنند چنانکه مومنان در اطراف «بیت عتیق» خدا بر روی زمین، لبیک گویان، حضرتش را می خوانند. گفتم بیت عتیق. آری، این عبارت، یکی از حدود هفتاد نامی است که بر خانه خدا، نهاده شده است. خداوند در قرآن از کعبه، تعبیر به "بیت" کرده و این خانه را متصف می کند به اوصافی چند از جمله: «بیت العتیق»(خانه کهن یا آزادشده)، «بیت الحرام» (خانه دارای حرمت)، «بیت المعمور» (خانه آباد) و «بیت المحرّم» (خانه حرمت داده یا دارای تحریم). اما "بیت عتیق" به چه معناست؟ اهل تفسیر، در تبیین معنای این عبارت، دیدگاه های مختلفی را به میان آورده اند.

محمد رضا باب الخانی

قرآن می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ هوَ الرَّزَّاق ذو الْقوَّةِ الْمَتین» [ذاریات، 58] رازق خداست، رزّاق مثل خبّاز، حدّاد، بنّا، بقّال، کسی که صبح تا به شب کارش این است که نان می پزد و با آهن سر و کار دارد و. . . رزّاق یعنی دائماً روزی می دهد . «هوَ الرَّزَّاق» ؛ یعنی دائمی است و قدرت هم دارد و به خودی خود قطع نمی شود مگر عاملی سدّ راه آن شود. ما اگر عقیده داشته باشیم که روزی دهنده (دائمی و با قدرت) خداوند است، دیگر برای هیچ چیز دروغ نمی گوئیم. گاهی ممکن است با دروغ و کلک  در ظاهر پول زیادی هم بدست آید ، ولی چون رزق او نیست ،از دست می رود. رزق به معنای چیزی است که مورد انتفاع مرزوق قرار می گیرد. قهرا از هر رزقی آن مقدار واقعاً رزق است که مورد انتفاع واقع شود. پس اگر کسی مال بسیاری جمع کرده که به غیر از اندکی از آن را نمی خورد، در حقیقت رزقش همان مقداری است که می خورد و بقیه آن رزق او نیست؛ مگر از این جهت که بخواهد به کسی بدهد. از این جهت، می توان آن را رزق دانست. پس وسعت روزی و تنگی آن ربطی به زیادی مال و اندکی آن ندارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تعریف رزق می فرمایند: «رزق مانند باران و به عدد آن از آسمان به زمین و برای هر انسانی به مقداری که برایش مقدّر شده نازل می شود ولیکن برای خدا فضل هایی هم هست: بنابراین، از خدای تعالی فضل او را نیز بخواهید!» [قرب الاسناد، عبدالله حمیری قمی، ص55]

محمد رضا باب الخانی

خداوند در این آیه، هفت پرده بین خود و بنده اش را از میان برداشته است. این سبک بیان، نهایت اهتمام و عنایت پروردگار به بنده را نشان می دهد. با مروری بر پهنه آیات قرآن می توان دریافت که مقوله دعا بسیار مورد عنایت و اهتمام حضرت باری تعالی در این صحیفه همیشه ماناست آنقدر که خداوند برای بیان آن، بهترین اسوب کلام و لطیف ترین شیوه سخن پردازی را به کار می بندد تا ما را به اهمیت موضوع رهنمون شود. د ر کریمه 186 سوره مبارکه بقره می فرماید: وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أجیب دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبوا لی وَ لْیؤْمِنوا بی لَعَلَّهمْ یَرْشدون «و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعاى دعا کننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)»

محمد رضا باب الخانی

روزهای آغازین مهر بود که از کار بیکار شدم، سعی می کردم خود را خوشحال نشان دهم تا شور و هیجان پسرم که اولین بار بود مدرسه را تجربه می کرد، بهم نریزد. چند روز پیش آمد و گفت، امروز خانم معلم گفت یک درس مهم یاد می دهد «هر چه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند» و بعد گفت به این موضوع فکر کنیم. یعنی چی بابا؟ دیگر صدایش را نمی شنیدم؛ این درس مهمی بود که مدت ها فراموش کرده بودم و بیکاری امروزم نتیجه سهل انگاری ام در بیکار شدن همکارم بود... این را مردی سی و چند ساله می گوید و حسرت می خورد که کاش این درس را فراموش نکرده بود و در برابر زیر آب زنی هایی که علیه همکارش شده بود می ایستاد تا امروز به همان درد دچار نشود. انسان موجودی اجتماعی است. آموزه ‌های اسلامی که بر اساس فطرت قرار گرفته (روم، آیه۳۰) و بر آن است که سعادت دنیا و آخرت را در چارچوب معرفت و عمل صالح از جمله عمل اجتماعی صالح تأمین کند؛ چرا که بدون عمل اجتماعی، انسان نمی‌ تواند سعادتمند شود. (سوره عصر)

محمد رضا باب الخانی

در قرآن وقتی دامنه سخن به مسائل جنسی کشیده می‌شود، جلوه‌های ادب خداوند بروز می‌کند. صراحت جایش را به کنایت می‌دهد.  نه به گونه تحریک‌آمیز سخن رانده می‌شود و نه چندان که حکم مسئله در پس پرده حیا و ادب، مخفی بماند. از حضرت آفتاب و پیامبر آب و آئینه - درود خدا بر او و خاندانش - مروی است که:  «إنّ هذا القرآن مأدبه الله فتعلّموا مأدبته ما استطعتم».مَأدَبه ، به فتح دال یعنی ادب و تقویم خلق. مَأدبه ، به ضمّ دال یعنی طعام مهمانی. بدین وجه، معنی «القرآن مأدَبه الله»، این است که قرآن برای ادب و تقویم خلق است. "ادب"، نگاه داشت حدّ هر چیز و "تقویم"، راست و درست ایستاندن است. این وجه با تعلّموا مناسب تر است. پس معنی حدیث این که « قرآن، ادب و دستور الهی است از این مَأدَبه الله، ادب فرا بگیرید و حدّ انسانی خودتان را حفظ کنید و نگاه بدارید و بدین دستور خودتان را راست و درست به بار بیاورید و به فعلیّت برسانید.» مَأدَبه، فرهنگستان و ادبستان است که به تخفیف می گوییم دبستان. مَأدَبه؛ مکتب و مدرسه است که جای تأدیب و تربیت است. آن جایی که به انسان ادب یاد می دهند آن جا را مَأدَبه می گویند. قرآن به انسان ادب یاد می دهد.

محمد رضا باب الخانی

بنا بر مفاد آیات و روایات اسلامی، در فردای قیامت که گاه حساب و کتاب اعمال آدمیان است، دو گروه‌ هستند که مورد سوال و جواب اخروی واقع نمی‌شوند. آیات قرآن در پاسخ بدین سوال که آیا در روز حساب، همه انسان‌ها مورد سوال واقع می شوند یا نه، سه دسته است: یک. (فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلینَ).)[اعراف/6) «قطعاً کسانى که پیامبران به سوى آنان فرستاده شدند و از خود فرستاده شدگان سوال خواهیم کرد». از این کریمه فهمیده می شود که نه فقط عموم مردمان بلکه همه فرستادگان الهی نیز مورد سوال هستند. دو. (أُحْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْواجَهُمْ وَما کانُوا یَعْبُدُونَ* مِنْ دُونِ اللّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحیمِ* وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسوولُونَ) .[صافات/22 تا24]

محمد رضا باب الخانی