وب نوشت

وب نوشت

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

باز هم شب های پر تب و تاب قدر رسید، بزمی که زمینیان و آسمانیان بر گرد هم می چرخند و نوای "یا الله ، یا الله " جانی دوباره به عالم رو به افول دنیا می دهد.

یک سال انتظار کشیدیم و عاقبت مفتخرمان کردند به حضور در این  بزم ملکوتی ، امشب حاجات به آسمان می رود و مُهر تأیید خورده بر می گردد، بعضی هایشان همین روزها اجابت می شوند بعضی هایشان سال بعد، بعضی هایشان چند سال بعد، اما دست رد به سینه احدی زده نمی شود، همه و همه مهر اجابت می خورند.

بعضی از این دعاها خیلی قشنگ هستند آنقدر خالص و بی ریا که اشک فرشتگان را در می آورد، اینقدر عمیق و شیرین که ملائکه سجده دوباره بر انسان می کنند.

یکی می گوید خدایا من شکسته تر از آنم که درکت کنم اما می شود خدایی کنی و لحظه ای به قلبم بیای ؟ خدایا می شود نگاهم کنی؟

یکی زمزمه می کند خدایا دستانم خالیست و نیاز بنده های تو بسیار، خدایا ندارم، می توانم جانم را پیشکش کنم؟

یکی دلتنگ است و منتظر، سالهاست اشک ریخته و انتظار کشیده، طاقتش تمام شده می گرید: «خدایا حجتت را برسان، خدایا امام زمانمان را برسان، خدایا کودکان غزه ، مردم بی گناه سوریه و عراق فریادرس می خواهند ، خدایا فریادشان را بشنو و جان این عالم بی جان را برسان....»

یکی می گرید خدایا یادت می آید آنروز چقدر با تو لج کردم با همه کوچکیم در برابر همه آسمان ها و زمینت ایستادم و گفتم نمی خواهم بندگی ات را؛ دست از سرم بردار ؟ خدایا امشب آمده ام بگویم اشتباه کردم دستت را آنی از سرم برندار ، من بی تو هیچم، هیچ .... 

راستی این شب ها از خداوند چه بخواهیم؟

خداوند کریم و بخشنده کدام دعای ما را بیشتر دوست دارد؟

این شب ها چقدر به دعایمان بال و پر دهیم ، به اندازه عزیزانمان ، به اندازه کشورمان ؟ به اندازه هم کیشانمان؟

به اندازه آخرتمان؟دعایمان را چقدر وسعت ببخشیم؟

 بسیار خرسند می شویم که دعاهای پر مغز و ناب و خالصتان را با ما به اشتراک بگذارید ، باشد که از هم بیاموزیم چگونه دعا کردن را و به یاد هم بیاندازیم چه بخواهیم که سعادت  و عاقبت به خیری نتیجه اش باشد؟

محمد رضا باب الخانی

امام مجتبی علیه السلام بعد از مدتی رویارویی با معاویه، دست از حکومت و جنگ کشیدند و به مدینه قدم فرما شدند؛ اما این سکون و سکوت، ناشی از نداشتن شجاعت و نداشتن قدرت کلام نبود. در اینجا می‌خواهیم قدری از شجاعت و قدرت کلام سبط پیمبر علیه السلام باز گوییم و درسی برای زندگی خود بگیریم.

محمد رضا باب الخانی

روزگاری زندگی می کنیم و حداکثر بعد از 90 سال می‌میریم. در زمانی به دنیا می‌آئیم که ناخواسته است، با شکل و شمائلی متولد می‌شویم که در انتخاب آن نقشی نداشتیم، در مکانی به دنیا می‌آئیم که ایده آل ما نیست، در خانواده‌ای پا به عرصه می گذاریم که در گزینش آن هیچ گونه اختیاری نداشتیم، اقوام ما کسانی هستند که گزینش نکرده ایم، با روش هائی تربیت می شویم که مورد سلیقه ما نیست، تندباد حوادث غیرقابل کنترل، غیرمنتظره و دل آزار، ما را به هر طرف که بخواهد، می برد ، ....."

این گونه حرف ها ، مخصوص آدم هایی است که برآنیم در این مقاله ، به بررسی ویژگی هایشان بپردازیم ؛ آدم های بدبینی که حتی با داشتن این نوع نگاه به زندگی، اصلاً فکر نمی کنند بدبین هستند. آنها آن قدر دلیل و منطق برای خودشان دارند که تمام تفکرات و ذهنیت هایشان را از واقعیتهای غیرقابل انکار زندگی می دانند، نه ساخته و پرداخته ذهن.اگر یکی از اعضای خانواده تان به این مشکل دچار باشد که دیگر کار چند برابر سخت می شود.

محمد رضا باب الخانی