ایام جشن و سرور و پایکوبی شیعه است. نوای حیدر حیدر گوشه و کنار و بازارهای شهرها را پر کرده است و ذکر یا علی مدد آزین بخش هر مجلسی است. این روزها همه از علی(علیه السلام) می گویند و از امام شیعیان یاد می کنند. در میان این هیاهوها شاید بد نباشد اندکی را به تفکر دربارۀ سیرۀ مولایمان بپردازیم و با خود بیاندیشیم آیا توانسته ایم رهروی مناسب برای سرورمان باشیم؟! سخن در باب رشادت ها، قضاوت ها و عدالت های مولا فراوان است. شاید در این میان آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد توجه به نوع زندگانی امام علی(علیه السلام) در خانواده است. تعامل ایشان با همسر و فرزندان بسیار زیبا و ستودنی است و می تواند بهترین الگو در جامعۀ امروزی برای والدین قرار گیرد. در نتیجه بر آن شدیم تا در این مجال، اندکی به این موضوع پرداخته و این بُعد از زندگی امام(علیه السلام) را بررسی نماییم.
نحوه رفتار با همسر
امام علی(علیه السلام) مرد کارزار بود. شیرمرد سپاه رسول(صلی الله علیه و آله) که در بیشتر جنگ ها همراهی ایشان را کرد. او امین پیامبر(صلی الله علیه و آله) و کاتب وحی بود. مسئولیت های اجتماعی و سیاسی فراوان بر عهده داشت و بسیاری مواقع در سفر به سر می برد. اما هیچ یک از این امور سبب اندک بی توجهی به همسر و بانوی خانه نگشت. به گونه ای که وقتی پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) از دخت خویش دربارۀ حضرت علی(علیه السلام) سوال می کنند بانو در جواب این گونه پاسخ می دهند: «یا اَبَةِ خَیرُ زَوجٍ»؛ «بهترین شوهر است».(بحارالانوار، ج 43، ص 133)
ایشان با وجود تمام مشغله هایی که داشتند در کارهای منزل همسر خویش را یاری می نمودند. در نقلی تاریخی آمده است که روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) وارد منزل شدند و دیدند امام علی و حضرت زهرا(علیهماالسلام) مشغول پاک کردن عدس هستند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) على(علیه السّلام) را تشویق کرده و فرمودند: «مـا مـِن رَجـُلٍ یـُعـیِنُ اِمرَئَتَهُ فى بَیتِها إِلاّ کانَ لَهُ بِکُلِّ شَعرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ عِب ادَةُ سَنَةٍ، صِیامُ نِهارِها، وَقِیامُ لَیلِها»؛ «هـیـچ مـردى زنـش را در کـار خـانه کمک نمى کند مگر آنکه خداوند به تعداد موهاى بدن او عـبـادت یـک سال، که روزها روزه گرفته، و شب ها شب زنده دارى کرده باشد ثواب به شوهر مى دهد». (جامع السعادات ج 2 ص 140)
این در حالی است که نگاهی کلی بر خانواده های امروزی به خوبی این امر را روشن می سازد که متأسفانه شور و شوق و دوست داشتن ها در اغلب موارد مربوط به سال های ابتدایی زندگی مشترک است و پس از مدتی روزمرگی ها زن و مرد را فراگرفته و هر روز از یکدیگر دورتر و دورتر می شوند.
برخورد با فرزندان
امام علی(علیه السلام) توجه خاصی به تربیت فرزندان خویش داشته و یاران خود را در این زمینه سفارش می نمودند. تعاملات خاص ایشان با فرزندانشان در تاریخ گزارش شده است. ایشان به صورت های مختلف در راه تربیت فرزندان خویش تلاش می نمودند. شوخی، بازی، سخن گفتن و حتی نوشتن نامه از جمله روش های تربیتی امام(علیه السلام) بوده است. بسیاری از نامه های ایشان به فرزندان خویش در نهج البلاغه گزارش شده است که برخی در میدان کارزار و در سفر نوشته شده اند که نشان از اهمیت تربیت در منظر امام علی(علیه السلام) دارد.
بررسی روایات امام علی(علیه السلام) در حوزۀ تربیت نشان می دهد که ایشان برای هر گروه سنی، روشی خاص لحاظ کرده اند. فرزندان زیر هفت سال با بازی کردن رشد می کنند. تربیت دینی کودک از هفت سالگی آغاز شده و در نُه سالگی برخوردهای تنبیهی شروع می شود. از سن 10 سالگی نیز مراقبت های جنسی را باید آغاز نمود. (بررسی هر یک از این موارد نیازمند مجال خاصی بوده که خوشبختانه در کتب تربیت اسلامی و سخنرانی های دانشمندان شیعه تقریر گشته اند.)
به عنوان نمونه در گزارشی تاریخی آمده است: «زمانى که عبّاس و زینب(علیهماالسلام)، در سنین کودکى بودند، روزى على (علیه السلام) به فرزند خود عبّاس فرمود: فرزندم بگو: یک عبّاس گفت: یک، حضرت فرمود: بگو دو، عبّاس گفت: خجالت مى کشم با زبانى که یک گفتم دو بگویم.
امام على(علیه السلام) از عقل و هوش و درایت فرزند خود بسیار مسرور شده، چشمان فرزند خود را بوسید. آنگاه به زینب کبرى که در طرف چپ قرار گرفته بود نگاه کرد. زینب پرسید: پدرجان آیا ما را دوست دارى؟ امام على(علیه السلام) فرمود: آرى دخترم، فرزندان ما جگرگوشه هایمان هستند. زینب گفت: پدرجان دو محبّت که در قلب مومن جمع نمى گردد: حُبِّ خُدا و حُبِّ اولاد و اگر از محبّت ما گریزى نیست، پس عطوفت و شفقّت از آنِ ما و محبّت خالصانه از آنِ خداست. این سبب شد که مِهر و عاطفه على علیه السلام به آن دو فزونى گیرد». (مستدرک الوسائل، ج 15، ص 215)
آری امام علی(علیه السلام) برای فرزندان خویش وقت می گذاشتند. با آنان صحبت می کردند و در ضمن بازی های کودکانه استعدادهای آنان را شناسایی می نمودند. انسانی با مشغله های سیاسی و اجتماعی فراوان و با مسئولیت ها گوناگون، هرگز و هرگز از فرزندان خویش غافل نمی گشت و از هیچ تلاشی در راه تربیت آنان دریغ نمی نمود.
اما متأسفانه در جامعۀ امروزی روزمرگی ها، مشغله ها، مشکلات و فشارهای فراوان مالی و فکری سبب شده است که والدین از فرزندان دور مانده و آن طور که باید در راه تربیتیشان تلاش نکنند. پدران نباید فراموش کنند که در کنار تأمین معاش خانواده، وظیفه دارند تعاملی مثبت با فرزندان خویش داشته باشند. به تناسب شرایط کاری، بایستی وقتی از زمان خویش را در اختصاص فرزندان قرار دهند و این امر را نیز چون دیگر وظایف در نظر آورند که غفلت در این زمینه عواقبی جبران ناپذیر به همراه خواهد داشت.
شکاف هایی که در میان خانواده ها به وجود آمده است، رفتارهای ناهنجار برخی جوانان، بزهکاری ها، اعتیاد و غیره ریشه در عدم تعامل صحیح والدین با فرزندان دارد. والدین نباید فراموش کنند که فرزندانشان از نسلی دیگر بوده و در برخورد با آنان باید همانندشان بیاندیشند. همان نکته ای که امام علی(علیه السلام) به زیبایی گوشزد کرده اند: «لا تُقْسِروا اءَوْلادَکُمْ عَلى آدابِکُم، فَاِنَّهُم مَخْلوُقوُنَ لِزَمانٍ غَیْرِ زَمانِکُم»؛ «فرزندان خود را بر آداب و رسوم خود مجبور نسازید، زیرا آنان به روزگارى غیر از روزگار شما تعلّق دارند». (شرح ابن ابى الحدید، ج 2، ص 267)
نتیجه
نحوۀ تعامل افراد در جامعه امری مهم و اساسی است و در این میان چگونگی برخورد همسران با یکدیگر و والدین با فرزندان اهمیت بسیار والایی دارد. بررسی زندگی خانوادگی پیشوای اول شیعیان، یکی از بهترین ابزارها برای دستیابی به الگویی مناسب در جهت داشتن خانواده ای نیکوست. امید است شیعیان با تمسک به زندگی این بزرگوار در جهت اصلاح روابط خانوادگی خویش تلاش نمایند.