وب نوشت

وب نوشت

۴۴ مطلب با موضوع «تاریخ و سیره معصومین(ع)» ثبت شده است

«باقر» به معنای شکافنده می ‌باشد و این لقب به وسیله حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر حضرت باقر علیه السلام گذاشته شده است. در اینجا می ‌خواهیم با استفاده از این قضیه به یک اصل کلی در سخنگویی اشاره کنیم که به برکت وجود امام باقر علیه السلام از رسول خدا آموخته ‌ایم که صلوات خدا بر او باد.

محمد رضا باب الخانی

سیره ی معصومین علیهم السلام بهترین الگوی اخلاقی برای ماست. ایشان تبلور فضایل اخلاقی و کرامات بوده اند و نمونه های منسجم انسان کامل، خلفای الهی در عالم خاکی، واسطه های فیض ربوبی، سرچشمه های معرفت و شناخت الهی هستند. امام باقر علیه السلام، پنجمین ستاره درخشان از سلسله پاک و نورانی امامت؛ تجسمی از ارزشهای والای انسانی و کمالات اخلاقی بودند و همه لحظه ‌های زندگی درخشانشان، درسهای بزرگ انسانی را الهام می ‌بخشید. ایشان در همه ابعاد شخصیتی یک الگوی کامل هستند، و لقب ایشان که به آن شهره هستند، گواهی است، بر مرتبه والای علمی آن حضرت؛ "باقر العلوم" به معنای شکافنده دانشها.

محمد رضا باب الخانی

علی جان! تو را به خدا دست از این شتر و آبیاریِ باغ بردار. لحظه ای گوش کن ببین چه می گوییم. از طرف سعد بن معاذ پیغامی داریم. دست از کار برداشتم و دستی بر عرق های پیشانی ام کشیدم و نگاهی به عمر و ابابکر انداختم. خوب؟ علی جان خدا را شکر که نفسی تازه کردی. ساعتی است داریم صدایت می زنیم. آن روز آن دو با جمعی، از من خواستند که خودم را به منزل رسول خدا برسانم. گفتند که هر کسی به خواستگاری فاطمه می رود، رسول خاتم به او جواب رد می دهد. گفتند که پیامبر در جواب معترضان می گوید: فاطمه منتظر امر آسمان است! گفتند به گمانمان رسول خدا، روی تو نظر دارد. پس سری به ایشان بزن. اشک در چشمانم حلقه زد. و گفتم: بله من به فاطمه بنت رسول الله عنایت داشتم! آن روز، رسول الله منزل ام سلمه بودند. خودم را به منزل رسول الله رساندم. و وقتی در زدم صدای رسول خدا بلند شد که یا ام سلمه! برخیز و در را باز کن. کسی پشت در است که خدا و پیامبرش او را دوست دارند. و شنیدم که ام سلمه با شوق فراوان به سمت در دوید تا حدی نزدیک بود زمین بخورد و گویی می خواست زودتر آدم پشت در خانه را بشناسد. گوشه ای برای خجالت و شرم پیدا کردم و نشستم. توانی برای باز کردن صحبت نبود. رسول الله عاقبت با لبخندی معنادار فرمود: علی جان! گویا با من کاری داشتی!

محمد رضا باب الخانی

امام جواد علیه السلام در دوره کوتاه امامتشان توانست تشیع را به عنوان یک مکتب قدرتمند فکری در جهان اسلام معرفی نماید، به گونه ای که حادثه شهادت ایشان نیز به دلیل حسادت و کینه ورزی علمای درباری بود که در جلسات مناظره علمی، مغلوب تبحر ایشان شدند. عقیده به عصمت امام یکى از مفاهیم گوهرى در گفتمان امامت را تشکیل مى ‏دهد. شیعه بر این باور است که امامان علیهم السلام، رازگاه علم خدا و مفسران وحى هستند، از خطا و لغزش معصومند و خداوند پلیدى را از آنان زدوده و تطهیرشان کرده‏ است‏.

محمد رضا باب الخانی

در آمارها تعداد شیعیان را چند صد میلیون نفر برآورد کرده ‌اند. بسیاری از مردم نیز خود را شیعه و دیگران را غیرشیعه می- ‌دانند؛ اما باید دید ملاک این تقسیم بندی به شیعه و غیرشیعه چیست؟ اگر به ماهیت این تقسیم بندی‌ ها دقت کنیم درمی ‌یابیم که ملاک اصلی در شیعه بودن در عبارتهایی "من شیعه ام"، باور و اعتقاد به عصمت و سرپرستی امام علی و فرزندان معصومش علیهم السلام و به صورت ویژه اعتقاد به این مورد که امامت امیرالمومنین نص صریح از طرف خداوند می‌ باشد. به عبارت دیگر کسانی که اینگونه می ‌اندیشند، شیعه را یک مسأله اعتقادی می ‌دانند که مربوط به طرز فکر و اندیشه است و به رفتار و عمل ربطی ندارد. حقیقت آن است که ائمه اطهار علیهم السلام به ما آموخته‌اند که شیعه بودن مفهومی بسیار گسترده‌ تر از "باور زبانی" به ولایت امام علی و اولاد معصومش علیهم السلام است؛ بلکه شیعه یک مسأله بسیار عمیق و اصیل است که علاوه بر باورها و طرز فکر، در رفتار و اعمال شیعیان حضور دارد. بی جهت نیست که عبادت، امانتداری، راستگویی، خوش خلقی، خوب همسایه داری همه جزو نشانه های شیعه می ‌باشد.

محمد رضا باب الخانی

«فزتُ و ربّ الکعبة...»
با ناله‌ ی امیر مومنان علی علیه السلام، نماز صبح مسجد کوفه به هم ریخت. زهرِ شمشیر به سرعت، در سرِ حضرت جا باز کرد. امام علیه ‌السلام همان طور که روی زمین افتاده بود؛ کمربند خود را باز فرمود و به سر بست. اما باز هم خون از لا به ‌لای کمربند بیرون ‌زد و صورت آن حضرت را کربلاگونه کرد! لب‌های مبارکش دائماً حرکت می ‌کرد: «هذا ما وعدنی الله و رسوله: این همان وعده‌ایست که خدا و پیامبرش به من داده بودند.» مردم نماز را نیمه کاره رها کردند و به سمت امام دویدند. عبای حضرت را به فرق شکافته بستند و حضرت را به وسط مسجد آوردند. حال حضرت بسیار سنگین بود: «آیا نگفته بودم که این محاسن به زودی به خون سرم رنگین خواهد شد؟!» امام حسن و امام حسین علیهماالسلام سراسیمه وارد مسجد شدند و خود را به پدر رساندند و خدا می ‌داند که در این مسیر کوتاه تا مسجد، به این دو نور الهی چه گذشت.

محمد رضا باب الخانی

در ماه مهمانی خدا که تمام مقدمات بندگی فراهم و مهیاست عطر کریم آل الله فضای مهمانی را معطر و روح افزا کرده است. آن زمان که ماه به نیمه می رسد سایه پر مهر خود را بر سر بندگان پهن می کند و یکی از اهل کساء عطر دل انگیزش را از بهترین پدر و مادر دنیا در جهان پر می کند و چشمان جهانیان را به قدومش روشن می کند. نوری که در نام نهادنش خدای جلّ و اعلی پیش قدم می شود و جبرییل نام «حسن» را ابلاغ می کند. در دامان اولیاء الهی و تحت تربیت خداوند رشد و نمو کرد تا آنجا که خودشان فرمودند: «ادبنا الله تعالی» ما تربیت شده خداوند هستیم و نبی مکرم اسلام  صلی الله علیه و آله که خود اسوه و مقتدای خلق می باشد می فرمایند: «تو در سیرت و صورت همانند من هستی». امام حسن علیه السلام در کودکی سخنان رسول خدا را در مجالس می شنید و برای مادر گرانقدر خود در منزل بازگو می- کردند. روزی امیر مومنان علیه السلام در خانه پنهان شد تا توانایی بیان فرزند خود را نظاره گر باشد. هنگام نقل که رسید زهرای مرضیه سلام الله علیها مشاهده کرد که فرزندش به لکنت افتاده و مانند روزهای قبل که با بیان شیوا مطالب را نقل می کرد نیست. علت را از ایشان جویا شد که در جواب، حضرت فرمودند: مادرم تعجب نکن که چون شخص بزرگی سخنان مرا می شنود و همین موجب شده تا کلامم همراه با لکتت باشد. پس امام علی علیه السلام آمدند و او را بوسیدند.

محمد رضا باب الخانی

مسأله پذیرش صلح امری بود که پیشوای دوم معصوم، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام هیچ گریزی از آن نداشت. در مقابل این رفتارِ امام علیه السلام، موضع گیری های متفاوتی به وجود آمد. در این میان عده ای از یارانِ ایشان، او را متهم به کوتاهی در امر خلافت و واگذاری آن به معاویه می کنند. اما شواهد تاریخی گواهی بر بطلان این نظر می دهد. چرا که رفتار امام علیه السلام در برهه های گوناگون زندگی خود، گواه بر شجاعت آن امام همام است.

محمد رضا باب الخانی

اهمیت صبر برای مومن در مسیر زندگی ایمانی خود به قدری است که در روایات متعدد از آن به منزله "رأس" (سر) برای ایمان تعبیر شده است یعنی همان گونه که بدن، بدون سر از بین می رود، ایمانِ بدون صبر هم از بین می رود و فاسد می شود. یکی از بهترین شیوه های تربیتی که در جای جای قرآن و روایات از آن استفاده شده است، ارائه و معرفی الگو و اسوه به مردم است. حضرت امیر المومنین علیه السلام در بخشی از خطبه 160 نهج البلاغه می فرمایند: «شما باید روش پیامبر پاک و مطهر -صلّى اللّه علیه و آله- را پیروى کنید، زیرا در وجود آن حضرت براى کسى که بخواهد سرمشق بگیرد و یا به تکیه گاهى نسبت داشته باشد سرمشق موجود است.» در این مجال کوتاه، برآنیم تا با نگاهی اجمالی به سیره رسول مکرّم اسلام، به زوایایی اندک از صبر و استقامت این اسوه بی نظیر پی ببریم. همچنان که در بخش اول این مقاله گذشت، به بیان روایتی از امام صادق علیه السلام درباره توصیف منزلگاه های صبر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله پرداخته شد و اینک ادامه همان روایت به نظر خوانندگان محترم خواهد رسید.

محمد رضا باب الخانی

اوج قدرت تاکتیکی و شکل مبارزه با کفر و طاغوت را می توان در زندگی موسی بن جعفر علیهماالسلام مشاهده کرد. می توان گفت یکی از قدرتمندترین حکومت ها، در زمان ایشان بود که آن زمان به دست خلفای بنی العباس بود. آن هم نه افراد عادی بلکه موجودات پلید و خبیثی همچون منصور دوانیقی و هارون الرشید که تسلط و قدرت آنان به گونه ای بود که در تاریخ دیده می شود که شیعیان آن حضرت از ایشان با نام عبدصالح و الرجل نام می بردند. از سوی دیگر بعد از شهادت پدر گرامیشان در شیعه فرقه ها و نحله های مختلفی مانند فطحی ها ایجاد شد که به موجب آن یکپارچگی و قدرت متمرکزی را برای شیعه ایجاد نمی کرد.

محمد رضا باب الخانی