وب نوشت

وب نوشت

۷۲ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

در کشوری زندگی می کنیم که آفتاب مهربان اسلام بر آن می تابد اما در این پهنه ی پهناور و کهن، در همیشه ی روزگار، مردمانی با عقاید دینی مختلف در کنار هم بوده اند. امروز هم که دین مبین اسلام حاکمیت سیاسی دارد، ادیان آسمانی را رسمیت می شناسیم و به مردمی که آن آئین را معتقدند، به عنوان یک هم وطن ایرانی احترام می گذاریم و نه تنها برای ایرانیان غیر مسلمان که برای هر انسان، در هر کجای دنیا حق حیات آزادانه قائلیم. این مرام اسلام و تعلیمِ قرآن ماست: " أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا"  "هر کس، انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسان ها را کشته؛ و هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است."

محمد رضا باب الخانی

شاید شما نیز از آن دسته از افراد باشید که یکی از مهم ترین آرزوهایی که برای آینده خود در پیش رو دارید، رسیدن به ثروت و موفقیت اقتصادی باشد. اینکه روزی فرا برسد که شما به تمام آرزوهای خود دست پیدا کنید و بتوانید برای مثال مانند برخی از افراد بر ماشین های گران قیمت سوار شوید و یا خانه چند صد متری در یکی از مناطق خوب شهر داشته باشید و در کنار خانواده خود در آسایش و آرامش زندگی کنید. این آرزویی است که افراد زیادی در سر تا سر دنیا مدام به آن فکر می کنند و شب و روز برای رسیدن به چنین روزی به سختی تلاش می کنند. اما سوالی که در این میان مطرح می شود، این است که آیا داشتن چنین آرزویی اساساً درست است؟ آیا صحیح است که انسان آرزو کند که روزی به اصطلاح پول هایش از پارو بالا برود و به عبارت دیگر در ثروت و اموال خود غرق شود؟

محمد رضا باب الخانی

"امنیت" واژه ای که دنیایی حرف در خودش دارد، نعمتی است که اگر نباشد زندگی کردن معنایی ندارد و همواره هول و وحشت همراه ما خواهد با جانی در دست که نمی دانی تا کی صاحبش خواهی بود. امنیت آنقدر مهم است که نهادهای ملی و بین المللی زیادی پیرامونش شکل گرفته است، هر کسی حق دارد از این نعمت بهره مند باشد. اما انسان های بسیار زیادی هستند که لحظه ای این حس خوب امن بودن و  امنیت داشتن را تجربه نمی کنند و در برزخ دنیایشان برای بقای خود در تب و تابند. امنیت، نخستین و مهم ترین شرط یک زندگى سالم اجتماعى است ، وقتی به هر بهانه ای امنیت اشخاص از بین برود به تبع آن یک زندگی سالم از بین خواهد رفت. و امروزه داعیه داران ایجاد امنیت خود شده اند عامل نابودی آن، همه همتشان را بسیج کرده اند که تعیین کننده خودشان باشند که چه کسی در امینت زندگی کند و چه کسی در محیطی نا امن. و در این میان قسم خورده اند مسلمانان نباید امنیت داشته باشند چون راهشان با آنان جور نیست، و دلارهایشان را برای ایجاد نا امنی این گروه خاص هزینه می کنند، که در هیچ جای زمین خانه ای نداشته باشند نه در سرزمین خودشان ، نه در جوامع به اصطلاح آزاد و نوع دوست آنان.

محمد رضا باب الخانی

با گذر ایام، انسان ها و نوع زندگیشان و به عبارت بهتر نوع نگاهشان به زندگی تغییر می کند و این تغییر در نوع نگاه، تغییر و تبدل در شیوه زندگی را با خود به همراه دارد. با به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی، انقلابی نیز در شیوه و سبک زندگی مردم به وقوع پیوست که ریشه در علل و عوامل خاص دارد. آیت الله امینی رحمه الله درباره شیوه زندگی مردم در دوره رضاخان می گوید: وضع اقتصادی مردم در آن زمان غالباً خوب نبود، درآمدها کم بود، اجناس  ارزان بود ولی پول هم کم بود. زندگی اکثر مردم ساده و بدون تجملات بود. خانه ‏های مسکونی غالباً با خشت و گل و سقف‏های چوبی یا طاق‏های ضربی تهیه می‏شد، و چندان از آجر استفاده نمی‌کردند، مگر در بناهای مهم مثل مساجد و مدارس. درب منازل و اتاق‏ها از چوب تهیه می‏شد و درب آهنی اصلاً مرسوم نبود. موزائیک مرسوم نبود، کف اتاق‏ها با گچ و خاک صاف می‏شد. حیاط منازل یا با آجر مفروش می‏شد یا سنگ‌فرش گاهی هم شن می‏ریختند. فرش اتاق‏ها غالباً گلیم بود یا نمد یا حصیر، و البته افراد متمکن از قالی‏های دست‌باف نیز استفاده می‌کردند. ظرف‏ها یا مسی بود یا سرامیک و کوزه‏های گلی. در منازل حمام نبود و از حمام‏های عمومی و خزینه ‏دار استفاده می‌کردند. خوراک مردم بسیار ساده و طبیعی بود و غالباً از نان، کره، ماست، کشک، روغن حیوانی، تخم‏ مرغ و از گوشت گاو و گوسفند استفاده می‏شد. حبوبات بیشتر ولی برنج کمتر مصرف می‏شد. در هر ماه یک یا دو مرتبه از برنج استفاده می‌کردند ولی غالباً با بلغور یا رشته‌پلو مخلوط می‏شد. لباس مردم نیز بسیار ساده بود. گرچه وضع اقتصادی و معیشتی مردم در آن زمان غالباً خوب نبود ولی شاداب، سالم و خوش می‏زیستند و گرفتاری‏های مردم این زمان را نداشتند. چهره ‏ها باز، لب‏ها خندان، بدن‏ها سالم و دل‏ها شاد و آرام بود.( کتاب خاطرات آیت الله امینی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی) تا اینکه به تدریج اوضاع دگرگون شد.

محمد رضا باب الخانی

گاهی وقت ها آنقدر خوشحالیم و اوضاع بر وفق مرادمان هست که می خواهیم زمان را در همان حال نگه داریم تا هیچ چیز تغییر نکند، گاهی  همه کارها پشت سر هم ردیف می شود، آنقدر راحت که تصور می کنیم قانون هستی همین است ... در این حالت خیلی از خودمان تشکر می کنیم که چقدر خوبیم ما... چقدر  توانایی داریم و به بمب اعتما به نفس تبدیل می شویم. اینقدر در این خودبینی غرق می شویم که یادمان می رود گاهی هم انصاف داشته باشیم و از گرداننده اوضاع باب میل خودمان تشکر کنیم.... و اولین مانعی که در مسیرمان پیش بیاید آن وقت است که به زمین و زمان بد می گوییم.  همه را متهم کرده و محکوم می کنیم، همه حتی خداوند را و تنها کسی که تقصیری ندارد ، فقط خودمان هستیم و بس...

محمد رضا باب الخانی

مستضعفان به مستکبران مى‏ گویند: وسوسه‏ هاى فریبکارانه شما در شب و روز (مایه گمراهى ما شد) هنگامى که به ما دستور مى ‏دادید که به خداوند کافر شویم و همتایانى براى او قرار دهیم. این کلام الهی است که در سی و سومین آیه سوره سبأ روایت شده و شباهت زیادی با درد امروز جوانان غرب دارد. این سخن هر چند قدری دیر بر زبان جاری می ‌شود و مربوط به سرای آخرت است، اما حکایت از درد پنهانی است که هم ‌اکنون توسط مقام معظم رهبری هشدار داده شده است. مردم در آن روز به زورگویان خواهند گفت که؛ درست است که ما در پذیرش آزاد بودیم و مقصر و گنهکار، ولى شما هم به عنوان عامل فساد مسئولید و گنهکار، بلکه سنگ اول به دست ناپاک شما گذاشته شد، به خصوص این‌ که همواره از موضع قدرت با ما سخن مى ‏گفتید.

محمد رضا باب الخانی

همان طور که می دانیم ارسال رسل با هدفی معین و مشخص صورت می گرفته؛ و آن تربیت و تکامل آدمی بوده است. هر پیامبری با شیوه ای این هدف را تعقیب می کرده؛ در این میان برخی از پیامبران الهی کتاب داشتند. نه حتما کتاب به معنای بین الدفتین؛ بلکه در واقع به معنای آنچه مکتوب بوده. مانند حضرت موسی علیه السلام که آن 10 فرمان بر روی لوحی مکتوب بوده است. (... أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ) (اعراف/154) پیامبر آخرین که سلسلۀ ارسال رسل با ایشان خاتمه یافت؛ کتاب مفصلی داشتند که در طی 23 سال بر ایشان نازل شد؛ عده ای آیات را می نوشتند و حفظ می کردند. این مصحف شریف با ادبیات "مصدق لما بین یدیه"  آمد؛ در واقع قرآن تصدیق کنندۀ کتب آسمانی پیش از خود است. درست است که نام شریعت انبیاء متعدد با هم متفاوت بوده مانند یهودیت، مسیحیت، اسلام و ... ولی سر کلی و خط مشی اصلی آنها که همان دین می باشد، یکی است؛ (إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ ...) (آل عمران/ 19)

محمد رضا باب الخانی

دنیا، شکمخواره‌ای است که همه را هلاک می‌ نماید، آن‌گاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهش ‌های آنان دمساز شد، می ‌نگرند که جز سرابی بیش نیست!

دنیایی که نمی ‌ماند!

دنیا نامی است بر مرحله ابتدایی از هستی و قشری کم ‌مایه از آن که در حال حاضر، انسان محصور در سختی آن زندگی می ‌کند. قرآن بینش ویژه‌ای در مورد دنیا به دست می ‌دهد و ماهیت آن را برای انسان آشکار می ‌کند. دنیا سرای درد است؛ از آن رو که آن را با بلا در پیچیده‌اند. دنیا گذرگاهی است که آن را در مسیر آتشفشان و صخره‌ های لرزان کشیده‌اند، هیچ‌ کس از مومن و مشرک، بی‌ بلا و دشواری، از این گذرگاه نخواهد گذشت. نیمه دیگر رخسار دنیا، آرزوست؛ زیرا خداوند دنیا را زینتکده‌ای ساخته است و زمین، کانون حیات دنیا را با زینت ‌ها آراسته است. به علاوه شیطان نیز در این زینتکده مأذون است تا به تزئین بپردازد، اما ویژگی تزئین شیطان آن است که زشتی‌ ها را نیز زیبا جلوه می ‌دهد. حیات دنیا با چنین خصیصه‌ای، امل‌ ها را بر می ‌انگیزد و در وسعت این آرزوهای بلند، چهره‌ای فربه از خویش به دست می‌ دهد.

محمد رضا باب الخانی

تنها در صورتی می توان به ساخت آینده و پژوهش درباره ی آینده پرداخت که پیش فرض ذهنی انسان این باشد که قواعدی در عالم وجود دارند که هستی را برای ما قابل اعتماد می کنند و با کشف آن قواعد می توان مطمئن بود... برای بسیاری از مردم، آینده حقیقتی مبهم و دو از دسترس است و به همین سبب فکرکردن به آینده معمولاً یا به آینده نگری و لزوم درنظرگرفتن آینده مبهم برای تصمیمات امروز تعریف و یا با پیش گویی و پیش بینی اشتباه می شود. حال آن که در آینده نگری عملاً نقش فعال انسان به نقشی منفعل برای آینده تبدیل می شود و دومی هم  جبر زمان را در دامن خرافه، تبیین می کند. در این میان، هستند اندیشه ورزان دین بنیانی که معتقدند نگاه به آینده نه فقط نظاره آن یا بازگویی آن است بلکه باید آینده را ساخت و سازه  آینده را نقطه ی شروع برای تلاش و حرکت خود تعریف کرد.

محمد رضا باب الخانی

قرآن را تبیان کل شیء می خوانند. نور مبین می نامند. شفاء و رحمة می دانند. کتابی که برای هدایت بشر به سوی سعادت ابدی از جانب خدای رحمان، به وسیله پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) نازل شده است. قرآن تنها و تنها برای هدایت آدمی آمده است و جز این اندیشه را در آن نمی توان یافت. اما شرط بهره مندی از هدایت قرآن چیست؟! چرا بسیاری از افرادی که با قرآن مواجه می شوند نه تنها هدایت نشده بلکه بیش از گذشته رو به نیستی و ضلالت می گذارند؟! در یک کلام چگونه می ‌توان از هدایت قرآن به بهترین شکل ممکن بهره مند شد؟ این سوالی است که زمینه ساز نگاشتن این مقاله گردید.

محمد رضا باب الخانی