وب نوشت

وب نوشت

۴۴ مطلب با موضوع «تاریخ و سیره معصومین(ع)» ثبت شده است

هشام بن حکم از اصحاب دانا و باوفای ائمه علیهم السلام است. کتاب «تحف العقول»، حاوی گفتار مفصلی از امام کاظم علیه السلام است که برای هشام ایراد شده است. در اینجا می‌خواهیم به بازخوانی و تفکر درباره چند جمله از آن توصیه‌های گرانقدر که به حکمت مربوط می‌شود، بپردازیم.

محمد رضا باب الخانی

"زینب" را به معنای "زین أب" یعنی زینت پدر دانسته‌اند؛ از این رو بی ‌مناسبت نیست که در زندگی حضرت زینب علیهاالسلام به دنبال این صفت بگردیم، ‌چه اینکه افراد این خاندان به بهترین وجهی نماینده اسم زیبای خود هستند. از اینرو عبارت "ما رأیت الا جمیلا" را به عنوان راهگشای خود در شناسایی حضرت زینب علیهاالسلام انتخاب کرده‌ایم.

محمد رضا باب الخانی

همچنان که در بخش اول این مقاله گذشت، پس از قتل عثمان مردم گرد امام علی علیه السلام جمع شدند تا با او بیعت کنند. حضرت در اولین صحبتی که با مردم در مورد مساله پذیرش خلافت داشتند به نکات در خور تامل و قابل توجهی اشاره فرمودند: دعونی و التمسوا غیری... مرا رها کنید و سراغ شخص دیگری بروید زیرا در صورتی که با من بیعت کنید، باید به استقبال فتنه های سختی بروید، فتنه هایی که تمام فضای جامعه را غبار آلود می کند به گونه ای که بسیاری از دل ها متزلزل می شود و شک و شبهه همه را فرا می گیرد. در جامعه شما، چهره افق حقیقت را ابرهای تیره فساد گرفته است و راه مستقیم حق، ناشناس مانده است، به این دلیل که 25 سال است که سیره رسول الله صلی الله علیه و آله را فراموش کرده اید. من وزیر و مشاورتان باشم بهتر از آن است که امیر و رهبرتان گردم. اگر من امیر شما بشوم، شما را به زحمت می اندازم و مسئولیت های بزرگ بر دوش شما قرار می دهم پس من را واگذارید و در این راه پرمخاطره قدم ننهید! برای به دست آوردن یک فهم دقیق از بیانات حضرت، باید ذهنیت و فضای حاکم بر مردم جامعه اسلامی مورد مخاطب امیرالمومنین علیه السلام روشن شود. بهترین راه برای وصول به این مطلوب مطالعه و بازنگری حوادث و اتفاقات متن جامعه آن دوران است.

محمد رضا باب الخانی

در میان القاب متعددی که برای هر یک از معصومین علیهم السلام ذکر شده است «امیر المومنین» از القاب خاص حضرت علی(علیه السلام) است؛‌ به گونه ای که در روایات وارده از سوی معصومین (علیهم السلام) انتساب این لقب نه تنها به غیر معصوم بلکه به معصومین(علیه السلام)  غیر امام علی(علیه السلام) نیز نهی شده است. در روایتی منقول از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِی إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الدِّینَوَرِیُّ عَنْ عُمَرَ بْنِ زَاهِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقَائِمِ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُوْمِنِینَ قَالَ لَا ذَاکَ اسْمٌ سَمَّى اللَّهُ بِهِ أَمِیرَ الْمُوْمِنِینَ ع لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا یَتَسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلَّا کَافِر  ...؛ (کافی، محمد بن یعقوب الکلینی، ج1، ص411، ح2) عمر بن زاهر گوید: مردى از امام صادق (علیه السلام) پرسید که به امام قائم به عنوان امیر مومنان سلام می کنند؟ ایشان فرمودند: نه، آن نام را خدا مخصوص امیر المومنین (على بن ابى طالب) علیه السلام نموده، پیش از او کسى بدان نام، نامیده نشده و بعد از او هم جز کافر آن نام را بر خود نبندد...». هر چند در طول تاریخ عده ای در تلاش بودند تا با به کار بردن لقب "امیرالمومنین" در مورد اشخاص دیگر آن را از انحصار حضرت علی (علیه السلام) خارج سازند اما به جهت آن که برگزیدن این لقب برای حضرت؛ امری الهی به شمار می آمد در دستیابی به غرض خود ناکام ماندند.

محمد رضا باب الخانی

بر اساس گزارشات تاریخی،‌ عثمان در حادثه ای فتنه انگیز به قتل رسید و پس از وی، مردم عراق با امام علی علیه السلام بیعت کردند ولی معاویه و به تبع او مردم شام، از همان ابتدا با اعلام عدم مشروعیت حکومت حضرت، از بیعت با ایشان سر باز زدند. حکومت معاویه استمرار یافت و به مدت 40 سال بر مردم شامات حکمرانی کرد، در مواجهه با امام علی علیه السلام در جنگ صفین شکست نخورد و امام حسن علیه السلام را وادار به قبول صلح کرد. ولی مردمی که تحت زعامت حضرت علی علیه السلام بودند، بیشتر از 5 سال، نتوانستند ایشان را تحمل کنند. اما چرا؟ چرا عدالت بر ذائقه ها آنقدر تلخ می آید که تاب تحمل آن را جز برای برهه ای کوتاه ندارند؟ چرا معاویه در استمرار بخشیدن به حکومت خود از امیرالمومنین علیه السلام تواناتر بود؟ نگاهی دقیق به متن جامعه ای که امیرالمومنین علیه السلام و معاویه در آن زندگی می کردند پرده از بسیاری از حقایق برخواهد داشت و پاسخ انبوهی از سوالات را روشن خواهد نمود.

محمد رضا باب الخانی

ائمه اطهار علیهم السلام حاوی علوم و اسرار نبوت بوده‌اند، اما بر اثر نبودن افرادی که شایستگی لازم را برای شنیدن و عمل کردن داشته باشند، از بسیاری از بیانات صرف نظر می کردند و نیز بسیاری از گفته هایشان در طول تاریخ از دست رفته است. همین جملات اندکی که از ایشان به یادگار مانده است، گویای عظمت فکری آنان است. در اینجا می‌خواهیم درباره یکی از بیانات پرمغزی که از امام جواد علیه السلام برای ما به یادگار مانده است، بیشتر بیندیشیم. شایسته ذکر است که این بیانات از امیرالمومنین علیه السلام نیز نقل شده است: "لَا تُعَاجِلُوا الْأَمْرَ قَبْلَ بُلُوغِهِ فَتَنْدَمُوا وَ لَا یَطُولَنَّ عَلَیْکُمُ الْأَمَدُ فَتَقْسُوَ قُلُوبُکُمْ " امام جواد علیه السلام در این فرمایش ما را هم از عجله نهی کرده‌اند و هم از دور انگاری.

محمد رضا باب الخانی

زندگانی امام جواد علیه السلام، سرشار از برکاتی برای عالم اسلام بوده است. «زندگى کوتاه این بنده شایسته خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانى به رهبرى امت اسلام منصوب شد و در سال هایی کوتاه، جهادى فشرده، با دشمن خدا کرد به طورى که در سن بیست و پنج سالگى یعنى هنوز در جوانى، وجودش براى دشمنان خدا غیرقابلِ تحمل شد و او را با زهر شهید کردند.» وجود آن حضرت از ولادت تا شهادت، سراسر مبارزه با انحراف ها و نمایاندن راه مستقیم به مردم بود. تاثیر ولادت ایشان بر مقابله با جریان واقفیه را می توان از جمله این موارد دانست. از سوی دیگر رسیدن به منصب امامت در نوجوانی و تداوم دادن به شبکه وکالت در تمامی نقاط جهان اسلام – که توسط جد ایشان امام موسی کاظم علیه السلام تشکیل شده بود- دو مسئله ای بود که شیعیان را برای پذیرش امامت آخرین حجت خدا آماده نموده، راهنمای روشنی برای یافتن راه مستقیم بود. علاوه بر این، مناظرات این امام نوجوان در برهه های مختلف زندگی خود با بزرگان اهل سنت، و اثبات برتری بر آنان در زمره اتفاقاتی به شمار می رود که حقانیت شیعه را به اثبات می رساند. تا جایی که می توان یکی از علل قتل ایشان توسط معتصم را، همین مناظرات دانست.

محمد رضا باب الخانی

از جمله دلایل روشنی که از عمق و گستره نفوذ ائمه علیهم السلام در محیط جامعه پیرامونی شان حکایت می کند، شدت عمل و تحمیل فشارها و تضییقات شدیدی بود که توسط حکام جور بر حضرات معصومین علیهم السلام اعمال می شد. این فشارها در زمان امامین عسکریین علیهماالسلام و خصوصا در برهه امامت امام حسن عسکری علیه السلام به اوج خود رسید و همین شرایط بحرانی بود که ائمه علیهم السلام را واداشت تا ابزاری جدید برای برقراری ارتباط با پیروان خود جستجو کنند. ابزاری به نام " شبکه ارتباطی وکالت".

محمد رضا باب الخانی

در سال 57 هجرت، در مدینه فرزندی به دنیا آمد که جدش نام "محمد" را برای او از قبل برده بود و حتی خصوصیت و ویژگی خاص او را به جابر فرموده بودند: «که امید است زنده باشی تا فرزندی از فرزندان من را درک کنی که نامش محمد است و علم دین را به خوبی بشکافد: یبقر العلم بقرا» شخصیتی که هیچگاه در زندگی خطا و اشتباهی ندارد و مصداق خلیفة الله و معدن کمالات است و بالخصوص در بلندای علم قرار گرفته است قطعا شیوه و مسیری که در زندگی انتخاب می کند راهگشا و هدایتگر برای مشتاقین کمال و سعادتمندی است.

محمد رضا باب الخانی

یکی از شئونی که هر فرد عادی و مخصوصا هر رهبر اجتماعی دارا می‌باشد، اسرار اوست و حفظ اسرار برای کسانی که امین دانسته شده اند از امور واجب می‌باشد. رازداری دامنه‌ای بسیار وسیع دارد و به امور خانه و روابط همسران نیز مربوط می‌شود. در اینجا می‌خواهیم با ذکر یکی از وقایع زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که به صدیقه طاهره سلام الله علیها مربوط می‌شود، قدری در این باره بیشتر تأمل کنیم.

محمد رضا باب الخانی