وب نوشت

وب نوشت

آیا تا به حال وقتی تنها شده اید و قدم می زنید و به صورت دیگران نگاه می کنید یا  مشغول کارهای روزمره خود هستید به طرز تفکر خود وشیوه نگاهتان نسبت به دنیای اطرافتان اندیشیده اید؟ هیجان و تفکر دو عنصر بسیار مهمی هستند که بر روی رفتار های ما تأثیر می گذارند. قالب تفکر ما می تواند مثبت و یا منفی باشد. اینکه من دنیای اطرافم را زشت یا زیبا می بینم به شخصیت و تجربه های شخصی ام مربوط می شود. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی پای صحبت های یک دوست نشسته باشید موجی از انرژی مثبت را به سمت خود احساس کنید. برعکس گاهی حتی  نگاه به صورت یک فرد کافی است که روز شما را به کسالت و دلمردگی بکشاند. این یک واقعیت است که آنچه در این دنیای ذهنی ما می گذرد، نه تنها خود ما را بلکه اطرافیانمان را مانند قطب های مثبت و منفی یک آهن ربا جذب خود کرده یا برخلاف جهت بارهای جذب کننده  از خود می راند.


وقوف به احساسات، شرط اول کنترل آن ها
ما انسان ها از حیث ساختار با ماشین های ساخته شده متفاوتیم. ما هیجان هایی را تجربه می کنیم که تجربه کردن آن ها تأثیر های بسیار مهمی بر رفتارها و افکار ما می گذارد. گاهی این هیجان ها مثبت و گاهی منفی است. یک انسان معمولی هر دو نوع هیجان را تجربه می کند و در سطحی بالاتر حضور هر یک از آن ها را در درون خود احساس می کند. به عبارت دیگر قادر به تفکیک هر یک از آن ها با دیگری است. مثلا اگر در شرایطی خشمگین و عصبانی شود به این حالت خود کاملا واقف است. اگر دچار حسادت شود، آن را از نفرت باز می شناسد. شناخت هر یک از هیجان ها از آن جهت مهم است که فرد را قادر به کنترل صحیح آن می کند. اگر در موقعیتی قرار گرفتید که احساس غمگینی به شما دست داد، ناراحت نشوید، کافی است که در ابتدا بپذیرید که این حالت یک شرایط طبیعی در موقعیت به وجود آمده برای شماست. اما یادتان باشد که این حالت را برای خود همیشگی در نظر نگیرید و برای کنترل و آرامش خود اقدام کنید.

بمباران ذهن با حس منفی حسادت
یکی از هیجان های قوی دیگر حسادت است. اینکه ما چطور با این هیجان قوی و آزار دهنده کنار می آییم، به نوع تربیت ما در دوران کودکی بر می گردد. والدینی که حس رقابت و نه رفاقت  را در ذهن کودک پرورش می دهند، نباید انتظار داشته باشند که در آینده فرزندی حسود بار نیاورند. وقتی ما والدین عادت می کنیم که مدام فرزندمان را به شکل رتبه ای با دیگران مقایسه کنیم و نه بر اساس تلاشش او نیز یاد می گیرد که جایگاهش نسبت به دیگران مهم تر از میزان سعی و کوشش اوست. پس مدام خود را با دیگران مقایسه می کند و از آن جهت که همیشه کسی هست که در هر زمینه ای از ما بالاتر باشد، پس ما احساس سرشکستگی و سرافکندگی می کنیم و در نهایت حسادت ذهن و روان ما را در اختیار خود قرار می دهد.

وقتی هیجان حسادت را تجربه می کنیم، افکار ما مدام به سمت خود تخریبی هدایت می شود. مثلا آقای کارمندی را در نظر بگیرید که همکار او در برخی از زمینه ها با استعداد تر از اوست یا حقوق دریافتی او به دلیل برخی مسائل در شرایط بالاتر از او قرار دارد. اگر این فرد هر روز صبح به این موضوع بیندیشد که چرا فلانی از من بالاتر است و چرا من کم تر از او هستم، به فرسودگی هر چه بیشتر خود کمک می کند. چنین فردی هر روز احساس سرشکستگی می کند و افکار او مدام گرداگرد این موضوع می چرخد که آیا لیاقت من در همین حد است؟ چه کسی بهتر عمل می کند؟ اصلا چنین فردی لایق این همه پاداش است؟ وقتی ما افکار خود را حول چند سوال گنگ می چرخانیم، در واقع این آزادی عمل را از ذهن خود سلب می کنیم، که من چه کنم در کار خود پیشرفت داشته باشم و در نتیجه فضای فکری خود را باز نگه دارم.


سیاه بین ها و بسته بندی های دلمرده از زندگی 
کسانی که مدام هیجان های منفی مثل نفرت، خشم، غم، حسادت،  احساس گناه و نظایر آن را تجربه می کنند، دنیای ذهنی خود را نیز بر اساس آن پایه گذاری می کنند. چنین کسانی از زندگی خود مدام ناراضی هستند، گله و شکایت می کنند و هر جا دوست و هم صحبتی ای پیدا کنند، هر آنچه را که دیده اند و شنیده اند با بسته بندی منفی، سیاه و دلمرده تحویل دوست خود می دهند و از آن جایی که ما انسان ها فوق العاده تحت تأثیر هیجان های دیگران قرار می گیریم، هجوم بار منفی را با تمام وجود احساس می کنیم و روز ما نیز تیره و تار می گردد. برعکس افرادی که با تمام مشکلات پیش رو خنده بر لب دارند، مدام از به کام بودن روزگار صحبت به میان می آورند و نگاه خوشبینانه ای به دنیای اطراف خود دارند، موجی از انرژی مثبت را روانه دنیای اطراف خود می کنند. این طرز تفکر حتی بر روی رفتار آن ها نیز تأثیر می گذارد و دل دیگران را نیز به ورطه شادی می کشانند.

محمد رضا باب الخانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی