آنچه تحت عنوان بهار عربی در لیبی اتفاق افتاد، به نظر نمیرسد جز نابودی دیکتاتور سابق این کشور ثمری داشته است؛ اوضاع امنیتی امروز لیبی با حضور گسترده تروریستها این ظن را تقویت کرده است آینده نه چندان مطلوبی در انتظار این کشور است. لیبی از سال 2011 که تحولات بهار عربی در خاورمیانه و شمال آفریقا آغاز شد، تاثیرات عمیقی از این حرکت و جریان را پذیرا شد و با قیام مردمی و البته همکاری نیروهای ائتلاف، دیکتاتور این کشور پس از سه دهه حکمرانی ساقط شد. این سقوط مقدمهای برای ایجاد تحولات جدید در این کشور بود. مردم تشنه تغییر خواستار تحولات جدی در کشور بودند تا از این طریق خواست و نیت خود را محقق کنند. اما زمانی اقدامات ارتش و زمانی تحرکات گروههای تروریستی اجازه تغییرات جدی به نفع مردم را نداد و بحرانهای امنیتی مانع از ایجاد لیبی جدید بر پایه خواست و اراده مردم شد. اگرچه برگزاری انتخابات و تشکیل پارلمان گامی در جهت خواست مردم تلقی شد اما خودسری ارتش و برخی گروههای مسلح اجازه تحرک جدی به مردم را نداد و عرصه را برای مردم تنگ تر کرد. عدم انسجام نیروهای داخلی در این کشور و عقب افتاده بودن مردم این کشور به دلیل سالها استبداد و استثمار، این مساله را تقویت کرد که عرصه برای نیروهای قدرت طلب و فرصت طلب فراهم شود و در گام اول امنیت این کشور متزلزل شود تا از این طریق خواستهای بعدی از جمله حضور در قدرت و اقتصاد لیبی را مهیا نماید. اما همین ناامنی سبب ظهور داعش در این منطقه شد و علاوه برافزایش سیطره خلافت داعش، نوع سرخوردگی را نیز در میان مردم پدید آورد. عدم همراهی غرب با دولت مستقر لیبی و تلاش غربیان برای ورود نیروهایی غیرقابل قبول مردم لیبی به عرصه قدرت این کشور، سرخوردگی مردم لیبی را بیش از گذشته تقویت کرد. متاسفانه عدم همراهی کشورهای اسلامی با لیبی و تلاش برای نفوذ در این کشور از طرق مختلف، عاملی شد که طی آن با ظهور تروریستهای داعش در این کشور مواجه باشیم. اگرچه آمریکا و غرب پس از سقوط قذافی در این کشور، نقش اساسی و تاثیرگذاری از نظر نظامی ایفا نکردند، اما مستشاری نظامی و همکاری با دولت این کشور را در دستور کار قرار دادند. بحرانی بودن شرایط در این کشور سبب شد که اوباما شرایط فوق العاده در این کشور تعریف کند که امروز با حضور داعش در این کشور این شرایط یک سال دیگر تمدید شده است.
برخی ناظران معتقدند که حمله نظامی نیروهای ائتلاف به لیبی به عنوان زرادخانه انواع تسلیحات، شرایط را به این وضع امروز درآورد؛ چراکه عملا ثبات را در این کشور به هم زد و به هر طرف خارجی اجازه دخالت را داد به ویژه آنکه نفت در این کشور وجود داشته و دارد و منبع مهمی برای تامین اقتصادی این کشور و جهان است. از سوی دیگر نباید این نکته را نیز از یاد برد که قذافی با اقدامات سبعانه خود لیبی را به این روز درآورد و اقدامات وی در کشتار گسترده مخالفان و درخواست کمک آنان باعث حملات نیروهای ائتلاف در این کشور شد. با تمام این احوال امروز سازمان ملل به عنوان میانجی حل اختلافات گروههای داخلی لیبیایی در عرصه حاضر است اما تاکنون به نتیجه مطلوب نرسیده است. کشتار 21 قبطی در خاک این کشور، تهییج احساسات مردم مصر را به دنبال داشت که سبب ساز حملات گسترده هوایی مصر به مواضع داعش شد. به نظر میرسد امروز لیبی تبدیل به محلی برای تسویه حساب کشورها و گروههای مختلف شده و در این میان مردم این کشور قربانی این اقدامات شدهاند. ایجاد خلاء امنیتی در این کشور همچنین سبب ساز نفوذ داعشیها در این کشور شده که قطعا برای امنیت منطقه بسیار خطرناک و ناگوار است.
نفوذ داعش از افغانستان گرفته تا شاخ آفریقا، نگرانی جدی امروز جامعه جهانی است و با افزوده شدن لیبی به این مجموعه عملا نگرانیها تشدید شده است. برخی کشورهای عربی از ایجاد نیروی مشترک نظامی برای مقابله با داعش خبر دادهاند اما به نظر میرسد، نمیتواند توفیقی جدی در بر داشته باشد. تغییر افکار جوانان در مورد داعش و ایجاد فرصتهای شغلی برای آنان به ویژه در اروپا، میتواند زمینه ساز مقابله با داعش باشد. ضمن اینکه باید تمام کشورهای غربی تعهد جدی برای مقابله با داعش را بدهند و گرنه غیر از این داعش، نه تنها در لیبی بلکه در سایر کشورهای آفریقایی که از ثبات درستی برخوردا نیستند، نفوذ و رخنه گسترده پیدا میکند.