وب نوشت

وب نوشت

هر چیز که ساخته دست انسان باشد نشانه های از او را نیز در خود دارد یا به شکل نهادین یا به شکل نمادین. مثلا اتومبیل یا دوچرخه می تواند ادامه پای انسان باشد و راه رفتن و دویدنش یا دوربین ادامه چشم و بینایی یا ضبط صوت و بلندگو ادامه گوش و شنوایی. گویی آدمی با اختراع هر چیزمصنوعی بخشی از ماهیت و هویت خویش را در آن دمیده و تجسم می بخشد. با این حال گاهی آدمی چنان اسیر دست مصنوعات خویش شده که دچار استحاله و ازخودبیگانگی می شود و ماهیت انسانی خویش را در هویت مصنوعی اختراعاتش گم می کند. کافیست به نسبت بین انسان و اشیاء و انسان و مصنوعاتی که خلق کرده دقت کنید تا متوجه این واقعیت تلخ شوید که گاهی آدمی به اسارت ساخته های دست خویش شده و ابزارها بر اخلاق ها حاکم می شود و سلطه می یابد. مثلاوابستگی ای که برخی به تلفن همراه خود دارند به همسریا فرزندان خود ندارند! بدون آن جایی نمی روند اگر آن را در جایی،جا بگذارند بهم میریزند! همیشه باید در دستشان یا کناردستشان باشد! همواره شارژش می کنند! صفحه اش را برق می اندازند، راه به راه قاب و جلدش را عوض می کنند! گوششان به زنگ و پیامهایش تیز است، مدام در حال تعامل با آن هستند و هر از چندگاهی حافظه و ظرفیت و امکانات نرم افزاریش را ارتقاء می دهند! گوششان جز به گوشیشان به چیزی بدهکار نیست! این تلفن نیست که همراه است صاحب تلفن است که با آن خوب همراهی می کند. همین همکاری اگر با همسرشان صورت می گرفت قصعا الان موبایلشان،همراه دوم بود! ولی انگار همراهی که دل ندارد، همراه اول می شود!

جالب است گاهی برخی در شوخی ها و لطیفه های خود،ضمیر ناخوداگاه فردی و گاه اجتماعی این دوره زمان به قول بزرگی لال پرست را برملاء کرده و لو می روند مثلا می گویند زن مصنوعی یا رباط بهتر از زن واقعی است چون خواسته ای ندارد، اعتراضی نمی کند، غر نمی زند و ... دلیل عقل پسندشان هم این است که آنها قلب و احساس ندارند و راحت تر می توان با آنها زندگی کرد.

این در حالی است که فاصله های که اکنون در بین برخی زن و شوهرها به وجود آمده از عاطفه ها نیست که برعکس از کم رنگ شدن عاطفه هاست. زندگی بدون عشق و احساس یک کنشمندی مکانیکی است،روح ندارد،ماشینی است و اگر همین احساس و عواطفی که گاه دردسر ساز می شود ،گاه اوقات آدمی را تلخ می کند،گاه او را عصبی و پرخاشگر می کند اگر نبود زندگی شیرین نمی شد نه اینکه بخواهیم این مثل دعوا نمک زندگی هست را تمثیل کنیم که موضوع بر سر این است که آدمی در کشمکش همین احساسات و عواطف متضاد است که ادمی است و آدمیت می یابد. اساسا جهان و هرگونه کنش انسانی حاصل جمع اضداد است و اگر تاریکی نبود،روشنایی دیده نمی شد.

متاسفانه ابزارها و تکنولوژی های نوین ارتباطی که قرار بود روابط و مناسبات انسانی را تسهیل کند اکنون خود به یک معضل و مانع بزرگ در مسیر روابط انسانی قرار گرفته و در مواقعی متعددی به روابط سلم عاطفی/ انسانی لطمه زده است. فارغ از آسیب های خانوادگی عاطفی که به واسطه ایجاد رابطه های خارج از خانواده و چارچوب اخلاق در سطح جامعه شکل گرفته که می توان به آن روابط ناسالم گفت استفاده و بهره گیری نادرست از این تکنولوژی ها بدون مسائل غیراخلاقی نیز دارد به روابط شخصی و عاطفی برخی زوج ها ضربه می زند.

گاهی وابستگی و دلبستگی که برخی به گوشی همراه یا تبلت و لب تاب خود دارند به همسر خویش ندارند. در واقع به جای استفاده عقلی/منطقی از این ابزار به آن علقه عاطفی پیدا کرده و به واسطه افراط در استفاده از آنها، تن به یک نوع اعتیاد مجازی مخرب می دهند که دود آن قطعا به چشم خودشان و خانواده شان خواهد رفت. مثلا طرف ساعتها به چت کردن یا اس ام اس زدن با دوست و همکارش می پردازد اما حوصله چند دقیقه صحبت کردن و تعامل با همسرش را ندارد. گاه تا نیمه های شب که همسرش خواب است در گروه های وایبری یا در فیس بوک و ایسنتا مشغول گردش مجازیست اما حوصله رفتن به یک پارک یا سینما و رستوران را با همسر و بچه اش ندارد.

البته این مساله جنسیت بردار نیست و هر دو جنس زن و مرد با آن درگیرند. گاهی تعامل های مجازی با جنس مخالف حتی بدون هیچ غرض و مرضی میل عاطفی به همصحبتی و همزبانی با همسر را کمرنگ کرده و به تدریج یک نوع سردی و حتی طلاق خاموش را در خانواده به وجود میاورد. ساعت ها با یک شی و ابزار بی احساس و عاطفه دم خور می شود اما دریغ از توجه و محبت لازم به همسر.

شاید این نکته قابل تذکر باشد که مثلا موبایلهای جدید به دلیل امکاناتی که دارد مثلا پخش موسیقی یا استفاده از شکلک های که نماد احساسات آدمی است از یک شی بی احساس به ابزاری واجد حس بدل شد و همین دلیلی است بر الفت آدمی با تکنولوژی های ارتباطی اما واقعیت این است که همه این امکانات و تمهیدات مجازی و تصنعی اند و هیچ ابزار ارتباطی نمی تواند جایگزین رابطه چهره به چهره و انسانی شود. متاسفانه ابزارهای مثل موبابل امروز به وسیله ای برای پرکردن خلا های عاطفی انها بدل شده تا از تنهایی بگریزند یا آن را تحمل کنند اما واقعیت این است که همه این تصورات، باطل و فریب دهنده است و هیچ چیز هیچ ابزاری هیچ تکنولوژی وتکنیک وتمهیدی نمی تواند جایگزین روابط انسانی شود. آنکه همراه اول و آخر آدمی است همسر و شریک زندگی اوست و با همراه اول و هر همراه تکنولوژیکی دیگری، تنهایی انسان پر نمی شود. استفاده ناآگاهانه و از سر عادت از این ابزارها،برای پر کردن خلاء احساس تنهایی نیست که خود مسبب ایجاد احساس تنهایی است.همراهی که دل نداشته باشد همراه نیست چه بسا موجب گمراهیست. همسر تنها همراهی است که هم همدست آدمی است و هم همپای او. هیچ چیز جز عشق،سرمشق عواطف بشری نیست.

 

محمد رضا باب الخانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی