ماییم و یک زبان و دنیای حرف گاهی سخن به تعریف و تمجید از کسی می گشایم ، گاهی عبادت می کنیم ، گاهی غیبت می کنیم و گاهی تهمت می زنیم ، این زبان عضوی کوچک از بدن ماست که تأثیرات زیادی در سرنوشت دنیوی و اخروی ما دارد. از آنجایی که نمی دانیم آنچه بر زبان می آوریم چه اثری دارد بهتر است که مدام زبانمان را کنترل کنیم که بیهوده نچرخد. کنترل نکردن زبان پیامدهای بسیار مخربی در زندگی دارد که در پارهای موارد، جبران آنها امکانپذیر نخواهد بود. در روابط خانوادگی شاهدیم که این زبان و کنترل نکردنش چه پیوندهای عاطفی عمیقی را از هم گسسته است، والدین را از فرزندانشان جدا کرده و همسران را از هم متنفر ساخته است. چه دوستی های عمیقی که توسط آن به دشمنی تبدیل شده است . و چه بدبختی ها که به بار نیاورده است. از همین رو در روایات ما بسیار به کنترل زبان سفارش شده است و از آفات زبان بر حذرمان می دارند. آفات زبان بسیار زیاد هستند و توضیح هر کدام مبحثی جدا می طلبد، در این مجال سعی میکنیم به آفتی بپردازیم که بسیار گزنده و تلخ است، و چون نیش مار تا عمق جان یک شخص فرو می رود و دل آزرده و غمگین رهایش می کند. صحبت از "زخم زبان زدن " است عادت زشتی که خیلی ها دارند ، که با کنایه و شاره نقطه ضعف های طرف مقابل را به رخ او می کشند.
آنچه ما در روایات نورانی اهل بیت علیهم السلام مشاهده میکنیم از جمله سفارشهایی که شده در رابطه با یک زندگی مسالمتآمیز و در کنار هم زیستن این است که انسانها از هر نوع پرخاش، زخم زبان زدن، هر نوع تعبیراتی که در شأن یک انسان نیست، پرهیز شده است .
انسان گل سر سبد عالم هستی و دارای ویژگی های ممتازی است که این ویژگیها تا جایی وجود دارد که زبان خوش کاربرد دارد قاعدتاً نباید نیازی باشد انسان متوسل شود برای پیشبرد اهداف نفسانی خودش به طعنه زدن، زخم زبان زدن به دیگران؛ چون به قول آن شاعر گفت که: «جراحات السّنان لها التیام و لا یلتام ما جرح اللّسان»؛ جراحت هایی که از طریق شمشیر و نیزه و امثال ذلک بر بدن انسان آشکار می شود اینها التیام پیدا میکند بالاخره زخم است و مرحم و دارو می گذارند و گذر زمان التیام بخش این زخم هاست .
امام باقرعلیه السلام فرمود: درباره این گفته خداوند که «با مردم به زبان خوش سخن بگویید» فرمود: بهترین سخنى که دوست دارید مردم به شما بگویند، به آنها بگویید، چرا که خداوند، لعنت کننده، دشنام دهنده، زخم زبان زن بر مۆمنان، زشت گفتار، بد زبان و گداى سمج را دشمن مى دارد. (امالى صدوق، ص 326)
امام حسین علیه السلام: زبان آدمیزاد ، هر روز به اعضاى او نزدیک مى شود و مى گوید: چگونه اید؟ آنها مى گویند: اگر تو ما را به خودمان واگذارى، خوب هستیم و مى گویند: از خدا بترس و کارى به ما نداشته باش: و او را سوگند مى دهند و مى گویند: ما فقط به واسطه تو پاداش مى یابیم و به واسطه تو، مجازات مى شویم.( بحارالأنوار، ج71، ص278، ح14)
در مهارتهای ارتباطی وقتی شخصی میداند که چگونه صحبت کند، از زخم زبان استفاده نمیکند و پیامدهای گفتار خود را در نظر میگیرد. انسانهای عصبی که آستانه تحمل کمتری دارند، عموما متهم به این مساله هستند که زخم و نیش زبان بیشتری دارند.
جوابهای سربالا و سرزنشآمیز دلیل بر پرعقده بودن و عصبیت پاسخ دهنده است و ناشی از آن است که وی شیوه برقراری ارتباط را نمیداند. واکنشهای کلامی که با تعمق و منطقی و بدون حب و بغض باشد. قطعا ارتباط بهتری را رقم میزند و موجب پایداری زندگی میشود.
امام باقر علیه السلام: إِنَّ هذَا اللِّسانَ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ و َشَرٍّ فَیَنبَغى لِلمُومِنِ أَن یَختِمَ عَلى لِسانِهِ کَما یَختِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِهِ؛ براستى که این زبان کلید همه خوبیها و بدیهاست پس سزاوار است که مومن بر زبان خود مهر زند، همان گونه که بر (کیسه) طلا و نقره خود مُهر مى زند.(تحف العقول، ص 298)