"مذاکرات هستهای" این روزها نقل هر محفلی است. از تاکسی تا سوپر مارکت، مهمانیهای افطاری و گعدههای دوستانه و..... همه از مذکرات و تاثیرش بر اقتصاد، سیاست و زندگی مردم و حتی تاثیرش در ملایمتر کردن شیب افزایش قیمتها سخن میگویند. شاید تا قبل از این خودمان هم باور نمیکردیم این تعداد کارشناس مسائل هستهای در کشور داشته باشیم. این یک روی سکه مذاکرات است. روی دیگر سکه آنجایی که هر کسی از ظن خود یار میشود و نخبگان و سیاست مداران و جناحها را در بر میگیرد. عدهای و طیفی نتیجه مذاکرات را قبل از حصول نتیجه نهایی و هر چه باشد ننگین میدانند و عدهای پیشاپیش به فکر برپایی جشن خیابانی هستند. عدهای از هر تریبونی برای محکوم کردن و خائن خواندن مذاکرهکنندگان استفاده میکنند و عدهای از هر مقاله و یادداشت و نامهای به عنوان فرصتی برای حمایت از این روند استفاده میکنند ولی نکته کلیدی و آنچه اهمیت دارد حرکت بر روی محور منافع ملی با تاکید بر حفظ حداکثری آن است.
شاید از تفاوتهای بارز ما با سایر طرفهای مذاکرهکننده این باشد که در کشور آنها از هر طرف صدایی به گوش نمیرسد. آنها شاید در شکل ظاهری موضوع، متفاوت اظهارنظر کنند اما برنامهشان از قبل مشخص است. آنها براساس اهداف مشخصی که همه باید بر حول آن متحد باشند و بر اساس آن عمل کنند، رفتار میکنند اما ما نقطه مقابل آنها هستیم و حتی برخی از موافقان و مخالفان پا را فراتر گذاشته و جلوتر از سکاندار انقلاب حرکت میکنند.
به عنوان مثال درست در زمانی که رییس دولت میگوید امام حسن (ع) به ما یاد دادند که باید به مصلحت امت و خواست مردم و جامعه توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم گرفت، عدهای خبر از صدور دستور برای منع پرداختن به موضوع صلح امام حسن در رسانه ملی میدهند و این یعنی رسانه رسمی کشور در تناقض با سیاستی که دولت در حال پیگیری است حرکت میکند و البته از این دست رفتارها بسیار زیاد وجود دارد.
اما نکته کلیدی که نباید از نظر دور داشت اینکه همه ما باید استراتژیک رفتار کردن را یاد بگیریم. نه اینکه منتقدان یا حتی موافقان استراتژیک نیستند اما مساله اصلی این است که در این روزهایی که تیمی از ایران در مقابل چند قدرت دنیا در حال جدل برای بازپسگیری حقوق مسلمی است که سالها این کشورها آنها را از ایران دریغ کردهاند، رفتار صحیح این است که متحد بوده و کمی از بالا به مساله بنگریم.
براساس فرمایش مقام معظم رهبری که چندی پیش بر آن تاکید کردهاند: «یکی از چالشها چالشهای درونی خود ما است: ساده و سطحی نگریستن به مسئله؛ به برخی از کارهایی که میکنیم، دل خوش کنیم و عمق مسئله را درنیابیم.»
ایشان تاکید کردهاند: «در مورد منتقدین ؛ بنده با انتقاد مخالف نیستم، عیبی ندارد، انتقاد لازم است و کمککننده است، منتها این را همه توجّه داشته باشند که انتقادکردن آسانتر از عملکردن است. عیبهای طرف مقابل را در آن عرصهای که قرار دارد، ما راحت میبینیم، درحالیکه خطرات او، دشواریهای او، نگرانیهای او، مشکلات او را انسان نمیبیند. مثل این است که شما کنار یک استخری ایستادهاید، دارید تماشا میکنید؛ یکنفر هم رفته است روی ارتفاع، از دهمتری میخواهد شیرجه بزند. خب، شیرجه میزند، شما که اینجا کنار استخر ایستادهاید، میگویید هان! این پایش خم شد، زانویش خم شد؛ این یک اشکال. بله، این اشکال است امّا شما زحمت بکشید از این دایو بروید بالا، سرِ آن دهمتری به آب یک نگاهی بکنید، آنوقت قضاوت بکنید! انتقادکردن آسان است. [البتّه] این حرف من مانع از انتقاد نشود؛ انتقاد بکنید لکن توجّه داشته باشید که انتقادها با لحاظِ این معنا باشد که آن طرف مقابل بعضی از عیوبی را که ما در انتقادمان ذکر میکنیم ممکن است میدانند، [امّا] خب به این نتیجه رسیدهاند یا ضرورتها آنها را به اینجا کشانده یا به هر دلیل دیگری. البتّه بنده نمیخواهم بگویم اینها معصومند؛ نه، معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یکجاهایی در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، امّا مهم این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم».
براین اساس و اینکه در حال گذار از یکی دیگر از گردنه های حساس نظام و انقلاب هستیم، بهتر است کمی واحدتر باشیم و با رفتارمان آب به آسیاب دشمن نریزیم. این روزها بهتر است فضا را برای کسانی که وارد میدان مذاکره شدهاند سختتر نکنیم و آرزوی همه ما رسیدن به دستاوردی باشد که با حفظ حقوق و منافع ملیمان پاسداری از خون شهدا را در پی داشته باشد و مردم ایران را در عرصهبین المللی سربلند گرداند.