برای جهنم رفتن یک وصف لازم است و آن گناه است. ولی برای بهشت رفتن، یک وصف کافی نیست بلکه دو وصف لازم است یکی حُسن فعلی و دیگری هم حُسن فاعلی، یعنی هم ایمان و هم عمل صالح. مردم دو قسم هستند یک عده حرف انبیا را گوش میدهند و یک عده حرف شیطان را : «الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ» (سوره فاط ،آیه 7) ؛ ذات اقدس الهی فرمود: برای جهنم رفتن یک وصف لازم است و آن گناه است ولی برای بهشت رفتن یک وصف کافی نیست بلکه دو وصف لازم است یکی حُسن فعلی و دیگری هم حُسن فاعلی، یعنی هم ایمان و هم عمل صالح. لذا فرمود: «أَفَمَن زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً....» (سوره فاطر آیه 8) ؛ آنها که فریب دنیا را خوردند یا شیطان با ابزار دنیا آنها را فریب داد و زشت را زیبا و حق را باطل نشان داد آیا این مثل کسی است که حق را میبیند و بهشتی است؟!
اما منظور از این دو چیست ؟
هر جاندارى براى خود دلبستگىهایى دارد. انسان نیز غیر از دلبستگىهاى مادى به پارهاى از معنویات مانند، معرفت و زیبایى و... دلبستگى دارد. ایمان نیز نوعى حالت دلبستگى واپسین است که تمام دعاوى دیگر را تحت شعاع قرار مىدهد.
قلمرو ایمان براى هر انسان حریم مقدسى است؛ یعنى دلبستگى واپسین انسان در نهایت به امر قدسى تبدیل مىگردد و آن گاه است که عنصر شجاعت و جسارت و عشق از آن زاییده مىشود.
متعلق ایمان همیشه امر معینى است. لذا شخص مومن باید به آن معرفت داشته باشد.(پل تیلیخ، پویایى ایمان، ترجمه، حسین نوروزى، ص 16، 17)
آنچه که انسان را در مسیر «قرب الى الله» به پیش مىبرد و روح او را به خدا نزدیک مىگرداند «عمل صالح» است. عمل صالح عملى است که «رضایت خداوند» در آن است. «عمل صالح» در اصطلاح قرآن به عملى گفته مىشود که هم نفسِ عملْ خوب و شایسته است و هم این که فرد آن را به قصد تقرب به خدا و جلب رضایت الهى انجام مىدهد.
این عمل در فرهنگ اسلامى و قرآنى «عبادت» نام دارد. در این اصطلاح، عبادت فقط به نماز و روزه و حج و نظایر آنها گفته نمىشود، بلکه هر عملى که ذاتاً کارى نیک و شایسته باشد و علاوه بر آن، به قصد جلب رضایت الهى انجام گیرد، عبادت خواهد بود.
«ایمان» و «عمل صالح» از جمله چیزهایى هستند که خداى متعال آنها را از ما مطالبه کرده و شرط رسیدن به کمال و سعادت بشر دانسته است. این دو مفهوم در قرآن کریم در بسیارى از موارد در کنار هم ذکر شدهاند و بر تلازم آنها با یکدیگر تأکید گردیده است. نمونهاى از این آیات را با هم مرور مىکنیم:
ـ «وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنّات تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار» ؛(سوره بقره ،آیه 25) و کسانى را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته انجام دادهاند، مژده ده که ایشان را باغهایى خواهد بود که از زیر[درختان] آنها جوىها روان است.
ـ «الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآب» ؛(سوره رعد آیه 29) کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامى دارند.
ـ «فَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصّالِحاتِ وَ هُوَ مُوْمِنٌ فَلا کُفْرانَ لِسَعْیِه» ؛(سوره انبیاءآیه 94) پس هر که کارهاى شایسته انجام دهد و مومن [هم ]باشد، براى تلاش او نا سپاسى نخواهد شد.
ایمان و عمل صالح ارتباط متقابلی با یکدیگر دارند. در آیات بسیاری از قرآن کریم به عمل صالح نیز بعد از ایمان اشاره شده است. مقارنت ایمان و عمل صالح بیانگرارتباط بین آنهاست.
این دو درحقیقت مانند دو کفه ترازویی هستند که سنجش بدون یکی از آن دو ممکن نیست و ایمان بدون عمل صالح، سودی نخواهد داشت. اگر کسی بدون آنکه به برنامه های اسلام عمل کند، ادعای ایمان داشته باشد، ایمانش صوری و ادعایی است و هیچ سودی به حال او نخواهد داشت.
پس اگر کسی بهشت می خواهد باید یادش باشد که هم نیّتش را باید درست کند هم عملش را ، و آنهایی که طبق یک فتوای من درآوردی می گویند همین که دل پاک باشد کافی است حواسشان باشد ، که خداوند متعال می فرماید :«... إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ...» (سوره عصر آیه 3) ؛ ..مگر آنها که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند.
اگر قرار بود هر کدام به تنهایی کافی باشد خود خداوند حکیم بنا را بر آن می نهاد ولی صریحا می فرماید بندگی کردن و بهشت رفتن و به کمال رسیدن شرط دارد ، قانون دارد اگر کسی طالب است باید هم تفکر و عقیده اش را درست بکند هم عملش را.