تماس زمانی میسر است که آدم ها از جایی که در آن نشسته اند یا ایستاده اند، برخیزند و به سمت هم حرکت کنند تا ملاقات شکل بگیرد. گفته اند و راست گفته اند وقتی کسی دو بار حتی به فاصله یک آن و لحظه، دست خود را در یک رود فرو می برد، رود در بار اول همانی نبوده که در بار دوم بوده است. این یعنی که جهان ما هر لحظه نو به نو می شود ودر حال تغییر است و اگر ما به واسطه بی حوصلگی و ملال درون مان تصور می کنیم که خیلی از اتفاقات در چرخه تکرار و تسلسل و روزمرگی اند اما به واقع این گونه نیست.کافی است نگاهی به فکرهای خودمان بیندازیم. فکرهای جدی پنج سال پیش ما که جایی ثبت کرده ایم یا در خاطرمان مانده اکنون برای ما خنده دار یا تأسف بارند. چرا اصلا پنج سال پیش، گاهی به فاصله چند ساعت و چند لحظه، تغییر افق هایی با یک چرخش ذهنی در دید ما روی می دهد که شگفت زده مان می کند، همچنان که وقتی آلبوم را ورق می زنیم و به چهره ده سال یا بیست سال پیش مان خیره می شویم انگار که به چهره غریبه ای که در کنار ما بوده و اکنون از پیش ما رفته است خیره می شویم، تنوع این فکرها و اندیشه ها هم مثل تورق صفحات یک آلبوم شگفت زده مان می کند.