وب نوشت

وب نوشت

۳۷ مطلب با موضوع «مهدویت» ثبت شده است

کاش این روزهای نو با خود عهد کنند که زمین را مهیای قدم مبارکت کنند. جامعه ای را آماده کنند تا در آن خورشید و ماه و فلک بر مدار خویش، بی هیچ آفت و گزندی در گردش باشند و بشر در زیر سایه ی چتر حمایتی حکومت راستین تو در کمال آرامش و خوشبختی زندگانی کند. نوروز که می شود آدمی با خود عهد می کند که به یمن تحول زمین و دگرگونی آن در خود تحولی ایجاد کند. قول می دهد به خود که زین پس آن کنم و این کنم!! کاش این روزهای نو با خود عهد کنند که زمین را مهیای قدم مبارکت کنند. جامعه ای را آماده کنند تا در آن خورشید و ماه و فلک بر مدار خویش، بی هیچ آفت و گزندی در گردش باشند و بشر در زیر سایه ی چتر حمایتی حکومت راستین تو در  کمال آرامش و خوشبختی زندگانی کند.

محمد رضا باب الخانی

در طول زندگی شاهد رحمت واسعه الهی بوده ایم و می دانیم که نگاه رحمانی باری تعالی همراه همیشگی زندگی مان بوده است. رحمت واسعه خداوند اقتضا دارد تا برای هدایت انسانها بهانه های متعددی فراهم نماید که با کمی کنکاش می یابیم که اسباب متعددی برای وصال به معشوق مهیا شده است. تلاوت کلام الله و شنیدن آیات معبود بهانه ایست برای هدایت بندگان؛ همانگونه که فضیل بن عیاض زمانیکه برای سرقت از دیوار خانه عابد بالا رفت، با شنیدن آیه «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ» متحول شد و صدا بر آورد، آری زمان توبه فرا رسیده است. با خواندن مناجات هایی که از امامان معصوم علیهم السلام، به دستمان رسیده، می آموزیم که چه بگوییم و چه بخواهیم تا بدین سبب آرمان هایمان به برکت نور مناجات مستجاب شود.

محمد رضا باب الخانی

امید است با عبرت از تاریخ بیعت شکنان، در بیعت با امام زمان خویش بمانیم و خود را با روش حکومت علی وار او مطابقت دهیم و از او انتظار نداشته باشیم که مطابق با خواسته های ما حکومت کند. مؤمن باید آگاه به زمان باشد و از گذشته ی دیگران برای تدارک حال و آینده ی خویش، عبرت بگیرد. در طول تاریخ کسانی بوده اند که می توانند به عنوان آینه ی عبرت ما باشند تا در روش مواجهه با امام خود بر اساس هوای نفس خود عمل نکنیم و خواسته خویش را بر روش های الهی او ترجیح ندهیم. در ذیل، دو حادثه از چنین بیعت کنندگانِ بیعت شکنی از تاریخ امام علی علیه السلام را ریشه یابی می کنیم.

محمد رضا باب الخانی

اخیراً پس از حادثه ی دلخراش مسیر منا که بر اثر باریکی مسیر حاجیان و ازدحام جمعیت، باعث کشته شدن جمعیت بسیاری (تاکنون حدود بیش از 3000 نفر) شد، روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در شبکه های اجتماعی به سرعت پخش شده که منتشر کننده ی آن قصد تطبیق آن روایت بر این حادثه ی دلخراش دارد. لازم به یادآوری است که نشر دهنده از قسمتی از یک کتاب عکس گرفته و آن را نیز منتشر داده است. اخیراً پس از حادثه ی دلخراش مسیر منا که بر اثر باریکی مسیر حاجیان و ازدحام جمعیت، باعث کشته شدن جمعیت بسیاری (تاکنون حدود بیش از 3000 نفر) شد، روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در شبکه های اجتماعی به سرعت پخش شده که منتشر کننده ی آن قصد تطبیق آن روایت بر این حادثه ی دلخراش دارد. لازم به یادآوری است که نشر دهنده از قسمتی از یک کتاب عکس گرفته و آن را نیز منتشر داده است تا قطعی بودن روایت را به خوانندگان ثابت کند. در این جا قصد داریم طی چند مرحله این روایت را بررسی نمائیم تا صحت و سقم تطبیق آن بر حادثه ی اخیر روشن شود: الف) عکسی که نشر دهنده ی آن روایت فرستاده است (در بعضی از پیامها عکس موجود نیست)، از کتاب مفید در باب مهدویت به نام «موعود نامه (فرهنگ الفبائی مهدویت)» از جناب آقای مجتبی تونه ای می باشد. این کتاب به صورت فهرست الفبائی از الف تا یاء موضوعاتی را که به نحوی با مهدویت مرتبط بوده اند را توضیح مختصری داده است. یکی از این موضوعات در حرف «ذال» موضوع «ذی الحجه» می باشد که ذیل آن می نویسد: «دوازدهمین ماه سال عرب و از ماه های حرام است. پیامبر صلی الله علیه و آله در ذکر نشانه های ظهور فرمود: «صیحه ای در ماه رمضان شنیده می شود ... قبیله ها در ماه ذی حجه به جنگ بر می خیزند و نشانه ی آن این است که حجاج را غارت می کنند و فاجعه ی بزرگی در منا روی می دهد که افراد بی شماری کشته می شوند و خون ها ریخته می شود و بر جمرات می ریزد.» ... . (بقیه توضیحات مربوط به بحث ما نیست).

محمد رضا باب الخانی

روز 8 ذی الحجة، سال 60 هجری قمری حج خود را به عمره مفرده تبدیل کرد تا در مسیر مأموریت الهی خود قدم بگذارد و راهی را آغاز کند که انتهایش را می دید... گرگ های گرسنه پیکری را پاره پاره می کنند و حاجیان فقط شنیدند و حج خود را ادامه دادند و آنها که دلسوزتر بودند قدمی برداشتند تا شاید او را از رفتن باز دارند؛ چراکه او امام معصوم است، باید به گونه ای از جانش مراقبت کنند. حال که آنها را پای رفتن و جرأت همراهی با او نیست، تلاش می کنند تا او را پایبند خود کنند.

محمد رضا باب الخانی

زندگی برای هر فرد، تعریفی دارد؛ گاهی می شنوم که مردم از یکدیگر می ‌پرسند: آیا این زندگی است؟ و به رفاه، معنی ‌اش می ‌کنند. تعبیر شاعرانه‌ ی آن "سیبی است که گاز باید زد با پوست و آب- ‌تنی کردن در حوضچه اکنون"؛و دانشمندان و فیلسوفان حیات را حقیقت مجهول ‏الکنهى می ‌دانند که دو خاصیت دارد: یکى آگاهى و دیگرى جنبش. ولی من می‌ بینم آنانی را که مرفه ‌اند، در زمان حال، خوش هستند و حرکت نیز دارند؛ اما زندگی نه؛ آن‌ گاه تأملی کرده و تعریف خود را از زندگی ارائه می ‌دهم.

محمد رضا باب الخانی

124هزار فرستاده آمدند تا زمینه سازی کنند برای آمدن پیامبر آخرالزمان. پیامبری که قرار است تمام دین و کاملترین برنامه انسان سازی را در اختیار بشرِ تشنه ی کمال قرار دهد. با همه رنجها و سختی هایی که نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در این راه متحمل شدند و در قبال آن مزدی از امت نخواستند الّا یک چیز: «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی». علامه طباطبایی (ره) در بخشی از تفسیر این آیه چنین می فرمایند: «اگـر در یـک طـایفه از اخبار که آن نیز متواتر است، یعنى اخبارى که از هر دو طریق از رسـول خـدا صلّى اللّه علیه و آله رسیده، و مردم را در فهم کتاب خدا و معارف اصـولى و فـروعى دین و بیان حقایق آن، به اهل بیت علیهم السلام ارجاع داده - مانند حـدیـث ثـقـلیـن و حـدیـث سـفـیـنـه و امـثـال آن - دقـت کـافـى بـه عـمـل آوریـم، هـیـچ شـکـى بـرایـمـان بـاقـى نـمـى مـانـد کـه مـنـظـور از واجـب کردن مودت اهـل بـیت علیهم السلام، و آن را به عنوان اجر رسالت قرار دادن، تنها این بوده که این محبت را وسیله اى قـرار دهـد بـراى ایـن کـه مـردم را بـه ایـشـان ارجـاع دهـد، و اهل بیت علیهم السلام مرجع علمى مردم قرار گیرند.» پاداشی سراسر خیر و برکت، مزدی که به تمامه، سود و منفعت آن به خود امت باز می گردد و بهانه ای می شود برای اینکه راه زندگی کردن را از نور ولایت بیاموزند و راه خود را روشن سازند.

محمد رضا باب الخانی

انقلاب‌های مادی و الهی با وجود یارانی فداکار به پیروزی می‌رسند، یارانی که با شناخت کامل از رهبر و اهداف او، تا آخرین لحظه ثابت قدم و آماده هر گونه فداکاری باشند. انقلاب الهی و جهانی امام مهدی (علیه‌السلام) نیز به یارانی نیاز دارد که ضمن آشنایی و اعتقاد به امام، تا آخرین لحظه، آماده رشادت و فداکاری باشند. در مسیر انقلاب جهانی امام مهدی (علیه‌السلام) سه گروه - یاران خاص، لشکر ده هزار نفری و توده مردم - یاری‌گر امام خواهند بود. بنا بر روایات، یاران خاص امام مهدی (علیه‌السلام) افرادی با ویژگی‌هایی الهی مانند: بینش عمیق نسبت به پروردگار و امام مهدی (علیه‌السلام)، افرادی مخلص، برخوردار از تأییدات الهی، شیران روز و زاهدان شب هستند. البته یاری حضرت مختص به دوران ظهور و حکومت ایشان نمی‌شود، بلکه انقلاب عدل جهانی امام مهدی (علیه‌السلام) مانند هر انقلاب دیگری، نیاز به یارانی زمینه‌ساز دارد، لذا با آراسته شدن به این ویژگی‌ها، می‌توان زمینه‌های ظهور و تشکیل حکومت عدل جهانی امام مهدی (علیه‌السلام) را فراهم کرد.

محمد رضا باب الخانی

بعضی سنت ها با آمدن شما آغاز گردید؛ از اول زندگیتان کریم بودید؛ روز اولی که به این دنیا پا گذاشتید، از برکت وجودتان مستمندان گوشت عقیقه خوردند و صدقه ی موهای زیبایتان را خرج کردند. هدیه ی خدا به حبیبش! هفت سال اول زندگی و سروری ‌های کودکیتان چه زیبا بود. هر چه می خواستید همان می-‌ شد؛ بازی با پدربزرگ حتی سر نماز؛ آن روز را یادتان هست که رسول خدا صلی الله علیه و آله به خاطر شما، خطبه را قطع کردند! زیرا شما وارد مجلس شده بودید! روی شانه‌ های او خوش گذشت وقتی با افتخار سر حبیب الله را به آغوش گرفته بودید! آن روزهای خوش کنار مادر و پدر چه زود تمام شد!
سبط اکبرِ علی علیه السلام! حسنِ کوچک(حسین) به شما نگاه می ‌کرد و الگو می ‌گرفت؛ چه وظیفه ی سنگینی بود پسر بزرگ خانواده بودن و تمام چشم‌ ها به او خیره شدن! باید خیلی زود بزرگ می‌ شدید چرا که خواهرها و برادرتان تکیه گاه می‌ خواستند و شما با شانه های شریفتان محل مناسبی بودید برای سرهایشان. شیطان‌ های زمان، از ولایت شما سرباز زدند و خود را عابد دانستند و امامی را که مصالحه کند را امام ندانستند؛ اما مگر به حقیقت رسیده بودند که کدام (صلح یا جنگ) بهتر است؟ پس چرا جلوی شما قد علم کردند؟! آیا شما را امام شجاعی نمی‌ دانستند؟! مگر شجاعت و رشادت ‌های شما را در جنگ جمل و صفین فراموش کرده بودند؟!

محمد رضا باب الخانی

آغوشش را باز می‌ کرد، برای قطره ‌های لطیف باران؛ زمین را می ‌گویم، همان‌ که آدم‌ های بسیاری بر روی خود دیده بود.
- زمین! ای هدیه ‌ی عزیز خدا! برایمان تعریف کن از آنچه دیده ‌ای!
باران می ‌بارید و زمین عزیز یاد خاطراتی می ‌افتاد که نشان از غصه‌ های او از مردم بی‌ وفا داشت؛ آهی کشید و گفت:
- من خودم دیدم روزهایی را که منتظران پیامبرِ مهربانی ها برای آمدنش لحظه ‌شماری می‌ کردند؛ روزهایی که به دشمنانشان وعید آمدن او را می ‌دادند و می ‌گفتند: "خیلی زود می ‌آید آن روزی که ما از دست شما نامردان، راحت می ‌شویم. منجی ما، عادل است، حق ما را از شما می- ‌گیرد." اما خیلی زود وقتی آخرین پیامبر خدا آمد، دشمن او شدند. سرش را به نشانه ‌ی تأثّر پایین انداخته و ادامه داد:
- من این حرف‌ ها را خوب به یاد دارم، منتظران پیامبر خاتم، او را از پسران خود بیشتر می ‌شناختند. یادم هست منتظران موسی (علیه السّلام) وقتی 30 روز گذشت و نیامد، دل به گوساله‌ ی سامری دادند و یادشان رفت پیامبری داشتند! دلم برایشان می ‌سوخت. می ‌دیدم دل‌ هایشان مثل سنگِ سخت، دانه های باران را خُرد می‌ کند و از خود دور.

محمد رضا باب الخانی