روز 8 ذی الحجة، سال 60 هجری قمری حج خود را به عمره مفرده تبدیل کرد تا در مسیر مأموریت الهی خود قدم بگذارد و راهی را آغاز کند که انتهایش را می دید... گرگ های گرسنه پیکری را پاره پاره می کنند و حاجیان فقط شنیدند و حج خود را ادامه دادند و آنها که دلسوزتر بودند قدمی برداشتند تا شاید او را از رفتن باز دارند؛ چراکه او امام معصوم است، باید به گونه ای از جانش مراقبت کنند. حال که آنها را پای رفتن و جرأت همراهی با او نیست، تلاش می کنند تا او را پایبند خود کنند.
عجبا! چه درکی از مقام امام دارند؟!
اما در پاسخ شنیدند که: قلم قضای الهی جاری شده. نااهلان بر جایگاه خلافت نشسته اند و هر آئینی برخواسته از نفس، بر دین جدم می افزایند. خروج می کنم از نزد کعبه به سمت کوفه ای که 18 هزار دعوتنامه برایم فرستاده اند تا از جنگ و خونریزی در حرم امن الهی جلوگیری کنم. اینان کمر بسته اند بر کشتن من یا گرفتن بیعت بر خلافت یزید. که زیر بار دومین آن نخواهم رفت.
ندای الرحیلش بلند شد و حاجیان همچنان گرد کعبه چرخیدند و شاید هم برای پیروزی اش دعا کرده باشند. اما مگر نه اینکه «تمام الحج لقاء الامام...» اینان با که حجشان را تمام می کنند؟
رنگ و بوی ولایت در موسم حج
هر ساله جمعیتی عظیم از مناطق جغرافیایی متفاوت از رنگ و نژاد و ملیت مختلف، گرد هم می آیند و در یک هماهنگی کامل مناسک و اعمال را به جا می آورند. در نگاه اول این عمل جزئی از دین و در حیطه اعتقادی افراد قرار می گیرد. حاجیان غالبا متدینین هر اجتماعی هستند که در راستای انجام اعمال عبادی خود این مناسک را به جا می آورند. اما هدف از تشکیل چنین اجتماعی آیا تنها انجام مناسکی و رسیدن به ثوابی عظیم و در کنار آن ضمانت بهشت است؟ مگر نه اینکه اسلام بر پنج جزء بنا شده و مهمترین آن ولایت است؟ رنگ و بوی ولایت در موسم حج کجاست؟ اگر ولایت را به معنای سرپرستی امام معصوم بر اجتماع انسانی بدانیم حج چه نقشی در این راستا می تواند ایفا کند؟
از قالب و شکل ظاهری این عمل عظیم که فاصله می گیریم، اشاره ای از اهل بیت علیهم السلام ما را به عمق و هدف اصلی از وجوب تشکیل این اجتماع سوق می دهد: «تمام الحج لقاء الامام»
آیا این نکته پذیرفتنی است که هدف از بیان این کلام تنها سوق دادن به سمت دیدار و تجدید بیعت با امام باشد، تا امروز با زیارت قبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام انتظار اتمام حج را داشته باشیم؟ زیارت ایشان چه تاثیری بر ولایت و رهبری امام در جامعه ایفا می کند تا از این طریق به اتمام حج بینجامد؟
به دور کعبه دل
در حدیثی بسیار واضح و پرمعنا از امام باقر علیه السلام فلسفه اصلی و باطنی حج به زیبایی چنین بیان می شود: "امام باقر علیه السلام با مشاهده طواف کنندگان کعبه فرمود: «در جاهلیت هم این چنین بر گرد کعبه می گشتند: هکذا کانوا یَطوفون فی الجاهلیّه ... اسلام نیامده است تا همان سنت جاهلی را ادامه دهد.»
آنگاه فرمود: «مردم مکلف اند اطراف این سنگها بگردند و پس از آن نزد ما آمده مودّت و نصرت و آمادگی خود را بر ما عرضه کنند: إنّما اُمِروا أن یطوفوا ثُمّ ینفروُا الینا فیعلمونا ولایتهم و یَعرضون علینا نصرهم.»
بنابراین مردمی که از دور و نزدیک به خانه خدا مشرف می شوند به دو کار موظف اند: یکی اینکه با بدن دور کعبه گل و آن سنگ ها بگردند و دیگر اینکه با جان دور کعبه دل و حرم ولایت اهل بیت نبوت علیهم السلام طواف کنند."
مردم یاری و نصرت خود را برای چه مقصودی باید خدمت امام عرضه بدارند؟
از مکّه مکرّمه الهی تا مدینه فاضله مهدوی
ولایت و سرپرستی امام معصوم بر اجتماع انسانی به ویژه در حیطه سیاسی- اجتماعی آن، جزء ضروریات است که امام خمینی (ره) دلایل آن را چنین بیان می فرمایند: "برقراری نظام سیاسی غیراسلامی به معنای بی اجرا ماندن نظام سیاسی اسلام است و در هر نظام غیراسلامی، حاکم طاغوت است و ما موظفیم از جامعه مسلمانان شرک را دور کنیم و باز به این دلیل که موظفیم شرایط اجتماعی مساعدی برای تربیت افراد مومن و با فضیلت فراهم سازیم و این شرایط درست ضد شرایط حاکمیت طاغوت است."
ما موظف هستیم در جوامع خود زمینه های تشکیل چنین حکومتی را به سرپرستی ولیّ الهی فراهم کنیم و چه فرصت و ظرفیتی بهتر از حج؟
نکته ظریف اینجاست که اگر حجاج مشرف شده به حج در مقام لقاء امام جز به حکومت و سرپرستی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عبادی امام معصوم رضایت ندهند و قیامی همه جانبه آغاز کنند برای اقامه حکومت دینی در تمام دنیا، چه اندازه می توان در رسیدن به «مدینه فاضله مهدوی» پیش رفت؟ حال، در زمانی، امام معصوم در جامعه وجود دارد، و در برهه ای از تاریخ، ولیّ منصوب از جانب حضرت حجت علیه السلام.
پایان حجّ حاجی، شروع قیام او
در هر حال آنچه به نظر می رسد این نکته است که تمامیت حج، پذیرش سرپرستی امامت در تمام ابعاد آن است. چگونه می توان حج ابراهیمی به جا آورد و در مقابل نظام سلطه سکوت کرد و به ریاست و حکومت آنان بر دنیا رضایت داد؟ چگونه می توان شعار «لا اله الا الله» سر داد و پرچم رهبری امت اسلامی را به دست امام معصوم علیه السلام یا ولیّ منصوب از جانب او نداد؟ اگر چنین باوری در تمام شرکت کنندگانِ این آئین عظیم اسلامی به وجود آید آیا باز هم می توان سخن از غربت و تنهایی امام به میان آورد؟
که «حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر»، حضور چنین انسانهایی، حجت را بر امام تمام می کند تا حکومت حق را تشکیل دهد. اما تاسف بار است که هر ساله این اجتماع تشکیل شد و اعمال و مناسک آن انجام گردید و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام که از هر مقامی به حکومت شایسته تر بودند، در انتظار یارانی به تعداد گله گوسفندی بودند تا بتوانند قیام کنند.
امروز از میان حاجیان حج گذار چند نفر لباس رزم می پوشند برای سربازی امام غائب از نظر؟ چند نفر بیعت می کنند تا اقامه حق در جهان از پای ننشینند؟ چند نفر پایان حجشان شروع قیامشان خواهد شد برای بازگرداندن حکومت حق به کسی که شایستگی اش را دارد؟ مگر انتظار فرج چیزی جز آمادگی خود و جامعه برای ظهور آن حضرت است؟ امروز که سپاه کفر با تمام تجهیزات خود به میدان آمده می- توان امید داشت که بدون این تلاشها، حج تمامی به جا آورده شده است؟
رمز تمامیت حج
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسى که منتظر او (حضرت قائم علیه السلام) است از دنیا برود و حضرت بعد از او قیام کند، اجر او همانند اجر کسى است که زمان او را درک کرده، پس بکوشید و منتظر باشید، گوارا باد بر شما اى یاران مورد لطف خدا.»
بکوشید و منتظر باشید. تلاش در جهت یاری امام معصوم یا ولیّ منصوب از جانب او برای اعتلای دین اسلام و استقرار حکومت حق در جهان. این همان «لقاء امام» است که رمز تمامیت حج معرفی شده است.
پی نوشت ها:
1) برگرفته از اللهوف، سید بن طاووس.
2) بُنی الاسلام علی خمس علی الصّلوه و الزّکوه و الصّوم و الحجّ و الولایة و لم یناد بشیء کما نودی بالولایة؛ وسایل الشیعة ج1 مقدمات عبادت.
3) الکافی ج4 ص549.
4) آیة الله جوادی آملی، جرعه ای از صهبای حج ص62.
5) ولایت فقیه کانون عزت و اقتدار ج2 ص86.
6) نهج البلاغة،ترجمه محمد دشتی، خطبه 3 بند 7.
7) الغیبة، نعمانی ص 200.