دیشب داشتم تفاسیر موجود در این آیه را می خواندم؛ به نظرم رسید گاهی خداوند چقدر ناز ما را می کشد تا او را باور کنیم. شما هم بخوانید: یکی از آیاتی که همیشه می خواندم و به جانم می نشست این آیه بود: وَ مَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثیراً وَ سَعَةً وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً (النساء : 100) کسى که در راه خدا هجرت کند، جاهاى امنِ فراوان و گستردهاى در زمین مىیابد. و هر کس بعنوان مهاجرت به سوى خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست؛ و خداوند، آمرزنده و مهربان است.
1. صاحب کشف الاسرار می نویسد: قوله تعالى: وَ مَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الآیة- ربّ العالمین، خداى جهانیان، و دارنده همگان، و داناى مهربان، در این آیت نشان رحمت از خود می دهد، و لطف خود با بندگان می نماید، و مومنان را بر هجرت مىخواند، و مهاجران را می ستاید.
و مهاجران سه گروهاند: گروهى از بهر دنیا هجرت کنند، تجارتى در پیش گیرند، یا طلب معیشتى کنند، و هر چند که این کار در شرع مباح است، امّا بعاقبت نه پیدا که سر به چه باز نهد، و حاصل آن بچه باز آید، که مصطفى (ص) گفت:
«حبّ الدّنیا رأس کلّ خطیئة» ،و نیز گفته:«لا تتّخذوا الضّیعة فترغبوا فى الدّنیا».این مهاجر پیوسته در رنج و عنا است، و بدست دزدان گرفتار، و بر شرف هلاک! بطمع آنکه تا مباحى بدست آرد، فرضى بگذارد، و آن گه سوزد، و مایه هر دو بزیان آرد. یقول اللَّه عزّ و جلّ: تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ. گروهى دیگر زاهداناند که هجرت ایشان از بهر عقبى بود، و روش ایشان از روى معنى باشد، منازل طاعات برند، و مراحل عبادات بقدم همّت پیمایند، گاه حجّ کنند، و گاه غزا، گه جهاد، و گه زیارت، گه نماز، و گه روزه، گه ذکر نام خدا، گه فکر در آلاء و نعماء خدا. مصطفى (ص) از بهر ایشان گفته:«سیروا سبق المفرّدون».قالوا: یا رسول اللَّه و ما المفرّدون؟ قال «: المهتدون الّذین یهتدون بذکر اللَّه، یضع الذکر عنهم اثقالهم، فیأتون یوم القیامة خفافا».و ربّ العزّة در حقّ ایشان میگوید: وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُوْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً. سه دیگر گروه عارفاناند که هجرت ایشان از بهر مولى بود، و هجرت ایشان هم در نهاد ایشان بود، در پردههاى نفس هجرت کنند تا بدل رسند، و آن گه در پردههاى دل هجرت کنند تا بجان رسند، و آن گه در پردههاى جان هجرت کنند تا بوصال جانان رسند (کشف الأسرار و عدة الأبرار ج2 662 )
2. وَ مَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثِیراً وَ سَعَةً. روزى، منحصر به وطن نیست و هجرت موجب محرومیت نمىشود؛ زیرا سرزمین خدا پهناور و روزى او وسیعتر است. نعمتهاى او در هر سرزمین و منطقهاى شمارششدنى نیست. بسیارى از مهاجران فقیر در هنگام هجرت خود اموالى را گرد آوردند که حتى قسمتى از آن را در وطن خود در خواب هم نمىدیدند. اگر متخلفان هجرت مىکردند، روزى و عزتى نصیب آنان مىشد که با آن بینى مشرکان را به خاک مىمالیدند؛ مشرکانى که خوارىها و شکنجههاى گوناگون را به آنها چشانده بودند؛ لکن متخلفان، هجرت نکردند و خوارى و زبونى را از سوى دشمنان دین خود پذیرا شدند، آن هم تنها به این دلیل که شیطان به آنها مىگفت: اگر هجرت کنید دارایىهاى خود را از دست مىدهید. ازاینرو، آنها به وعده شیطان اعتماد کردند و آن را بر آمرزش و نعمتهاى خدا ترجیح دادند: «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ؛» شیطان شما را از بینوایى مىترساند و به کارهاى زشت وامىدارد، درحالىکه خدا شما را به آمرزش خویش و افزونى وعده مىدهد. خدا گشایشدهنده و داناست». (ترجمه تفسیر کاشف ج2 ص661)
3. هجرت در راه خدا آن است که انسان براى پیشبرد راه توحید و مبارزه بر علیه طاغوتها از دیار خود هجرت نماید و آن بزرگترین سازندگى و ابتداى تکامل و ترقى انسان و مکتب اوست و نشانگر آن است که براى انسان انقلابى مکتب مطرح است نه زندگى و خانواده . (تفسیر احسن الحدیث ج2 435 4) از گفتگویى که در آیه قبل میان فرشتگان و مستضعفان به عمل آمد و وعده عذابى که خداوند بر آنان داد، به خوبى روشن شد که مستضعفان باید از آن محیط خفقان آورى که دارند مهاجرت کنند و در سرزمین دیگرى که تحت فشار مستکبران نیستند زندگى کنند تا بتوانند ایمان خود را حفظ نمایند. این است که در این آیه خاطرنشان مىسازد که هر کس در راه خدا مهاجرت کند، در روى زمین جایگاهها و مناطق زیادى خواهد یافت که مىتواند در آنجا آزادانه و به دور از هر گونه فشارى زندگى کند و در این سرزمینها گشایشى و وسعتى خواهد یافت. (تفسیر کوثر ج2 534) گاهی هجرت خیلی راحت تر و شیرین تر از چیزی است که دشمنان انسان می خواهند و پر است از وعده های شیرین به خصوص وقتی انسان می فهمد بودن و ماندن شریک شدن در کفر است؛ چه کفر و چه کفران نعمت....