در طول زندگی شاهد رحمت واسعه الهی بوده ایم و می دانیم که نگاه رحمانی باری تعالی همراه همیشگی زندگی مان بوده است. رحمت واسعه خداوند اقتضا دارد تا برای هدایت انسانها بهانه های متعددی فراهم نماید که با کمی کنکاش می یابیم که اسباب متعددی برای وصال به معشوق مهیا شده است. تلاوت کلام الله و شنیدن آیات معبود بهانه ایست برای هدایت بندگان؛ همانگونه که فضیل بن عیاض زمانیکه برای سرقت از دیوار خانه عابد بالا رفت، با شنیدن آیه «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ» متحول شد و صدا بر آورد، آری زمان توبه فرا رسیده است. با خواندن مناجات هایی که از امامان معصوم علیهم السلام، به دستمان رسیده، می آموزیم که چه بگوییم و چه بخواهیم تا بدین سبب آرمان هایمان به برکت نور مناجات مستجاب شود. چکیدن اشک چشم در غم شهید تپیده به خون کربلا حضرت ابا عبدالله علیه السلام از نعمت هایی است که سبب می شود نظر رحمانی الهی به ما جلب شود. به نقل از آیت الله بهجت رحمة الله شنیده ایم داستان شیعه شدن سنی متعصبی که همسایه خویش را به دلیل شیع بودن اذیت می کرده است، ولی امیرالمونین علی علیه السلام فقط به دلیل قطره اشکی که مرد سنی برای حضرت علی اصغر ریخته بود، مورد لطف قرار داد تا بهانه ای باشد برای تشرفش به اسلام و بهانه های بسیار دیگری که برای هدایت و دستگیری ما قرار داده شده است. حتی ترس از غضب الهی نیز بهانه ای است تا ما را به اعمال صالح وادار نماید.
با بررسی ادله نقلی می یابیم که بهترین بهانه ای که خداوند برای هدایتمان آفریده تا به سبب آن نیل به معشوق یابیم، وجود حجت در هر زمان است. آری! امام هر زمانه عهده دار دستگیری، هدایت و سعادتمندی انسان های زمانه خویش می باشد. در آیه ۷۳ سوره انبیاء می خوانیم «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت می کردند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می فرماید: دلیل دیگر بر فرق امامت با نبوت این است که امامت اگر همان نبوت باشد، دیگر معنا ندارد حضرت ابراهیمی که مقام امامت را دارا بوده است دوباره خداوند خطاب به ایشان بفرماید: "انی جاژ للناس اماماً" اگر امامت همان نبوت و به معنای ارائه طریق باشد، این تکرار، لغو و بی جاست بنابراین امامت غیر از نبوت است؛ نبوت صرفاً همان هدایت است به معنای ارائه طریق. علامه رحمه لله می فرمایند: "و لا تنفک النبوه عن الهدایه بمعنی ارائه الطریق" هدایت به معنای ارائه طریق همان نبوت است و نبوت جدای از هدایت به معنای ارائه طریق نیست. سپس می فرمایند:"فلا یبقی للامامه الا الهدایه بمعنی الا یصال الی المطلوب" یعنی امامت یک نوع تحریک و ایصال مأموم است، یک نوع هل دادن انسانها به سمت فلاح و رستگاری است و ایصال الی المطلوب یعنی رساندن و واصل کردن "و هو نوع تصرف تکوینی فی النفوس" چون امام دارای ولایت است، نوعی تصرف در دلها می کند و آنها را به سمت مطلوب می برد. (ذیل آیه ۱۲۴ سوره بقره) امام به غیر از تبیین آموزه های اسلام، عهده دار هدایت فرد فرد انسان هایی است که متضرعانه از او طلب یاری کرده و به عروة الوثقی چنگ زده اند.
می توان به جرات گفت که کلید همه این بهانه ها برای جلب نظر رحمت پروردگار یک چیز است و آن امام است. قرآن صامت توسط قرآن ناطق معنا پیدا می کند، چگونه خواستن و چه چیز خواستن و از چه کسی خواستن را امام به ما می آموزد و با زبان او از معبود استمداد می طلبیم. با توسل به وجهه ای که امام دارد، خداوند متعال دعای ما را اجابت می کند. حب ولی الله، موجب توجه حضرت به انسان می شود، تضرع و ندبه به او باعث اجابت دعا می گردد. توسل به او به هدایت و رستگاری می انجامد. چشیدن از علوم بی کرانش برای انسانها معرفت را به ارغوان می آورد. برای زندگی در ظل توجهاتش به دامن او چنگ می زنیم. اوست ریسمانی که از ادنی درجه زمین تا اعلی درجه ملکوت امتداد دارد و هر کس در هر جایگاه و مقامی که باشد می تواند با تمسک به حبل الله به اوج برسد. آری؛ حجت الهی متعلق به همه انسان هاست، خداوند او را برای همه آفریده است.
«عزیز علی من تلاد نعم لاتضاهی» ای بهترین نعمتی که همانندی نداری، «سَفِینَةُ نَجَاة» ای کشتی نجات امت، «غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکین»(فرازی از دعای ندبه)؛ ای فریادرس مضطر درمانده، «بِمُوَالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا» ای کسی که مومنین توسط با او کسب معرفت می کنند، «وَ أَصْلَحَ مَا کَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا»(فرازی از زیارت جامعه کبیره)، ای امامی که اصلاح کننده کاستی ها و پلیدی های ما انسان ها هستی، «مَتى نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِکَ فَقَدْ طالَ الصَّدى» (فرازی از دعای ندبه) چه وقت می توانیم از چشمه گوارای تو سیراب گردیم، به راستی که تشنگی طاقت را از ما ربوده است، بیا و ما را از سیراب کن.
خلاصه سخن
رحمت واسعه خداوند اقتضا دارد تا برای هدایت انسانها بهانه های متعددی فراهم نماید که با کمی کنکاش می یابیم که اسباب متعددی برای وصال به معشوق از سوی خداوند مهیا شده است. با بررسی ادله نقلی می یابیم که بهترین نعمتی که خداوند برای هدایت انسان ها آفریده تا به سبب آن نیل به معبود یابند، وجود حجت در هر زمان است. می توان به جرات گفت که کلید همه این بهانه ها برای جلب نظر رحمت پروردگار یک چیز است و آن امام است.