در امر ازدواج، کفویت و همسانی زن و شوهر، در سرنوشت زندگی مشترک زوجین تاثیر انکارناپذیر دارد. براستی ملاک در کفو بودن و هم شأنی همسران، ایمان است یا شئونات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره؟
در نوشتار حاضر، مروری اجمالی بر آیاتی از قرآن خواهیم تا ببینیم رهاد این لقمهچینی از سفره معرفتبخش قرآن چه خواهد بود.
ماجرای مواجهه دختران شعیب پیامبر با حضرت موسی(علیهما السلام) را شنیده یا خواندهاید. در بخشی از این ماجرا از زبان دختر شعیب خطاب به پدر آمده است:
یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ اْلأَمینُ. (قصص: 26)
پدرم! او را به استخدام خود درآور که بهترین کارگزار کسی است که قوی و امین باشد.
پیشنهاد دختر شعیب به پدر، گرچه به منظور استخدام موسیعلیه السلام برای مشارکت در فعالیتهای اقتصادی شعیب بود، و ی با توجه به اینکه پس از این پیشنهاد، شعیب بیدرنگ، خواسته خود مبنی بر ازدواج موسی با یکی از دخترانش را مطرح نمود، معلوم میشود که شعیب از سخن دخترش، معیارهای همسر ایده آل او را که قوت و امانت است دریافته و موضوع ازدواج را مطرح ساخته است:
قالَ إِنّی أُریدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ عَلی أَنْ تَأْجُرَنی ثَمانِیَ حِجَجٍ... (قصص: 27)
گفت: من میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم. در قبال اینکه هشت سال برای من کار کنی ...
در اینجا ممکن است گفته شود که دختر شعیب، امین بودن موسی را ستود و بهدلیل دارا بودن همین ویژگی، او را شایسته استخدام و همسری خود دانست، در حالی که امین و درستکار بودن فرد، تلازمی با ایمان وی ندارد. زیرا که ممکن است فردی، قابل اعتماد و امین باشد، ولی بهرهای از ایمان به خدا وقیامت نداشته باشد.
جواب این شبهه و تفسیرِ امانت را از زبان خود دختر شعیب جویا میشویم؛ "آنگاه که به پدر گفت: او را بهاستخدام خود درآور که بهترین کارگزار، فرد قدرتمند و امین است. شعیب به او فرمود: قوتش را از آنکه دلوِ به آن سنگینی را به تنهایی از چاه بیرون کشید، شناختی؛ اما چگونه پی به امانتش بردی؟ جواب داد: وقتی که در مسیر منزل بهدنبالم در حرکت بود، به من گفت: تو پشت سرم حرکت کن و مرا راهنمایی نما، زیرا ما از خاندانی هستیم که به زنان نظر نمیافکنیم، از اینجا دریافتم که او از کسانی نیست که بهدنبال زنان حرکت و به آنان نظر میکنند. و این همان امانت است". اینکه دختر شعیب، نام این عمل برخاسته از ایمان موسی را امانت گذاشت، نشانگر آن است که امانت به طور کامل با ایمان به خدا و قیامت آمیخته است؛ زیرا موسی میتوانست به حرکت خود بهدنبال آن زن ادامه داده و حتی به او نظر افکند و این عمل نیز برخلاف درستکار بودن به مفهوم عام کلمه نبود؛ ولی تنها چیزی که او را از این عمل باز داشت، ایمان او به حضور خدا و ناپسند بودن این رفتار در نزد او بود. و این همان چیزی بود که دختر شعیب به فراست دریافت و به پدر گزارش کرد.
نمونه دیگری که اهمیت ایمان همسر را روشن میکند،دعای همسر فرعون است. او در این دعا قرب و همجواری با خدا را خواسته و قرب به او را بر قرب ونزدیکی به فرعون برتری داده است. هرچند که همجواری با فرعون، همه لذات را در پی داشت و در او، آنچه را که در دل آرزو میکرد، یافت میشد. پس، معلوم میشود که همسر فرعون، از تمامی لذات زندگی چشمپوشی کرده بود، آن هم نه بهخاطر اینکه به آنها دسترسی نداشت، بلکه با آنکه همه آن لذات برای او فراهم بود، از آنها چشم پوشید و از خدا خواست تا او را از داشتن همسری بیایمان و در عین حال ثروتمند نجات بخشد:
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ. (تحریم: 11)
و نیز خداوند درباره مومنان مثلی میزند و آن همسر فرعون است که گفت: پروردگارا! برای من در نزد خودت، خانهای در بهشت بنا کن و مرا از شر فرعون و عمل او رهایی ده ...
از آنچه که تاکنون مورد بررسی قرار گرفت، این نتیجه بهدست میآید که ایمان، یکی از مهمترین ویژگیهای همسر شایسته است و ملاک و معیار کفویت همسران، ایمان آنان است و داستان همسر فرعون نیز به روشنی بر این ادعا که ملاک هم شأنی همسران، امور مالی واقتصادی است و ثروت همسر میتواند ملاک گزینش واقع شود، قلم بطلان میکشد.
تنها، پاسخ به این پرسش باقی میماند که آیا یکسانی شئون اجتماعی پسر و دختر، ملاک کفویت آنان است یا در اینجا نیز معیار تطابق، ایمان آنهاست؟
"ابن عباس" نقل کرده است که رسول خداصلی الله علیه وآله از دختر عمهاش "زینب بنت حجش" برای پسرخوانده و بنده آزاد کردهاش "زید بن حارثه" خواستگاری کرد. ولی زینب که زیبا و اشراف زاده بود، سرباز زد و گفت: من از نظر حسب و نسب از او برترم. در اینجا بود که این آیه نازل شد:
وَ ما کانَ لِمُوْمِنٍ وَ لا مُوْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ... (احزاب: 36)
و هیچ مرد و زن مومنی را نرسد که چون خداوند و پیامبرش امری را مقرر دارند، آنان را در کارشان اختیار (و چون و چرایی) باشد
و پس از نزول این آیه، زینب راضی شد و ازدواج او با زید سرگرفت. از این آیه به خوبی برمیآید که تطابق و کفویت همسران، مربوط به حسب و نسب وشئون اجتماعی نبوده و تنها ملاک کفویت از نظر قرآن، ایمان است، همچنانکه در اسلام بردگان آزاد شدهای چون زیدبن حارثة، مقدادبن اسود، سالم و بلال با دخترانی اشرافزاده همچون زینب بنت جحش، ضباغة بنت زبی ، فاطمه بنت ولدبن عتبة و خواهر عبدالرحمانبن عوف ازدواج کردند.
بنابراین، نتیجه مباحث مطرح شده درباره ویژگی ایمان همسر آن است که معیار تطابق شأن دو همسر، تنها ایمان آنهاست و با توجه الگوهای قرآنی شئون اقتصادی و اجتماعی، ملاکی برای کفویت همسران به شمار نمی آید.
هدف از خلقت
12 - براستی خدا یک چنین جهانی را که براستی یک جادوی مطلق است برای چه آفریده است؟ خودش مکرراً فرموده که همه چیز برای خود اوست تا خود را آشکار کند و حق هر موجودی آن است که وجهی از ظهور خالقش باشد. برای همین است کسانیکه باور و میلی به دیدار خداوند خالق ندارند، حق جهان را درنمی یابند و در جهان بازی می کنند و هر موجودی را یک اسباب بازی می دانند. همانطور که خود در سوره روم تصریح فرموده است که اگر به لقاء او باور داشته باشیم با نظری به خویشتن درک می کنیم که خداوند جهان را بر حقی آفریده است و آن حق جز ظهور او از خلق نیست.
از کتاب "خداشناسی امامیه - امام شناسی قرآنی و خودشناسی الهی- جلد اول " استاد علی اکبر خانجانی - ص218
لینک دانلود :
http://d01.megashares.com/dl/TPpeEEK/khodashenasiemamieh1_2.zip
در صورت فیلتر بودن به وبلاگ زیر مراجعه کنید :
https://noorehasti.wordpress.com/