یکی از حوادثی که خدا آن را در قرآن در پیش چشمان ما قرار داده است، جنگ بدر است. خدای متعال نه تنها در همان ایام بلکه در مواقع بعدی هم از حالات مسلمانان در آن ایام یاد کرده است و نکاتی را در یادآوری وقایع بدر آورده است که اگر با دیده عبرت به آن نگاه شود همیشگی و به عنوان قانون های الهی، درسآموز است که توجه ما در اینجا به نصرت الهی است.
وعده نصرت به فراریان پشیمان
در آن هنگامی که مسلمانان بر اثر ضعف ایمان و ترس جان از جبهه جنگ در احد گریخته بودند و سپس با ندامت به سراغ پیامبر بازگشتند، خدا در آیات خود آنان را به یاد "نصرت" خود در جنگ بدر انداخت و وعده داد که در صورت صبور بودن(پایکار ماندن) نصرتی بیش از نصرت بدر به آنان برساند.
در جنگ بدر خدا سه هزار فرشته به نصرت مسلمانان فرستاده بود و این بار که دشمن با سرمستی از پیروزی اولیه خود تصمیم داشت بازگردد و به خود مدینه حمله برد، خدا وعده داد که در صورت پایداری، پنجهزار ملک به نصرت آنها بفرستد.
بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ (آل عمران، 125)
خدا در آیه بعد میفرماید که این کار(نصرت توسط ملائک) تنها به منظور بشارت و اطمینان قلب بوده است. از این رو و نیز از آنجا که جمع زیادی از کشتگان روز بدر به دست علی علیه السلام و مابقی به دست سایر مسلمین کشته شدهاند، به نظر میرسد که کمکی که ملائک در روز بدر کردند، به گونه شمشیر زدن نبوده است.
اما نصرت خدا چه معنایی دارد؟ آیا همان یاری و پیروزی و غلبه است؟
آیا نصرت همان پیروزی است؟ آیا نصرت همان یاری است؟
کسانی که در معنای کلمات به خوبی مطالعه میکنند، در بسیاری از موارد خود را از ترجمه قرآن عاجز میبینند. به عنوان مثال کلماتی از ریشههای نصرت، فتح، غلبه، استعانت، امداد، تأیید و عون در قرآن به کار رفتهاند و در ابتدای کار ما در ترجمه فارسی به جای همه آنها از واژه "یاری" یا "کمک" استفاده میکنیم، اما اگر دقیقتر شویم متوجه میشویم که هر کدام از این کلمات معنایی مخصوص به خود دارند.
نصرت نوعی از یاری و پیروزی است که با شکفتگی درونی انسان نیز همراه است. از این رو، معنایی کامل تر از غلبه و پیروزی ظاهری بر دشمن دارد. از این رو نصرت یکی از مفاهیم سطح بالاست که برای درک آن حتماً باید به سراغ آیات قرآن برویم.
چند نکته درباره نصرت الهی:
اول – همه انواع و مراتب نصرت از جانب خداست.
در همین آیه که در بالا ذکر کردیم، آمده است که " وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ" از اینجا نیز میتوانیم بفهمیم که نصر، معنایی کاملتر از غلبه و پیروزی ظاهری در جنگ دارد زیرا خدا درباره غلبه یا عون یا استعانت، چنین جملهای نگفته است؛ بلکه درباره نصر، گفته است که "همه انواع آن فقط از جانب خود من است"
قرآن حتی سخن از ملائکهای به میان آورده است که نصرت بخش هستند. از اینجا میفهمیم که کسانی که نیت های الهی دارند و در مسیر خدا به یاری میپردازند نیز جزو همان نصرت الهی به شمار میروند و از اینجا میفهمیم که خدا نصرت خود را به وسیله عواملی مثل مومنان یا ملائکه به ما میرساند و این عوامل در مسیر خدا هستند و در حقیقت همه نصرت از خداست.
دوم - خدا را هم میتوان یاری کرد.
عیسی علیه السلام از حواریون خود پرسید انصار من به سوی خدا کیانند؟ آنها جواب دادند: ما انصار خدا هستیم(صف، 14) در آیه دیگری نیز میخوانیم که خدا حتما کسانی که او را نصرت دهند، نصرت خواهد داد(حج، 40)؛ همچنین خدا مسلمانان مدینه را "انصار" نامیدهاست و با نقل جریان عیسی علیه السلام به زیبایی به ما میآموزد که با نصرت اولیاء خدا میتوانیم جزو "انصار الله" شویم.
سوم – بازار ناصران خیالی و وهمی هم سکه است.
گفتیم که از نظر خدا "نصرت" نوع خاصی از کمک است که با شکوفایی درونی فرد نیز همراه است و نصرت تنها از جانب خداست اما کمک های ظاهری میتواند جنبههای غیر الهی نیز داشته باشد. در این میان عدهای به خیال باطل خود از مسیرهای غیر الهی به دنبال نصرت هستند؛ اما همه اینها خیال و وهم است و محبوب هایی که در بیراهه خدا هستند، حقیقتاً نمیتوانند کسی را یاری کنند: وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ (یس، 74) ما هم باید مراقب باشیم که از مسیرهای غیرخدایی به دنبال ناصر نگردیم: وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً (نساء، 89)
چهارم – هل من ناصر ینصرنی؟
در لحظاتی که همه مردان خاندان و اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شده بودند، ایشان فرمودند: "هل من ناصر ینصرنی؟"
در آن لحظات که همه یاران امام حسین علیه السلام شهید شده بودند و ایشان تنها در میدان جنگ مانده بود، دیگر هیچ امکان عقلی برای پیروزی بر لشگر عمر سعد نبود؛ اما آن حجت حق هنوز هم به دنبال "ناصر" بود؛ به دنبال کسی بود که خودش شکفته باشد و با جانفشانی در راه خدا و امام حسین در مسیر شکفتگی خود اباعبدالله قرار گیرد.
پنجم – ما به انتظار "منصور" هستیم.
منصور از کلماتی است که به صاحب الزمان مرتبط است. در زیارت عاشورا میخوانیم:
فأسأل الله الذی اکرم مقامک و اکرمنی بک ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله
ششم – شما انسان های عجولی هستید؛ نصرت خدا نزدیک است!
در شرایطی که انتظار نصرت خدا را داریم و به حساب خودمان کارد به استخوان رسیده و هنوز یاری خدا نیامده است، خدا ما را عجول خوانده است! حتی بندگان شایستهاش نیز دچار این حالت میشوند و میگویند:"پس نصرت خدا کی میآید؟" اما خدا آنها را رها نکرده است. از دید خدا – که حق و درست هم همان است – کماکان نصرت خدا نزدیک است و این ما انسانها هستیم که عجول هستیم زیرا افق دیدمان محدود است و خیلی زود صبر را از کف میدهیم.
این دو آیه از قرآن شایسته توجه است:
آیا به خیال خودتان به بهشت وارد میشوید اما قبل از آنکه مشابه اتفاقی که برای قبلی ها پیش آمده است، برایتان نیاید؟ آنقدر آنها دچار سختی و زیان شدند و به گونهای متزلزل شدند که فرستاده خدا و آنانی که با آنها ایمان آورده بودند میگفتند: یاری خدا کی خواهد آمد؟ آگاه باشید که یاری خدا نزدیک است(بقره، 214) و انسان بدی را میطلبد، همانگونه که نیکی را میطلبد و انسان شتابزده است(اسراء، 11)
سلام قولا من رب رحیم
به دنبال درخواست بسیار مهم دکتر رحیم پور ازغدی برای برگزاری کرسیه های آزاد اندیشی اقتصاد در نماز جمعه ی تهران، و عدم همکاری مسئولین ذیربط بدلیل فشارهای وارده از سوی اقتصاد دانان غیر اسلامی در داخل کشور، از شما وبلاگ نویس عزیز تقاضا داریم که به میزان توان خود مطلبی در خصوص لزوم طرح بحث های "اقتصاد قرآنی" در مهم ترین و پرتعداد ترین تریبون دینی کشور، در وبلاگ خود منتشر کرده تا از اندک اندک این مطالب در کنار هم موجی پدید آمده و به گوش تئوریسین های اقتصادلیبرال در کشور برسد تا بلکه قدمی در راستای زدودن مظلومیت و مهجوریت از قرآن برداشته باشیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ی نظریه های تولید شده ی اقتصاد اسلامی، می توانید به وب سایت http://www.kadamaei.ir/ و همچنین وب سایت http://reba.ir/ مراجعه نمایید.
« ما تا به امروز می بایست مدل بومی اقتصاد را به دنیا عرضه می کردیم. ما باید هم کارآمدی در جهت رشد رونق اقتصاد، هم کارآمدی در جهت تأمین عدالت را به دنیا نشان میدادیم.»
بیانات رهبری - 85 (دیدار با دست اندرکاران اصل 44)
و تا به امروز هنوز...