عنصر مقوم انقلاب، تغییر نظام -نه تغییر درون نظام- است. و زمانی انقلاب روی می دهد که افرادی با آرمانی متفاوت و ناسازگار با جهت گیری عمومی جامعه و آرمان آن، در جامعه رشد یابند. اگر محرک اصلی انقلاب، آرمان متفاوت انقلابیون است، زمانی این حرکت موفق خواهد بود که انقلابیون، آرمانش را به خوبی بشناسند، به آن عمیقا دل بسته باشند و شجاعت کافی برای تغییر نظام را دارا باشند. در این صورت است که برای رسیدن به آن، حاضر به تحمل دشواری ها بوده، با مرور زمان از مسیر انقلاب منحرف نمی شوند. از سوی دیگر، با پیروزی انقلاب و روی کار آمدن نظامی با آرمان جدید، جایی برای آنان که به آرمان سابق دل خوش دارند یا منافعشان با چنان آرمانی تامین می شود، باقی نخواهد ماند. طبیعی است که این افراد از پیروزی انقلاب جلوگیری کرده، در صورت پیروزی آن، برای نابود کردنش، تمام تلاش خود را به کار می بندند.
از جاهلیت کهن تا جاهلیت مدرن
فرهنگ جاهلی حجاز در عصر بعثت، و تلاش های فراوان رسول خدا صلی الله علیه و آله در طول سه سال تبلیغ مخفیانه اسلام، موجب گردید تا در دل جامعه جاهلی، افرادی پیدا شوند با آرمانی کاملا متضاد با فضای حاکم بر جامعه؛ و این همان نکته ای بود که دیر یا زود موجب پیدایش تحرکات انقلابی گشته، مخالفان را نیز به مبارزه وا می داشت.
بررسی رفتار انقلابیون، و در رأس آنان شخص رسول خدا صلی الله علیه و آله به عنوان رهبر انقلاب، می تواند الگویی برای امروز باشد؛ امروز که جامعه جاهلی مدرن، تمام قد در برابر انقلاب اسلامی ایران ایستاده است تا آن را به زانو در آورد. چه اینکه این انقلاب، داعیه دار همان آرمان انقلاب رسول الله صلی الله علیه و آله است؛ آرمانی که درست در نقطه ی مقابل آرزوهای جهان سلطه و اهداف تمدن کفر قرار دارد. چراکه انقلاب اسلامی ایران محدود به مرزهای جغرافیایی نیست؛ بلکه انقلابی در اندیشه ها و دلهاست. و این یکی از مهمترین دلایل دشمنی غرب با ایران است.
هر چند از دست دادن کشوری در منطقه استراتژیک غرب آسیا، خود شکستی سخت برای غرب بود اما مهمتر از آن، ادعاهای انقلاب اسلامی است که به جنگ تمدن مادی غرب رفته، در افق های اندیشه و انگیزه با آن درگیر شده است. زیرا اینکه انقلاب اسلامی با روح تمدن مادی غرب مخالف بوده، آن را منحط و ویرانگر می داند، در جهت روشنگری بر می آید، و خود عملاً در حال به نمایش گذاشتن الگویی نوین است، نکته ای نیست که غربیان بتوانند از کنارش بگذرند.
چهار دوره کلیدی تاریخ
بعد از آشکار شدن دعوت رسول خدا صلی الله علیه و آله تا وفات ایشان، ماجرای سقیفه، دوران خلافت عثمان و دوره خلافت امیر المومنین علیه السلام چهار مرحله ی امتحان برای انقلابیون بود.
دوره اول از سال سوم بعثت تا وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله، دوره ی آغاز، پیروزی و تثبیت انقلاب در برابر مشرکان است. ماجرای سقیفه نقطه آزمون جامعه ای است که از یک انقلاب بزرگ سربلند بیرون آمده، اکنون باید مسیر آینده را در نبود بنیانگذار انقلاب انتخاب کنند. دوران خلافت عثمان، دوره ای است که حاکم جامعه آشکارا از شعارهای انقلاب فاصله گرفته است و حکومت امام علی علیه السلام، حکومتی است که تصمیم دارد با صلابت در برابر تمام انحراف هایی که در مسیر اصلی انقلاب ایجاد شده بایستد.
بررسی این چهار دوره و موضع گیری های انقلابیون در هر کدام از این مقاطع، راهنمای راه انقلاب اسلامی ایران خواهد بود. خصوصا که از بیانات رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر مومنان علی علیه السلام روشن می شود کدام افراد در مسیر حق باقی ماندند و چه کسانی در برابر آن ایستادند.
با توجه به اهمیت موضوع، تلاش می شود طی چند مقاله، این چهار مقطع از تاریخ صدر اسلام و مواضع انقلابیون در آنها مورد بررسی قرار گیرد.
ادامه دارد...
پی نوشت:
1. حدیث پیمانه پژوهشی در انقلاب اسلامی، حمید پارسانیا، ص20.