هر اتفاقی که در این دنیا به وقوع می پیوندد به دست خداست. اوست که موجودات را آفریده و امورشان را تدبیر و اداره می کند. گاه سرنوشتی که رقم می زند به زیان انسان تمام می شود و گاه به نفع اوست. از این رو اگر خوب و بدی اتفاق افتد همگی تقصیر خداست!!!.
هر اتفاقی که در این دنیا به وقوع می پیوندد به دست خداست. اوست که موجودات را آفریده و امورشان را تدبیر و اداره می کند. گاه سرنوشتی که رقم می زند به زیان انسان تمام می شود و گاه به نفع اوست. از این رو اگر خوب و بدی اتفاق افتد همگی تقصیر خداست!!!.
یکی از موضوعات مورد بحث در دوران غیبت کبری، موضوع امکان ملاقات با امام زمان علیه السلام و توجه به پیامدهای مثبت و منفی این امر، به عنوان یک واقعیت مستند در طول غیبت کبری است.
دلایل و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد دیدار با امام زمان علیهالسلام ممکن است از جمله این که امام زمان نیز مانند سایر ائمه علیهمالسلام در این دنیا متولد شدند و زندگی میکنند و جسمی مادی و قابل روئیت دارند و اهمیت وجود ایشان بر روی زمین تا جایی است که زمین بدون وجود امام باقی نمیماند.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیهالسلام قَالَ: وَ اللَّهِ مَا تَرَکَ اللَّهُ أَرْضاً مُنْذُ قَبَضَ آدَمَ ع إِلَّا وَ فِیهَا إِمَامٌ یُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى عِبَاده.
امام باقر علیهالسلام فرمود: به خدا سوگند از زمانى که خدا آدم را قبض روح نمود زمینى را بدون امامى که به وسیله او به سوى خدا رهبرى شوند وانگذارد و او حجت خداست بر بندگانش و زمین بدون امامى که حجت خدا باشد بر بندگانش باقی نمیماند.
بنابراین وقتی امام زمان علیهالسلام مانند دیگر مردم یکی از ساکنین زمین است دیدار با ایشان هم ناممکن نخواهد بود.
همه می دانیم که شدیدترین دوران خفقان و سخت گیری علیه شیعیان و اهل بیت علیهم السلام در دوران امام مظلوم، حضرت زین العابدین علیه السلام بوده است به گونه ای که بعد از حادثه عاشورا همه مردم را از اطراف اهل بیت علیهم السلام پراکنده نمودند. فلذا در حدیثی که شیخ مفید نقل نموده است می خوانیم:
«ارتد الناس بعد الحسین إلا ثلاثة ...ثم إن الناس کثروا و لحقوا » (اختصاص مفید ، ص64) یعنی مردم بعد از شهادت امام حسین علیه السلام از اهل بیت علیهم السلام روی گردان شدند جز سه نفر... لکن کم کم دوباره ملحق شدند و زیاد گشتند.
علت این روی گردانی چیزی نبود جز خفقان شدید دستگاه خلافت علیه علی بن الحسین علیهما السلام و شیعیان. از این رو بود که امام زین العابدین علیه السلام به دلیل غربت و تنهایی و نداشتن و نیافتن شاگرد برای انتقال معارف الهیه بیشتر وقت خود را به عبادت و سجده و مناجات می پرداختند و از این طریق تشیع را از خطر انقراض حفظ نمودند و به این علت بود که از بین معصومین علیهم السلام فقط ایشان به «سجاد» و «زین العابدین» معروف شدند با این که همه اهل بیت علیهم السلام از بهترین عباد و زهاد و نساک بودند.
دنیای امروز کارکردهای نوینی از موسیقی را پیش روی بشر گذاشته که تأملاتی نوینی را در بررسی های فقهی می طلبد. دامنه این نوآوری ها از کارکردهای سیاسی و نمودها و سمبلهای فرهنگی کشورها شروع می شود و تا طرح موسیقی به عنوان درمان پزشکی نیز دامنه پیدامی کند....
اتفاقی که امسال در خبرگزاری ها و سایت های غربی بسیاری رقم خورد و با نام "فستیوال عاشورا" ذهن ها را به سمتی برد تا تصویر ارائه شده از مسلمانان در این رسانه ها خلاف آن چیزی که وجود دارد باشد.
رسانه ها با هر ظاهر و ساختاری که داشته باشند تصویری، صوتی، مکتوب و... قابلیت بالایی برای تصویر سازی در ذهن مخاطب دارند. تصویری که رسانه به نمایش می گذارد تأثیرگذاری بالایی دارد، به ویژه زمانی که مخاطب هدفِ آن هیچ اطلاعی از پیامی که او را نشانه گرفته نداشته باشد. وقتی ذهنی نسبت به یک موضوع هیچ برداشت و تصوری نداشته باشد با اولین تصویری که از رسانه می بیند براساس همان قضاوت می کند و باورش طبق تصویری که در ذهنش ایجاد شده شکل می گیرد. مراسم ها و آیین های خاصی که در قالب ادیان و فرهنگ های مختلف تعریف می شود از همین پیام ها می باشند که تعداد بسیاری از مردم در نقاط مختلف از آنها مطلع نیستند و از طریق رسانه ها با این مراسم ها و آیین ها آشنا می شوند. حال اگر رسانه ای که این پیام را مخابره می کند در رساندن اصل ماجرا شیطنت کند و واقعیت را طبق میل و خواسته خودش منتشر کند، آنچه که منعکس کرده خلاف آن چیزی است که وجود دارد و ذهن ها را به بیراهه می کشاند. اتفاقی که معمولا در رسانه های غربی در رابطه با مسائل مربوط به دین اسلام اتفاق می افتد.
چرا در زیارت عاشورا که این همه در مورد فضایل آن سخن است لعن و نفرین وجود دارد؟ آیا کل خاندان هایی که مورد لعن و نفرین قرار می گیرند لایق نفرین هستند آیا افرادی از این خاندان ها نبوده اند که راهشان از خاندانشان جدا باشد؟
اگر بخواهیم وقایع کربلا را از پشت عینکی خشک تماشا کنیم، تاسوعا اهمیت خاصی ندارد زیرا عمده رخدادها مربوط به روز عاشورا است و از این رو جای این سوال وجود دارد که آیا این اهمیت که ما به تاسوعا میدهیم ریشه ای معقول دارد یا خیر. در اینجا میخواهیم قدری درباره تاسوعاء به لحاظ آماده سازی برای شهادت بیندیشیم و از آن درسی برای پیمودن تشرف برای امور بگیریم.
برخی از سوالاتی که جا دارد هر شیعه عاشق اباالفضل علیه السلام از خود بپرسد این است که اگر عباس علیه السلام که دارای بصیرتی نافذ بود با وضعیت اسفبار امروز دنیای اسلام چه می کرد و چگونه عزای امام حسین علیه السلام را به پا می کرد؟ آیا دنبال قمه زنی و ترویج آن می رفت ؟!! یا به دنبال دفاع از حریم حرم و حفظ کیان اسلام و خصوصا تشیع؟!
اگر عباس علیه السلام به عنوان یک امام شناس بصیر در یک شبکه اجتماعی یا ماهواره ای ظاهر می گشت به دنبال وحدت دنیای اسلام و همدلی امت پیامبر صلی الله علیه و آله می بود یا دنبال اختلاف افکنی و توهین به مقدسات این و آن؟!!
رهبر انقلاب در طول دوران زعامت خود با ناجوانمردیهای بسیاری رو به رو بودهاند که ماجراهای دنبالهدار مرحوم منتظری میتواند از این دست تلقی شود. با این حال، ایشان هیچگاه از جاده انصاف خارج نشده و همواره احترام آقای منتظری را نگاه داشتند. «آقایان تا چیزی میشود به ما میگویند “ضد ولایت فقیه ” ضد ولایتفقیه! خدا پدرت را بیامرزد، اصلا ولایت فقیه را ما گفتیم، ما عَلَم کردیم، ما کتاب درباره اش نوشتیم، حالا ما شدیم ضد ولایت فقیه؟! یک عده بچه که اصلا وقتی که ما بودیم و این کارها را میکردیم اصلا نطفهشان هم منعقد نشده بود، حالا راه میافتند: ضد ولایت فقیه! خجالت بکشید، این چه کارهایی است؟… اینکه آمدند در شب بعد از فوت آیتالله اراکی، عدهای بچه راه انداختند در خیابان جلوی جامعه مدرسین، مثل همین الان که راه میاندازند؛ بعد هم سه چهارنفر از تهران آمدند و اصلاً (کسانی که ایشان را میگفتند) هفت هشت نفر بیشتر نبودند و به زور هفت نفر را به عنوان مرجع گفتند که ایشان را هم جزو کنند، در صورتی که ایشان در حد فتوا و مرجعیت نیست. بنابر این مرجعیت شیعه را مبتذل کردند، بچه گانه کردند، با یک عده بچه اطلاعاتی که راه انداختند! اینها مصیبتهایی است که ما در این کشور میبینیم.»
اینها تنها بخشی از سخنان ساختارشکنانه مرحوم منتظری در مراسم ۱۳ رجب است که در اوج دوران عزلت نشینیاش در سال ۱۳۷۶ ایراد شد. گرچه مرحوم منتظری در این سخنرانی اشاره مستقیمی به نام کسی نکرد اما برخی معتقدند منظور وی مستقیما با شخص رهبر انقلاب بوده است. البته این تنها تحرک مرحوم منتظری علیه حضرت آیتالله خامنهای نبوده و مسبوق به سابقه فراوانی است؛ چه آنکه وی بارها عدم کفایت علمی و دینی رهبر انقلاب و نامشروع بودن انتخاب ایشان به عنوان رهبری را مدعی شده بود.
یکی از روش های یاری حضرت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اقامه عزای امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا است. سوگواری برای مصیبت سالار شهیدان به این معناست که شیعیان در انتظار منتقم خون حسین(علیه السلام) هستند و از دیدگاه شیعه واقعه کربلا هنوز به تمامی سپری نشده است.
در این عصر صاحب این مصیبت عظیم کسی جز وجود مبارک حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیست و حضور در مجلس عزای ایشان و همراهی با او در گریه و حزن نوعی یاری نمودن ایشان است.
در این باره روایت شده است که حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) در کربلا به اصحاب خود فرمودند:
«جدّ بزرگوارم(صلوات الله علیه و آله) به من خبر دادند که فرزندم حسین در زمین کربلا در حالی که بی کس و تنها و تشنه باشد شهید خواهد شد، هر کس او را یاری کند مرا یاری کرده است و فرزند او حضرت قائم(علیه السلام) را یاری کرده است.» [1]