من دیگر هیچ وقت به مهمانی خاله زری پا نمی گذارم، چند تا آدم ساده لوح کنار هم می نشینند و فنجان چایی به دست، آرام آرام در گوش هم پچ پچ می کنند،غیبت می کنند و زیر آب می زنند؛ دقیقا بعد از آن مهمانی رابطه من با مرجان به هم ریخت، نمی دانم مریم از من چی به مرجان گفته که او اینطور نامهربان و بی توجه شده، حتما گفته من احمق و دیوانه ام، بهتره ارتباطشو با من قطع کنه! بدگویی های دیگران مرا بیچاره کرده و از چشم همه انداخته است چقدر آدمای حسود کنارم هستند! بیماری پارانویا (شک و سوء ظن به همراه توهم ) نوعی روان گسیختگی مزمن و جدی است که به درمان های بلند مدت و تخصصی نیاز دارد. افراد مبتلا به بیماری پارانویا به زمین و زمان مشکوکند و حضور هر کسی در اطراف خود را به منزله یک تهدیدی جدی قلمداد می کنند و به طرز وحشتناکی نیز زود رنجند تا انجایی که کوچکترین کلام و رفتار اطرافیان را به شکلی نادرست تعبیر کرده و مدام به این فکر می کنند که دیگران به فکر ویران کردن زندگی اویند، همیشه احساس می کنند هر کسی که آنها را می شناسد و یا حتی اگر مورد شناخت آنها نیست، قصدی جز صدمه زدن ندارد و یا آن که برای به هم ریختن برنامه های زندگی، کاری، شغلی، عاطفی، و... آنان نقشه های خصمانه ای می کشد.
معمولا افراد مبتلا به این بیماری، بسیار سلطه گر و ریاست طلب هستند و با توسل به هر روشی سعی می کنند حرف خود را به کرسی بنشانند و دیگران را مغلوب خود سازند، اینان به شدت ناامید و مایوس هستند و احساس افسردگی می کنند و در موارد شدیدتر نیز، چیزهایی می بینند و یا می شنوند که هیچ وقت واقعیت نداشته و ندارد، در تکلم دچار مشکل می شوند، بسیارخشمگین و عصبی هستند و گاه از فرط استیصال و درماندگی به خودکشی فکر می کنند. زندگی با افراد پارانوئید بسیار سخت و طاقت فرساست، اما چاره ای نیست جز آن که با مهارتهای زندگی با این افراد آشنا شوید.
امنیت او را تقویت کنید.
افراد پارانوئیدی، بسیار ضعیف و شکننده هستند و آستانه تحمل و میزان تاب آوری حداقلی دارند؛ معمولا آنها با کوچکترین مساله ای به هم ریخته و فشار روانی شدیدی را تجربه می کنند و در اثر وحشتزدگی بسیار، نامناسب ترین رفتارها و عکس العمل ها را از خود نشان می دهند. ترس و واهمه با روح و روان آنها به قدری عجین شده است که هیچ گاه نمی توانند و قدرت آن را نیز ندارند که نیمه پر لیوان را ببینند و به همین دلیل نیز، همیشه به دنبال بدترین ها و منفی ترین ها هستند. برای مقابله با این وضعیت روانی، لازم است فضای زندگی را حتی المقدور از هر نوع تنش و تشنج خالی کنید و در همه حال همدم و همراه فرد مبتلا باشید، سعی کنید در صورت بروز اتفاق ناخوشایندی، رهایش نکرده و با تمام قوا سعی کنید حس اعتماد و امنیت او را اقناع نمائید.
تصویر ذهنی او از خودش را مثبت کنید.
پارانوئیدی ها تصور ذهنی مثبتی از خود ندارند و چون بسیار مورد انتقاد دیگران قرار گرفته اند، همیشه در حال دفاع از خود و محکوم کردن دیگران هستند و آنان را مدام مورد آماج اتهامات خود قرار می دهند. ایجاد و تقویت خودپنداره مثبت یکی از روشهای مفید برای مبارزه با حقارت و اعتماد به نفس پایین در این افراد است. صفات مثبت اخلاقی و شخصیتی او را برایش گوشزد کنید و برای رفتارهای مثبت و مفیدش، هرچند کوچک و جزیی، ارزش قائل شوید و آنها را تحسین کنید. یادتان باشد هرگز دچار اغراق و غلو نشوید، افراد پارانوئید بسیار باهوشند و خیلی سریع می توانند ادعاهای فریبنده و دروغین را از واقعیت تشخیص دهند و چه بسا به همین دلیل نیز ممکن است از تشویق های شما برداشت منفی داشته و آنها را نشانه ای بحق و منطقی برای بیشتر فرو رفتن در دنیای شک و سوء ظن خود قلمداد کنند.
خشم او را کنترل کنید.
تجربه هیجان خشم نه تنها بر شک و سوءظن افراد پارانوئید دامن می زند بلکه آنان را بیش از پیش در افکار منفی و غیرمنطقی غرق می سازد که معمولا نیز در جهت تائید، تشدید و تقویت این حس منفی است. شما به عنوان فردی که با یک پارانوئید زندگی می کنید می توانید خشم او را کنترل کرده و مانع از پیامدهای منفی آن شوید. در اولین گام از خود شروع کنید، شما می توانید الگوی خوبی برای او باشید؛ با نمایش الگوهای رفتاری مناسب و مفید، او را با لذت فرو خوردن خشم و بخشیدن دیگران آشنا سازید، مثلا سعی کنید کمتر خشمگین شوید و یا به هنگام عصبانیت بر رفتارهای منفی خود کنترل بیشتری داشته باشید، همچنین گذشت کنید و خطاها و اشتباهات دیگران را نادیده بگیرید، به دیگر سخن، به طور مستقیم و کاملا ملموس به او نشان دهید که بداخلاقی و خشونت صفتی ناشایست اما کنترل شونده است که هرگز برازنده و شایسته یک فرد متشخص، باهوش و بااخلاق نیست.
برای تغییر افکار او تلاش کنید.
افراد پارانوئید معمولا به همه کس و همه چیز مظنون و مشکوک اند مگر آن که خلاف آن ثابت شود، که صد البته هیچ گاه هم چنین نمی شود؛ آنان عادت کرده اند و به یقین هم پذیرفته اند که هیچ کس مورد اعتماد نیست و نخواهد بود. برای مواجه با این مساله، بهتر است به طرق مختلف به او بفهمانید اگر چه برخی از افراد کنجکاوند و بر زندگی دیگران سرک می کشند اما بسیاری نیز، سرشان گرم زندگی خودشان است و کاری به کار دیگران ندارند.
از سوی دیگر سعی کنید نظر او را نسبت به دیگران تغییر دهید و به او نشان دهید که اگر کسی در گوش کسی پچ پچ می کند، با لحن خاصی سخن می گوئید، یا نگاه معناداری دارد و... هرگز به این معنا نیست که راجع به او حرفی زده می شود و یا او مورد خطاب سخنان دیگری است. مثلا، می توانید بخشی از صحبت های آرام و به اصطلاح درگوشی خود با دیگری را با صدای بلند بیان کنید تا او هم متوجه موضوع مورد بحث و گفتگوی شما شود.
اجازه دهید احساس مثبت بودن را تجربه کند.
با هدایت فرد پارانوئید به سمت علایقش است که می توانید در او حس زنده بودن و خوشایندی نسبت به خود را ایجاد و تقویت کنید. برای موفقیت در این مرحله توصیه می کنیم علاقه مندی های او را مورد توجه قرار دهید و یا راجع به آنها از او سوال کنید. شرکت در کلاسهای موسیقی، ورزشی، هنری، و یا گردشگری و ... نه تنها زمینه ای برای تجربه حس مثبت است بلکه باعث می شود فرد به بعد و یا از ابعادی از وجود خود توجه کند که شاید تا کنون به آنها بی تفاوت بوده و یا آن که از آنها دور افتاده است.
از روانپزشک و یا روان شناس کمک بگیرید.
بیماری این افراد به خودی خود درمان پذیر نیست، شما و یا خود فرد مبتلا نیز، به تنهایی نمی توانید برای برطرف کردن این بیماری گام موثر و جدی بردارید. قطعا حضور یک روان شناس و یا یک روانپزشک نقش مهم و بسزایی در سیر درمان و بهبود بیماری دارد. یک روان درمانگر متخصص و با تجربه می تواند مشکل بیمار پارانوئیدی را ریشه یابی کرده و موارد اوهام وی را به درستی تشخیص دهد و برای هر یک از آنها بطور کاملا علمی راهکاری ارائه دهد و یا حتی در صورت لزوم، برای بیمار دارو تجویز کند.