خداوند متعال که خالق انسان است، هدایت انسان را بر اساس فطرت او رقم زده است لذا نیکوست که ما نیز در مسیر هدایت افراد عیناً از الگویی که حق تعالی ارائه نموده است بهره گیریم. در آیات کریمۀ قرآن، مکرراً رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حتی مأموریت تمام انبیاء الهی در چهار مفهوم کلیدی خلاصه و تصریح شده است که در ادامه مطلب خواهد آمد.
1- آیات خدا را بر مردم بخوانند
2- آنان را تزکیه کنند
3- کتاب خدا را آموزش دهند
4- به آنها حکمت یاد دهند.
﴿یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ﴾
چنانکه ملاحظه می گردد تلاوت در صدر ماموریت پیامبران الهی قبل از تزکیه و تعلیم قرار دارد. تلاوت آیات امری غیر از آموزش کتاب خدا و آموزش حکمت است. گویا تلاوت به عنوان یک روش تربیتی معنایش این است که متربیان در معرض تابش نور معنوی و معرفتی آیات قرآن قرار گیرند. این تلاوت اثر روشنگری، انذار و ایمان بخشی به انسان ها را دارد و باعث تألیف قلوب و نورانی کردن دل ها می شود.
روش تلاوت در جایگاه اولین روش تربیت، مورد غفلت قرار گرفته است.
از آنجایی که انسان موجود پیچیده ایست و افراد نیز با یکدیگر تفاوت های فراوان دارند، نمی توان به سادگی راه رشد افراد را برنامه ریزی کرد.
از طرفی آیات قرآن کریم نیز از معانی ژرف و پیچیده ای برخوردار است و وقتی انسان ها در معرض آن قرار می گیرند ما نمی دانیم آیات با افراد چه می کنند.
لذا در مرحلۀ اول تربیت، باید از روش تلاوت برای تربیت استفاده کرد و این اولویت در تمام مسیر تربیت حتی برای کسانی که در اوج تربیت یافتگی قرار دارند هم وجود دارد یعنی همواره باید به تلاوت پرداخت.
مدارس و همه محیط های آموزشی باید در کنار هرگونه برنامه آموزشی و تربیتی سهمی برای تلاوت قرار دهند. افراد نیز برای برنامۀ تربیتی که برای خود می ریزند باید سهم تلاوت را مشخص نمایند.
راز تلاوت در چیست؟ معنای لغوی تلاوت چیست؟
یک راه شکوفایی فطرت، تماشا کردن آیه ها و نشانه هاست و تلاوت قرآن خودش نوعی تماشا کردن است.
تلاوت یعنی ارائه دادن مرتب و به ترتیب مجموعهای از دادهها. تلاوتِ آیات یعنی یک سری از آیات را جلوی چشم او بگذار تا ببیند. این به عبارتی یعنی تماشا کردن البته تماشای ذهنی.
یعنی قبل از اینکه پیامبر انسان را تزکیه کند، اول باید آیات را تلاوت کند. شاید فطرتِ انسان آمادگی داشته و در همین مرحلۀ اول، موضوع را درک کند.
یک راه شکوفایی فطرت تماشا کردن است، تماشای آیه ها و نشانه ها و تلاوت، خود نوعی تماشا کردن است. آیات آفاقی را که قرآن انسان را به تماشای آنها دعوت کرده است، ببین شاید فطرتت شکوفا شد. شاید دلت خوبی ها را خواست و طلب کرد.
می دانیم که انسان از نظر جسمی موجود بسیار پیچیدهای است. وقتی یک پزشک، دارویی را برای شما تجویز می کند شما نمی گویید: «من قبل از خوردن دارو اول باید بفهمم این دارو چگونه می خواهد روی بدن من تأثیر بگذارد؟!» چون بالاخره قبول داریم که پزشک، یک چیزهایی می داند که ما نمی دانیم. این به خاطر پیچیدگی های جسم انسان است، حالا به این فکر کنید که روح انسان چقدر پیچیده است؟! روح انسان بسیار پیچیدهتر از جسم اوست.
کدام یک از ما می توانیم اعلام کنیم که «من درد خودم را می فهمم؟»
ما دربارۀ بیماری جسمی خودمان هم نمی توانیم بفهمیم که دقیقاً چه مشکلی داریم که مثلاً دچار سردرد می شویم. آیا درد روح خودمان را می توانیم بفهمیم؟!
وقتی ما درد خودمان را نمی فهمیم، چطور میخواهیم درمان خودمان را پیدا کنیم؟! ولی طبق فرمایش پروردگار، قرآن برای ما شفاء و رحمه است: ﴿ وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُوْمِنینَ﴾ هدایتگری قرآن، مانند شفای بیماری های روحی انسان است.
تو چه کار داری که قرآن با روح تو چه کاری می کند؟ فقط بدان که روح تو با قرآن آشناست. قرآن را تلاوت کن و روح خودت را در معرض آیات قرآن قرار بده، خودِ قرآن می داند چه طور روح تو را بسازد. قرآن کار خودش را انجام می دهد.
بعضی ها وقتی پزشک برایشان قرص یا دارویی می نویسد، بدون اینکه بدانند این قرص با جسم آنها چه کار خواهد کرد بی چون و چرا آن را مصرف می کنند، اما وقتی به قرآن می رسند، می گویند: «من باید بفهمم که این قرآن با روح من چه می کند؟»
بیایید خودمان را تسلیم قرآن کنیم. بگوییم: «وقتی من آیات قرآن را می خوانم، این آیات یک کارهایی بر روی من انجام می دهد که من نمی فهمم و آثارش هم به این سادگی مشهود نیست، ولی من تلاوت می کنم، چون می دانم قرآن بیماری های روح مرا شفا می دهد.»
قرآن ما را هدایت می کند، حتی بدون اینکه بدانیم چگونه این کار را انجام می دهد. با اینکه ما نمی دانیم تلاوت آیات قرآن چه آثاری بر روح ما دارد ولی این آیات تأثیر خود را بر ما خواهند داشت. قرآن فراتر از معانی و مفاهیمی که از آن درک می کنیم، بر ما تأثیر می گذارد.
اگر یک مقدار مزۀ هدایت را از قرآن بچشیم، از خداوند متشکر خواهیم شد که تعداد آیات قرآن این قدر زیاد است و حتی دوست داشتیم که ای کاش بیشتر بود.
یک نفر بود که برای تمام شدن قرآن کریم و انقطاع وحی گریه کرد. خداوند هم وقتی دید که او خیلی برای انقطاع وحی، بی تابی می کند، جبرئیل امین را جداگانه برای او فرستاد که با او سخن بگوید. آن شخصیت باعظمت، حضرت زهرای اطهر(سلام الله علیها) بود که برای پایان یافتن وحی خیلی گریه کرد و اشک ریخت.
فَلَا تَزَالُ بَعْدِی مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً بَاکِیَةً؛ تَتَذَکَّرُ انْقِطَاعَ الْوَحْیِ عَنْ بَیْتِهَا مَرَّةً، وَ تَتَذَکَّرُ فِرَاقِی أُخْرَى
هیچ وقت از قرآن خواندن خسته نشوید. آیات قرآن تنها مرهم رنج ها و دردهای دل شماست، لذا با آرامش کنار آیات قرآن بنشینید.
امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید: هیچ وقت قرآن را طوری نخوانید که بخواهید سوره را زود تمام کنید.
لَا یَکُنْ هَمُّ أَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَةِ
چند نوبت در طول روز، قرآن بخوانید و هر دفعه یک صفحه یا چند آیه بخوانید تا مزۀ آیات، کامل به دلتان بنشیند.
هدایت یک کار بسیار لطیف است و مهمترین وسیلۀ هدایت هم قرآن کریم است و اولین نحوۀ برقراری ارتباط باقرآن کریم، تلاوت آیات قرآن کریم است.
آیات را تلاوت کن و بگذار این آیات هر کاری که می تواند با دل تو انجام دهد. هر مقدارش را که فهمیدی، چه بهتر، و هر مقدارش را هم که نفهمیدی، بدان که تأثیر خواهد داشت. حتی آن مقداری را که فهمیدی، بدان که هنوز عمیق نفهمیدهای. مهم این است که ایمان بیاوریم به اینکه قرآن با ما خیلی کارها خواهد کرد.
مقام معظم رهبری مدّظله می فرمایند قرآن، کلام پروردگار مهربان است. خواندن و نگاه به آیات آن، زنگار را از دل می زداید و انسان با تلاوت هر آیه، پله هایی از نردبان معنویت را طی می کند. این تـلاوت، خود زمینه انس را فراهم می آورد.
من بارها گفتهام، باز هم مى گویم ما تلاوت برجسته قرآن را در این کشور دنبال مى کنیم، براى این که اُنس با قرآن و تلاوت قرآن در بین مردم عمومیت پیدا کند. عزیزان من! باید با قرآن اُنس پیدا کنید.
قرآن کریم از مبدأ وحی نازل شده است تا به بخش پایانی اش که قلب مطهر حضرت است برسد و این در آیات فراوانی بازگو شده است.
خداوند فرمود ما قرآن را نازل کردیم، انزال کردیم اما نه آن طوری که باران را نازل کردیم. ما باران را به زمین انداختیم ولی قرآن را به قلب پیغمبر آویختیم.
بین انزال قرآن و انزال باران خیلی فرق است هر دو جا کلمه انزال یا تنزیل به کار رفته است اما ذات اقدس الهی قرآن را به قلب حضرت نینداخت بلکه آویخت و این همان است که از آن به حبل متین تعبیر می شود؛ لذا اگر کسی با قرآن تماس داشته باشد مستقیماً با حق لله ارتباط دارد و می تواند بالا برود و متزلزل نمی شود چرا که به سقف بلند بسته است.
در بخشی از حدیث شریف « إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ » آمده است که «طَرَفُهُ بِیَدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی» یک طرف این طناب به دست خداست چه کسی می تواند این طناب را بگسلاند. اگر یک طرف آن به دست خداست پس حق محض است و زوال ناپذیر می باشد لذا می گویند اگر قرآن با شما بود و شما با قرآن بودید راه برای ترقی باز است اقْرَأْ وَ ارْق، بخوان و بالا برو
حال میزان فهم قرآن که نصیب انسان می شود ممکن است نازل یا میانی یا عالی یا اعلی باشد و بالأخره درجاتی برای فهم قرآن هست.