اسلام عزیزی که هم ما را خوب می شناسد و هم محیطمان را، رابطه ی دقیق و زیبایی میان ما و محیط زیست تعریف می کند؛ البته این رابطه صوری و قراردادی نیست چون هردوی ما بخشی از خلقت خداییم و فلسفه ی آفرینش ما به هم گره خورده است و قطعاً تعامل مشخصی بین اجزای نظام آفرینش برقرار است... . طراوت زندگی و حال خوش ما، وابسته به چیزهای مختلفی است. اول، اصل حال و هوای خودمان. بعد آدم های دور و برمان؛ از خانواده و فامیل و دوست، تا همسایه و همکار و هم محل. و بعدش محیطی که در آن زندگی می کنیم. اصل حرفمان درباره ی همین محیط زندگی است. اجداد خیلی خیلی دور ما جایی زندگی می کردند که جز طبیعت نبود. آب و هوا و جغرافیای متفاوت، چهره های گوناگونی از طبیعت رقم زده بود و انسان ساکن در هر محیط، اثرگذاری و اثرپذیری خاصی از طبیعت خود داشت. اما قصه ی امروز ما و طبیعت یا بهتر بگوییم، ما و محیط زیست، از زمین تا آسمان فرق کرده. نه محیطمان به آن اندازه طبیعی است، و نه ما و رفتارهایمان به اجدادمان می مانیم.