وب نوشت

وب نوشت

تا به حال به اینکه زمان مرگتان کی  و چه روزی است فکر کرده اید؟ به نتیجه ای هم رسیده اید؟ اصلا تا به حال به موضوع مرگ فکر کرده اید یا همیشه تا این موضوع میاید که ذهن شما را درگیر کند، یا یک سری اتفاقاتی می افتد که شما را به فکر کردن پیرامون آن وادار کند ازش فرار کرده اید و با حدیث نفس یا با صدای بلند گفته اید: من و مرگ؟!! من خیلی جوانم! مرگ مال آدم هایی است که سن و سالی از آنها گذشته، با انواع بیماری ها از چربی خون و فشار و ... دست و پنجه نرم می کنند!! انگار آیات قرآن و وعده ها و کلام خالق مهربانمان که ما را خلق کرده است را فراموش کرده ایم؛ او در مورد مرگ و گرفتن جان آدم ها هیچ قید و فاکتوری را ذکر نکرده است؛ نگفته اگر هنوز سنتان کم است مرگ با شما کاری ندارد ، نگفته مسن ها مراقب مردن باشند، این ها هیچ کدام حرف خدای متعال نیست و همه و همه باور های اشتباه من و شمایی است که مرگ را از خودمان دور می بینیم .... او فقط یک چیز گفته و آن اینکه : مَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ (17، شوری) شاید زیباترین و حکیمانه ترین جمله ای که می تواند انسان را به مرگ متمرکز کند و  آدمی را به وسیله این موضوع تنبهی دهد تا در رفتارهایشان تجدید نظری داشته باشند همین است؛ و چه میدانی، شاید لحظه (قیامت) نزدیک باشد.

همین که بدانیم مرگ و مردن برای همه هست و پیر و جوان ندارد، خیلی چیزها را می تواند تغییر دهد؛

من اگر بدانم دیر یا زود رفتنی هستم، برایم چسبیدن به این دنیا آن هم دو دستی و تلاش برای به دست آوردنش به هر قیمتی لذت بخش نخواهد بود، دیگه با هر رفتاری ناراحت نمی شوم و از کسی توقعی ندارم ... در زندگی کار و تلاش می کنم ولی حرصی برایش نمی زنم ....

بین مردم زندگی می کنم ولی ظلم کردن به آنها را از برنامه ی زندگیم حذف می کنم ... شادی های مردم را می بینم اما حسادت نمی کنم بلکه از صمیم قلب برایشان بهترین ها را آرزو می کنم ....

خلاصه اینکه فکر و یاد مرگ ، بر خلاف نظر اکثریت مردم که از آن ترس و وحشت دارند، حال آدم را خوب می کند و به عبارتی  آدم را انسان می کند و به او تذکر می دهد.

خدا رحمت کند پدر بزرگم همیشه می گفت: بابا جون چه خوبه ماها آدم به دنیا بیاییم و انسان از دنیا برویم. 

نکته این جا است که برای انسان شدن باید تلاش کرد و این تلاش باید ادامه دار باشد.

یادمان باشد که آدم ها تا دم رفتن، خوب شدنشون واسه خدا عزیزه و نباید هیچ وقت از انسان شدن و خوب شدن ناامید شوند ...

باید در این بین به چند نکته توجه کنیم؛ فراموش نشود که این مدت معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز طول بکشد و زمانش اصلاً معلوم نیست. هیچ کسی حتی بزرگترین متخصصان عالم چه داخل کشور و چه در کشورهای پیشرفته نمی توانند کاری بکنند امر مردن و رفتن ما منتفی شود. خلاصه اینکه همه رفتنی هستیم؛ اما زمانش معلوم نیست!!

کلام را با سخنی از امیر مومنان علی علیه السلام  که خطاب به فرزندشان می فرمایند به پایان می برم:
پسرم، بدان تو برای آخرت آفریـده شده ای نه دنیا، برای رفتـن از دنیا، نه پایـدار ماندن در آن، برای مرگ، نه زندگی جاودانـه در دنیـا، که هر لحظه ممکن است از دنیـا کـوچ کنی، و به  آخرت در آیی و تو شکـار مرگی هستی که فرار کننده آن نجاتی ندارد، و هر که را بجوید به آن می رسد، و سرانجام او را می گیرد. 

پس، از مرگ بترس ! نکند زمانی سراغ تو را گیرد که در حال گناه یا در انتظار توبه کردن باشی و مرگ مهلت ندهد و بین تو و توبه فاصله اندازد، که در این حال خود را تباه کرده ای.

محمد رضا باب الخانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی