دنیا، شکمخوارهای است که همه را هلاک می نماید، آنگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهش های آنان دمساز شد، می نگرند که جز سرابی بیش نیست!
دنیایی که نمی ماند!
دنیا نامی است بر مرحله ابتدایی از هستی و قشری کم مایه از آن که در حال حاضر، انسان محصور در سختی آن زندگی می کند. قرآن بینش ویژهای در مورد دنیا به دست می دهد و ماهیت آن را برای انسان آشکار می کند. دنیا سرای درد است؛ از آن رو که آن را با بلا در پیچیدهاند. دنیا گذرگاهی است که آن را در مسیر آتشفشان و صخره های لرزان کشیدهاند، هیچ کس از مومن و مشرک، بی بلا و دشواری، از این گذرگاه نخواهد گذشت. نیمه دیگر رخسار دنیا، آرزوست؛ زیرا خداوند دنیا را زینتکدهای ساخته است و زمین، کانون حیات دنیا را با زینت ها آراسته است. به علاوه شیطان نیز در این زینتکده مأذون است تا به تزئین بپردازد، اما ویژگی تزئین شیطان آن است که زشتی ها را نیز زیبا جلوه می دهد. حیات دنیا با چنین خصیصهای، امل ها را بر می انگیزد و در وسعت این آرزوهای بلند، چهرهای فربه از خویش به دست می دهد.