خیلی وقت ها به واژه مردم که فکر می کنم، معناهای متفاوتی در ذهنم می آید، جمعی از آدم ها در سایزها و چهره های مختلف، باگروه های خونی متفاوت، از رنگ های زرد و سرخ گرفته تا سیاه پوست و .... مردم یعنی همه چهره هایی که زشتی و زیبایی ظاهری آنها وجه تمایزشان شده است . مردمی که معیار زشتی و زیبایی را برای هم خلق کردند، ولی همه مخلوقند. قد بلند و قد کوتاه، چاق و لاغر، بلوند یا مشکی، سالم یا معلول، سفید یا سیاه، زردپوست یا سرخپوست، تاس یا پرمو، از زبان ها و فرقه های مختلف، با ادیانی متفاوت ..... کم کم همین واژه مردم می شود، معیار همه داشته ها و نداشته هایمان، می شود معیار رضایت ما از خودمان، رو به روی آینه که می ایستیم تمام تصویر آینه پر می شود از خودی که مردم برایمان ساخته اند.