طراحی و توصیف دقیق نماهای شهری ، رکن اصلی طراحی شهری است که باید به آن توجه کرد.چراکه سرزندگی ، تنوع ، پویایی ، دلپذیری و فراغ بالی را برای مخاطبان خود به ارمغان می آورند... نمای ابنیه به عنوان فرستنده و شهروند ، گیرنده اطلاعات مذکور است که بخش اعظم این سیستم را تشکیل می دهند.تاثیر گذاری طراحی نما بر رفتار فردی و گروهی مولفه ای است ، موثر که هنجار های اجتماعی و کنش های رفتاری را پدید می آورند. تمایل و حس حرکت ، جزئی از عواملی است که ادامه مسیر را برای فرد ، خوشایند و متفاوت می کند بنابراین "حرکت مکانی در نما " به وقوع می پیوندد.گاهی تولید مکان به اشتباه منحصر به یک محدوده می شود و یا فقط تحت اختیار بخشی از فضا قرار می گیرد که پتانسیل های جذاب عملکردی را داشته باشند. اما میتوان با تمرکز بر طراحی نما ، بدنه و جداره های شهری ، علاوه بر تولید مکان بر فرهنگ و الگوسازی رفتار هم دست یافت. حال با ذکر این سخن به سوی شکافتن و شناختن نماهای رفتارگرا و رفتارگریز شهری می پردازیم.
رفتار تحت الشعاع عواملی است که برونداد آن عکس العمل انسانی را بوجود می آورد.گرمی و سردی هوا ، خوشحالی و ناراحتی فرد ، آفتابی و ابری بودن آسمان ، فصول بهار ، تابستان ، پائیز و زمستان ، ترافیک ، سر و صدا ، شلوغی ، ازدحام ، بی پولی ، خستگی و......دیگر عواملی است که می تواند متغیر وابسته و یا متغیر مستقل این معادله را شکل دهد. سرانجام در پی وقوع رویداد های مختلف رفتار بروز پیدا می کند.جز ء کوچکی از برونداد رفتار ، تحت اختیار نماهای است که احاطه شده بر فرد می باشند و در کل محیط خویش و مرزهای اشتراکی رفتار با دیگران را شکل می دهند.فرد در این محیط رفت و آمد می کند ، قدم می زند ، به گفتگو می پردازد و به انتظار می نشیند.
نظم و وحدت در جداره ها باعث پدیدار شدن مکانی می شود که مردم آن جا را فراموش نخواهند کرد .تضاد ، میان محوطه سازی نرم و سخت ، میان مناطق شلوغ و کنج های ساکت ، میان خیابان های باریک و فضاهای عمومی وسیعتر دیده می شود. بکار گیری کاربری هایی مانند کافه ها ، کیوسک ها ، نمایشگاه ها ، چادرها و دکورهایی برای اجرای مراسم میتواند به تنوع مکانی محیط بیفزاید.
رفتارگرایی، گرایشی در فلسفهاست که تمایل دارد همیشه، به جای آنکه فکرها و حالتهای ذهنی ما را بررسی کند، آن رفتارهایی را شناسایی کند که به دنبال فکرهای ما میآیند. از دیدگاه این گرایش، نمیتوان بین دو فکر مختلف، تفاوتی قائل شد، مگر آنکه در رفتاری که به دنبال آن فکرها میآیند، تفاوتی وجود داشته باشد.بدون تردید معکوس این عمل هم قابل بیان است یعنی از طریق حضور پذیری فرد در فضا ، ایجاد انگیزه های فکری ، بطور اخص ترویج تفکر شهری توسط طراحی متفکرانه برای ترغیب در کشف محیط باعث رویارویی رفتار گرایی می شود.پس با بکارگیری و شناخت درست نیاز انسانی از محیط پیش رو جهت پاسخگویی به مولفه های کمی و کیفی فضا میتوان نما را به شکلی طراحی کرد که فرهنگ و الگو ساز باشد در کل نما، رفتارگرا شناخته شود.
در طرف دیگر انسدادهای بصری ، الحاقات ، عدم رعایت مقیاس ، نامطلوبی در کیفیت مصالح ، روش های انتخاب مصالح ، عدم شناخت درست مصالح و تکنیک های ساخت آن ، بکارگیری مصالح ناشناخته ( غیر بومی ) ، ترکیب نادرست مصالح ، عدم رعایت استانداردها در بازشو ها ، عدم تناسب بین رکن های اصلی و فرعی نما و تعمیر و نگهداری به موقع نماها ، تاثیر گذاری اقلیم ، آلودگی های هوایی باعث پدیدار شدن نماهای رفتارگریز و دوری کننده از جداره های شهری می شود. رفتار پدیده ای ناشناخته نیست بلکه کنشی است که از مولفه های پنهان و پیدای محیط پیرامون تاثیر می گیرد و نمود بیرونی و درونی پیدا می کند.در نشانه های بیرونی خود بی شک تقابل را در برابر خود می بیند اما در نشانه های درونی خود بصورت ناپیدا و محسوس ، آرام آرام تاثیر خود را بر ارگانیزم بدن می گذارد که باعث سردردهای ناگهانی و درد های ناپیدای نامیمون انسانی می شود.رفتار گریزی در محیط شهری باعث غیبت ، دلتنگی ، ترس ، اضطراب ، بی رونقی ، تهدید ، وحشت ، سرگردانی و تنهایی فرد نسبت به مکان زیستنش را فراهم می آورد بطوری که مکان های نا امن ، متروکه ، ناخوشایند قابلیت هایی را بوجود می آورد جهت جذب بزهکاران در شهر.اما رفتارگرایی مکان هایی را پیش روی فرد قرار میدهد که می تواند احساس راحتی را تجربه کند و به دور از نگرانی ، آزار و اذیت بسوی مکان دیگر کشیده شود.آزادی در حرکت برای فرد پیاده ، پیوستگی پیاده راه ، دسترسی آسان به تغییر مسیر توسط وسایل نقلیه عمومی ، شفاف سازی مکان در نماها ( خوانایی محیط ) ، تنوع در رنگ ، مصالح بوم آورد ( ایدری ) ، کفسازی مستمر و مناسب ، نورپردازی و ریتم کشف محیط ( سایه و روشن) ، رعایت مقیاس های انسانی ، آسایش و راحتی اقلیمی همه و همه عواملی است که میتواند به عنوان راهکارهایی معرفی شود برای خلق محیط های پایدار و توسعه نماهای رفتارگرا.