وب نوشت

وب نوشت

در این ازدواج چهار نفر باهم سر سفره عقد می نشینند و به همین دلیل کمی روابط در خانه جدید پیچیده است. وقتی همسرم فوت کرد، پسرم یک سال داشت. از دست دادن مردی که دوستش داشتم از یک طرف و بزرگ کردن فرزندم به تنهایی از طرف دیگر روال زندگی ام را بهم ریخته بود. دو سال بعد وقتی محسن به خواستگاری ام آمد، همه چیزش به نظر خوب و معقول بود. فقط تنها اشکالش این بود که او هم از ازدواج ناموفق خود یک پسر داشت که کلاس اول دبستان بود. درست است که من خودم یک فرزند داشتم اما ترجیح می دادم با کسی ازدواج کنم که فرزندی ندارد چون احساس می کردم در این صورت فقط در زندگی مشترکمان باید فرزند من و آن آقا باهم کنار بیایند و همدیگر را قبول کنند اما اگر طرف مقابل هم فرزند داشته باشد، یک رابطه دیگر هم وجود دارد که باید پا بگیرد و مدیریت شود. و ان کنار آمدن فرزند ایشان با من است و رابطه مهم سوم، فرزندان ما دو نفر که باید بین شان پیوند خانوادگی وعاطفی تشکیل شود.
در اولنی جلسه ملاقاتمان نظرم را گفتم واینکه ازدواج ما باهم شرایط خیلی دشواری دارد اما او اینطور فکر نمی کرد.طی چند جلسه که باهم صحبت کردیم،به این نتیجه رسیدیم که می توانیم شرایط را به گونه ای کنترل کنیم که یک خانواده چهار نفره را تشکیل دهیم و در کنار هم احساس خوشبختی داشته باشیم.شاید شما هم در چنین شرایطی باشید، پس تا انتهای این مطلب را بخوانید.


فرزند من، بچه تو
وقتی زن و مردی همدیگر را دوست دارند و هر کدام با یک فرزند به خانه بخت می آیند باید بچه من و بچه تو را کنار بگذارند.البته کار آسانی نیست.هر کدام شان کاملا طبیعی است که در ابتدای کار فرزند خود را بیشتر دوست داشته باشند اما اگر بخواهند در زندگی جدید موفق شوند باید بجای اینکه هر کدام دنبال فرزند خود باشند، اتفاقا به فرزند دیگری توجه بیشتری کنند. این رفتار دو نتیجه دارد:

1- طرف مقابل هم تشویق می شود رفتاری مشابه داشته باشد.

2- بچه ها از دیدن محبت و توجه مادر ویا پدر جدید خود احساس مثبتی داشته و زودتر این جمع جدید، به هم عادت می کنند.

هماهنگی برای همیشه
اگر در همه ازدواج ها زن و مرد باید به مرور یاد بگیرند که باهم هماهنگ عمل کنند، در این ازدواج لزوم این هماهنگی بیشتر است. باید زمان کمتری را صرف کنند تا باهم همسو و همراه شوند زیرا آنها علاوه بر خودشان نیاز دارند تا دو نفر دیگر را هم در زندگی همراه کنند. در چنین حالتی نیاز به گفتگو در باره موضوعات مختلف بیشتر احساس می شود. زن و شوهری که هر کدام باید نقش مادر خوانده و پدرخوانده گی را هم به خوبی ایفا کنند، نیاز دارند تا باهم زمان های طولانی در باره همه موضوعات حرف بزنند.به یکدیگر تقلب های رفتاری برسانند و مشاوره بدهندو کمک کننند تا هر کدام در جلب توجه فرزند دیگری موفق باشند.


پدر بزرگ و مادر بزرگ های جدید
علاوه بر خود شما، خانواده های تان نیز باید کمک کنند و فرزند همسرتان را کم کم و به مرور زمان چون فرزند شما دوست داشته باشند. درتعطیلات آخر هفته، مسافرت های دسته جمعی و برنامه های دیگر که شما مانند یک خانواده کامل با هم حضور خواهید داشت باید از طرف خانواده های تان هم حمایت شوید. آنها به رفتار شما نگاه می کنند و اگر رفتار شما خوب باشد آنها هم می توانند در جذب فرزند همسرتان موثر باشند.


انتظارات استاندارد
انتظار نداشته باشید در یک هفته و یک ماه فرزند همسرتان شما را بپذیرد و یا محبت های تان را پاسخ دهد. ممکن است کمی لجبازی کند. مخصوصا اگر فرزند طلاق باشد و پدر یا مادر اصلی خودش، او را بر علیه شما تحریک کند، بسیاری از محبت های شما را اصلا نخواهد دید اما گذر زمان و پشتکار شما می تواند تعیین کننده باشد.توقع نداشته باشید خیلی زود به نتیجه برسید اما در نهایت شما برنده هستید.


همسرتان را فراموش نکنید.
مراقب باشید که شما و همسرتان هر دو از زندگی قبلی تان زخم خورده اید، حال اگر قرار باشد زندگی زناشویی جدیدتان حول فرزندان بگذرد بازهم همان تنهایی ها و نارضایتی ها به سراغ تان می آید. شما باید ارتباط دو نفره تان را بسیار قوی کنیدو حتی گاهی بدون فرزندان باهم وقت بگذرانید. در صورتی خانواده جدید مستحکم می شود که بین شما دو نفر نیز یک پیوند عمیق عاطفی شکل بگیرد.پس در کنار همه تلاشی که برای سازگاری فرزندان تان انجام می دهید، از هیچ فرصتی برای نزدیک تر شدن با همسرتان دریغ نکنید. من و همسرم بعد از صحبت های طولانی و برنامه ریزی باهم ازدواج کردیم و از راهکارهایی که گفتم در زندگی مشترکمان استفاده کرده وشکر خدا موفق شدیم تا یک جمع خانوادگی گرم تشکیل دهیم. امیدوارم شما هم موفق شوید.

محمد رضا باب الخانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی