وب نوشت

وب نوشت

۷۲ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

وقتی در خیابان ‌های شهر قدم می‌ زنیم با نیازمندانی مواجه می ‌شویم که یکی با پرسیدن آدرس و دیگری با درخواست کمک نقدی و دیگری با هزار و یک روش که راست و دروغش را نمی ‌شود تشخیص داد، از تو کمک می خواهند. گاه این روش ‌ها چنان بدیع و نو هستند که هر قدر هم که محتاط باشیم، قادر به تشخیص صحت آن نیستیم و برای کمک کردن یا نکردن بر سر دو راهی می ‌مانیم. یکی به بهانه بیماری فرزندش، یکی به بهانه ادای نذرش، دیگری به بهانه سرقت کیفش و آن یکی با حرفی دیگر می ‌خواهد از احساس ترحم شما برای رسیدن به وجه مورد نیازش به عنوان یک پل استفاده کند. به راستی چگونه می‌ شود با این همه نقاب، نیازمند واقعی را تشخیص داد؟ در این مواقع دو راه بیشتر پیش رو نیست! گرفتن دست نیازی که به سویتان بلند شده یا رد شدن از کنار این ماجرا ...

محمد رضا باب الخانی

کوچکترین تردیدی در جایگاه عالی ازدواج در نگاه اسلام از منظر اخلاقی و اجتماعی نیست،‌ تا جایی که رسول اعظم (صلی الله علیه و آله ) می ‌فرمایند: هیچ بنایى در اسلام محبوب‏‌ تر از ازدواج، نزد خداوند بنا نشده است. به مناسبت اول ذی ‌الحجه سالروز پیوند آسمانی حضرت علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) دیدگاه قرآن کریم درباره ازدواج را به اختصار بررسی می ‌کنیم. بعضی «باید» ها، صرفاً یک حکمِ بی ‌چون و چرای تخطی‌ ناپذیر آمرانه‌ اند؛ اما هستند «باید» های دیگری هم که یک ضرورت را به یاد می ‌آورند. تو باید غذا بخوری! تو باید نفس بکشی! تو باید وقتی به یک میهمانی سرشناس دعوت شده ‌ای، کفشهای یک‌ سال‌ واکس‌ نزده‌ ات را بالاخره واکس بزنی! این سه «باید»، هیچ کدام، آمرانه نیستند؛ دقیقاً به یک ضرورت اشاره می ‌کنند؛ و تو کاملاً اختیار داری علی‌ رغم «باید»ی که نویسنده نوشته یا گوینده گفته، غذا نخوری و نفس نکشی و کماکان به صرافتِ واکس زدنِ آن کفش پوسته‌ پوسته ‌شده‌ ی یک‌ سال ‌واکس ‌نخورده‌ ات نیفتی!

محمد رضا باب الخانی

وقتی چشم شاه به جمال بی‌مثال ساره افتاد عنان اختیار از کف داده بی‌محابا دست به طرفش دراز کرد. ابراهیم (ع) که یارای دیدن این صحنه را نداشت  عرض کرد: "پروردگارا! دست این نامحرم را از ناموس من کوتاه کن."حضرت ابراهیم (ع) یکی از پیامبران صاحب شریعت و دارای کتاب است که خداوند در قرآن از حضرتش با اوصاف رشک‌برانگیزی چون "مومن"(صافات/111)، شاکر (نحل/12)، مُخلَص (صاد/46)، حلیم (بردبار)، اَوّاه (دلسوز)، مُنیب (بازگشت‌کننده به سوی خدا) (هود/75) و... یاد کرده است. قداست حضرت ابراهیم (ع) به قدری است که امّت اسلامی مأمور شدند هم از مکانت وی پیروی کنند و هم مکان او را جایگاه نماز طواف قرار دهند، امّا درباره پیروی از مکانت وی آیه: «فاتبعّوا ملة ابراهیم حنیفاً»(آل عمران/95) دلیل روشنی است بر لزوم تبعیت از سنّت و دین آن حضرت و امّا درباره پیروی مکان او آیه: « واتّخذوا من مقام إبراهیم مصلّی»(بقره/125) سند واضحی است بر اهتمام به حفظ آن مکان و تبرّک جویی از نماز در آن.

محمد رضا باب الخانی

خداوند در مقابل گناهانی همچون قمار و شرابخواری ابتدا سخت و تند برخورد نمی‌ کند؛ بلکه با انصاف می ‌فرماید که این ‌ها منافع مادی و زود گذر و شخصی مثل حالت فراموشی غم‌ های زندگی در مستی و مالیات شراب برای دولت ‌ها دارد. اما ضررهای روحی و بهداشتی و اجتماعی آن زیادتر است.

محمد رضا باب الخانی

بسیاری از مردم با نه گفتن به دیگران مشکل دارند حتی افرادی که بسیار جسور و با اعتماد به نفس هستند در برخی موقعیت‌ ها متوجه می ‌شوند به‌ رغم میل باطنی ‌شان به دیگران بله گفته‌اند. به نظر شما همیشه باید نه گفت؟ چهار چوب و معیار نه گفتن را چه چیزی مشخص می ‌کند؟ برای زندگی بهتر، رشد معنوی، کافی است مهارت نه گفتن را بیاموزیم. انسان مجبور نیست. انتخاب و اختیار هدیه الهی به اشرف مخلوقات است. انسان برای هر کاری حق انتخاب دارد. درس، کار، ازدواج، سبک زندگی، نوع خوراک و پوشاک و مسکن... و این انتخاب و توانایی بله و نه گفتن صحیح به هر پیشنهادی، سعادت و خوشبختی یا شقاوت و بدبختی او را رقم می ‌زند. او هیچ گاه مجبور نیست زیرا اگر مجبور باشد به این معناست که قدرت اختیار از او سلب می ‌شود. وقتی روح انسان قدرتمند است توانایی نه گفتن را دارد ولی وقتی ضعیف و ناتوان می ‌گردد عوامل محیطی بر او تأثیر می ‌گذارد و خود را مجبور می ‌بیند.

محمد رضا باب الخانی

تا حالا از بانک مجبور شده اید وام بگیرید ... پروسه ای طاقت فرسا ... تازه بعد از طی یک پروسه عظیم نوبت می رسد به آوردن ضامن یا ضمانت هایی که در برابر مبلغ وام از ما می گیرند ... بعضی ها سفته را به عنوان ضمانت قبول می کنند ... بعضی جاها حتما باید فیش حقوقی کارمند رسمی برده شود تا بپذیرند ... بعضی سند خونه و خلاصه به فراخور مبلغ وام ضمانت ها هم متفاوت است ... در حقیقت ضمانت گرفتن یک جور پشتوانه است برای کسی است که خدمتی را ارائه می دهد .... تا به حال به ضمانت هایی که خداوند در قرآن داده است دقت کرده اید؟ با ما همراه باشید ...

محمد رضا باب الخانی

داستان از این جا شروع می شود که خداوند به شیطان فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟!» گفت: «من از او بهترم! مرا از آتش آفریده ای و او را از گل »! ( سوره ص ، آیات 75-76) و تا به امروز ادامه دارد .... سر بر خاک می گذاریم و در ظاهر در برابر خالق یکتایمان تواضع داریم اما در عمل دریغ از یک ذره تواضع و فروتنی .... همه اش به قول معروف در حال بولف زدن هستیم ... در عمل فرعون وار و قارون وار زندگی می کنیم ، فقط ادعا داریم ... با متد جدید همان حرف های شیطان را می زنیم و خود را از همه برتر می دانیم ... چرا فلانی برای فلان مراسم شخصاً من را دعوت نکرد ... چرا فلانی جلو پای من بلند نشد ... من که از فلانی بزرگترم و در جامعه وجهه ای دارم کوتاه بیام؟! محاله ... گویا فراموش کرده ایم که هیچ نیستیم ... از آب جهنده گندیده ی بدبو به وجود آمده ایم (سوره سجده ، آیه 8) و وقتی هم که وقتش برسد لاشه و مرداری می شویم که همه از ما می ترسند و حتی حاضر نیستند بوی گندیده مان را یک روز که چه عرض کنم ، یک دقیقه تحمل کنند.

محمد رضا باب الخانی

غیبت کردن که شده نقل مجالس و میهمانی هایمان ... وقتی هم تذکری داده می شود در جواب می گوییم : خوب پس اگر حرف از این و اون نزنیم پس از چی حرف بزنیم خدا که به خاطر این چیزا ما رو عذاب نمی کنه!! وقتی از حجاب و بی حجابی گفته می شود و می گویند برای حجاب در قرآن آیه داریم ؛ بر می گردیم و می گوییم : خدا به خاطر این چند تار مو و یه خورده آرایش و بالا زدن آستین هایمان ما را عذاب نمی کنه ... حرف از توبه و بخشش خداوند است ... در کنارش می گویند که باید احکامی مثل نماز و روزه و خمس و ... رعایت شود ... عده ای می گویند : انقدر خدا مهربونه که به این چیزا آدمو جهنم نمی بره ... همه ی این ها در حالی گفته می شوند که امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : پافشاری کردن بنده در معصیت و آرزوی آمرزش داشتن از خدا  مغرور شدن به خداست.

محمد رضا باب الخانی

امیدوارم تا به حال سر و کارتان به زندان اوین نیفتاده باشد ... سلول هایی با دیوارهای بلند و حصار کشیده ... پشت میله هایش متهمانی با عناوین مختلف در حال سپری کردن عمرشان هستند و معلوم نیست که تا چه زمانی پشت این میله ها باید بمانند ... یک سال ... ده سال ... تا آخر عمر و یا تازمانی که حکم اعدامشان صادر شود ... عده ای از این ها متهمانی هستند که یک شبه زندگیشان با جنایت  گره خورده است ... فقط به خاطر کظم غیظ نداشتن و عصبانی شدن ... پا به دنیای قاتلان گذاشتن ، کار سخت و دور از ذهنی نیست ، فقط کافی است لحظه‌ ای کنترل انسان از دستش خارج شود ، بعد از آن قطعاً باید زندگی در زندان را همراه با کابوس مرگ تجربه کنی.

محمد رضا باب الخانی

پلان اول
افطاری منزل دوستم دعوت شده بودم ... سفره انداخته بود، بیا و ببین ... انواع پیش غذاها، سوپ ها، چند مدل غذا و ... یکی از دسرهای موجود چشمم را خیلی گرفته بود ... جاتون خالی خیلی شیک و خوشمزه بود ... بعد از افطار چند بار ازش خواستم دستور اون دسر را به من یاد بدهد، هر بار بسیار زیرکانه از گفتن دستورش، حتی گفتن اسمش که مبادا من با جستجو در اینترنت آن را یاد نگیرم خودداری کرد ... می گفت خیلی سخته ... نمی تونی ... یادم نیست ... و ...

محمد رضا باب الخانی