برخورد رسانه های غربی و فضاهای مجازی تحت سلطه آنها با اجتماع عظیم و میلیونی اربعین حسینی، برخوردی با رویکرد سانسور و کتمان حقایق است که می توان واقعیاتی را از آن استنتاج نمود. اسلام جدای از اختلافات مذهبی و فرقه ای، از چنان پتانسیل و قدرتی برخوردار است که می تواند مسلمانان را بدون هیچ حادثه ای و به صورت مسالمت آمیز در ترازی بی سابقه گردهم آورد. به این می اندیشم که به راستی چه چیزی در مورد حادثه ای که هزار و چهار صد سال پیش رخ داده آنقدر جذاب است که این چنین هر سال پرشورتر و پرحرارت تر همچون چشمه ای می جوشد و می جوشد. گویی زمین همه رنج های طول تاریخ را در میعادگاه زمانی و مکانی این حادثه به یاد می آورد و بیرون می ریزد. آن هم نه تنها در اذهان کسانی منتسب به تشیع بلکه در قلوب افرادی که شنیدنش برای من که شیعه هستم، شگفت می نماید. با توجه به هجمه ی نوینی که برخی روشنفکرنماها به این حادثه عظیم در درون کشور داشته اند این فکر به ذهنم خطور کرد که چه تفاوتی میان افرادی که در دامان تشیع بزرگ شده اند با این نوع دیدگاه غیر انسانی شان با رسانه ها و صاحبان رسانه مستکبر جهان وجود دارد؟ آیا دیدگاه های این دو دسته در یک طیف نمی گنجد؟ چه می توان گفت؟ آیا آنها انسانیت را از یاد برده اند؟
ما معمولا ًدر بسیاری از امور به بزرگان علم و سیاست مراجعه می کنیم، آنهایی که نمایندگان عقل بشریند. دوست داریم بدانیم هر حادثه یا هر پدیده از دید آنها چه رنگی است چه مزه ای دارد؛ مثبت است یا منفی؟ اصلا وجود آن را قبول دارند یا به کلی منکر آن می شوند. من هم همین کار را کردم و گشتم؛ به دنبال این که شخصی به نام حضرت حسین علیه السلام یا پدیده شگفتی چون کربلا و اربعین را دریابم؛ اما این بار از نظرگاه بزرگان به آن بنگرم؛ آن هم نه بزرگانی مسلمان؛ بلکه مسیحیان، بودایان، یا حتی بی دینانی از سراسر جهان!
شخصیتی فراتر از مکان و زمان و مذهب
چرا می گوییم امام حسین علیه السلام شخصیتی محدود به یک مکان و یک مذهب و یک عده خاص نیست؟
ایشان با فداکاریهای خویش درسی به تاریخ دادند که مذاهب و ادیان دیگر نتوانسته اند خاموش بمانند. این شاه کلید این بحث و پاسخ کوبنده ای است به آن چه افرادی به ظاهر شیعه آن را گم کرده اند! و شاید هم در عمیقترین چاههای درونشان عامدانه و بر حسب مصالح پرتش کرده اند.
اما تاریخ معلم خوبی است؛ درسهای تاریخ گرچه گاهی تلخ؛ و خونبار بوده اما زخم عبرتهایش تا قرنها بر گونه های انسان نقش بسته است و کربلا اوج این درسهاست. درسهایی نه دینی؛ نه مذهبی بلکه درسهایی از جنس انسانیت! همان گونه که حسین علیه السلام در آن کشاکش حق و باطل نه کسی را دعوت به اسلام کرد نه خواست شیعه ای بسازد! او به دنبال انسان و انسانیت بود! این همان درسی است که برخی دیر می آموزند اما برخی دیگر که نه اسلام می دانند نه مسلمانی دیده اند؛ درس انسانیت را در کربلا یافته اند و برای اثبات آن اربعین را پاس می دارند.
لبیک غیرمسلمانان به ندای انسانیت
این همان ندای انسانیت است که امام حسین علیه السلام از اعماق تاریخ بر می آورد و همان است که لبیک مسلمان و غیر مسلمان را باعث می شود. این انسانیت است که نمی گذارد اینان هم خاموش بمانند. در کشورمان که پازل زیبایی از هم زیستی میان اقلیت های دینی و مسلمانان است. نمونه ی آن را در زردتشتیان می بینیم. آنها در روز عاشورا به احترام امام حسین علیه السلام و حرکت او به سوگ می نشینند و یا در نشستهای عزاداری شرکت می کنند. کم نیستند زرتشتیانی که همواره در دهه عاشورا به مساجد مسلمانان می روند و در مراسم آنها برای مظلومیت بزرگ شهید مسلمانان اشک می ریزند و در روز عاشورا به سینه زنی برای این انسان آزاده می پردازند.
از دیگر اقلیتهای دینی غیر مسلمان صابئیان عراق هستند. امسال برای اولین بار این گروه از اقلیتها به صورت مستقل وارد مراسم شدند در حالی که در سالهای پیش همراه سایر دستجات شرکت می کردند. جمعیت عظیمی از مردم آئین طابئین و شمار زیادی از مسیحیان از استانهای میسان، ذی قار و البصرة برای عزاداری اربعین حسینی عازم کربلا شدند. "باسل میناس" یکی از شهروندان که خود را با پای پیاده به کربلا رسانده بود گفت: ما با دیگر برادرانمان در کاروانهای مذهبی در این مکان مبارک حضور یافتیم تا وحدت ملی خود را به نمایش بگذاریم.
شکست غرب در سانسور رسانه ای حقیقت
برخورد رسانه های غربی و فضاهای مجازی تحت سلطه آنها با اجتماع عظیم و میلیونی اربعین حسینی، برخوردی با رویکرد سانسور و کتمان حقایق است که می توان واقعیاتی را از آن استنتاج نمود. اسلام جدای از اختلافات مذهبی و فرقه ای از چنان پتانسیل و قدرتی برخوردار است که می تواند مسلمانان را بدون هیچ حادثه ای و به صورت مسالمت آمیز در ترازی بی سابقه گرد هم آورد. عشق، صمیمیت و بذل و بخشش- افزون بر بُعد ایمانی و اعتقادی- مشخصه این اجتماع منحصر به فرد است که امروزه غرب از نبود آن رنج می برد.
آن چه در کربلا موج می زند به قول "ادوارد براون"، پاکی روح است ؛ وی در این رابطه می گوید:" آیا قلبى پیدا می شود که وقتى درباره کربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و درد نگردد؟! حتى غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکى روحى را که در این جنگ اسلامى در تحت لواى آن انجام گرفت انکار کنند."
این دقیقا پاسخی است به سوالی که مطرح کردم. آن چه غیر مسلمانان را در کنار مسلمانان در این همایش بی نظیر قرار می دهد؛ نه دین، بلکه التقاط ارواح پاک است؛ با یکی از پاکترین ارواح تاریخ بشریت!"
در کلام ایروینگ -1- یکی از رازهای فناناپذیری قیام حضرت حسین علیه السلام را در می یابیم. از دید ایروینگ "براى حسین [علیه السلام] ممکن بود که زندگى خود را با تسلیم شدن بر اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی داد که او یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او به زودى خود را براى قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى امیه آماده ساخت، و در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک، و در روى ریگهاى تفتیده عربستان روح حسین [علیه السلام] فناناپذیر است. اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من، اى حسین"!
پیاده روی اربعین که به صورت نمادین در اقصی نقاط عالم از جمله ایالات متحده آمریکا؛ دانمارک؛ در قاره سیاه، نیجریه و از کشورهای همسایه عراق به سوی سرزمین کربلا انجام شد در واقع اثبات دوباره و دوباره ی همین جوشش و فنا ناپذیری است.
در بخش بعد رویکردهای دیگری از سانسور و تحریف رسانه های غربی را ارائه خواهیم کرد.
پی نوشت:
۱-نویسنده و سیاست مدار آمریکایی، مقاله نویس، شاعر، سفرنامه نویس، زندگی نامه نویس و خالق داستان های کوتاه است که از این رو او را پدر داستان های کوتاه در ادبیات آمریکا می دانند.